تیتر برتر |
2 سال پیش

پوریا شکیبایی بازیگر نقش حبیب در سریال برف بی صدا می بارد سایت تیتربرتر TitreBartar com

پوریا شکیبایی بازیگر نقش حبیب در سریال برف بی صدا می بارد

تیتربرتر:سریال برف بی صدا میباردیکی از سریال های جذاب تلویزیونی بوده که با حضور بازیگران شناخته شده‌ای همچون مریم شیرازی و الیکا عبدالرزاقی می باشد و در سه فصل از تولید شده است این سریال محصولی از شبکه سوم سیما سه سیما در ۱۴۰۰ میباشد که توسط آقای پوریا آذربایجانی کارگردانی و توسط محمدرضا شفیعی تهیه‌کنندگی شده است

بیشتر لوکیشن های این سریال در شهر گیلان بوده است و بعد از ۱۵ ماه در نهایت در ۲۵۰ قسمت و در سه فصل از تولید شده است.

بازیگران سریال برف بی صدا می بارد

فصل اول سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» به‌کارگردانی پوریا آذربایجانی و تهیه‌ کنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی زنده‌یاد مسعود بهبهانی‌نیا شامل ۱۰۰ قسمت ۴۰دقیقه‌ای است که جمعه سوم دی‌ ماه به‌ روی آنتن شبکه سه سیما رفته است.

پیش از این بازیگرانی همچونفرهاد آییش،الیکا عبدالرزاقی، پوریا پورسرخ، مائده طهماسبی، پاشا رستمی، پوریا شکیبایی، پانته‌آ سیروس، مریم شیرازی،مینا وحید، فریبا متخصص، امید روحانی، مهسا طهماسبی، امیر جنانی، هادی دیباجی، سیامک ادیب، هاله گرجی، آناهیتا اقبال‌ نژاد و سینا کرمی معرفی شده‌ اند.

“برف بی‌صدا می‌بارد” عنوان سریالی سه‌ فصلی است که در دهه‌ های ۱۳۶۰، ۱۳۷۰ و ۱۳۹۰ روایت می‌ شود. این سریال محصول گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما است.

داستان سریال و عوامل

در خلاصه داستان این سریال آمده است: اگر بمانی، غزل غزل ترانه لبخند به پایت می‌ ریزم. پرده حسرت از دلت بر می‌ کنم. برف بی‌صدا می‌بارد، دردانه من. بمان تا رسم پذیرایی از تقدیر را به‌ جا آوریم.

عوامل سریال «برف بی صدا می بارد» شامل: مدیر تولید:سامان شعشعه/ مدیربرنامه ریزی و دستیار اول کارگردان: امیر سلیمانی/ مدیر تصویربرداری: مجید محمدقلی/ مدیر صدابرداری: سامان شهامت/ طراح صحنه: علی مربی/ طراح لباس: چکامه میرخانجانی/ طراح گریم: کامران خلج/ مدیرتدارکات: سعید رضوی تدوین: خشایار موحدیان- سعید سیاح/ جلوه های میدانی: ایمان کرمیان/ جلوه بصری: علی سجادی/ عکاس: مونا سرتوه… مشاور رسانه ای: سروناز مظاهری و مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا.

بیوگرافی حبیب در سریال برف بی صدا می بارد

پوریا شکیبایی فرزند مرحومخسرو شکیباییو پروین کوشیار ( همسر دوم مرحوم شکیبایی) است و روز ۱۹ مرداد سال ۱۳۶۱ در تهران به دنیا آمد. او یک خواهر ناتنی به نام پوپک دارد. مادر پوپک تانیا جوهری همسر اول خسرو شکیبایی است.

پوریا کار خود را در دنیای هنر، با صداپیشگی در فیلم «باز باران» با موضوع کودکان مبتلا به بیماری نقص ایمنی اولیه و اهداى سلول های بنیادی آغاز کرد. پوریا شکیبایی در این باره می‌گوید: باز بارانی ها به سراغ من آمدند و برایم حالی خوب به سوغات آوردند و حضور معنوی در کنار افرادی که به انسانیت فکر می کنند برایم آرامش بخش است.

همسر پوریا شکیبایی

پوریا شکیبایی سال هاست که ازدواج کرده و همسرش پریا نام دارد و اطلاعاتی از وی در دست نیست. اما گفته می شود که در سال ۸۸ و در سن ۲۶ سالگی ازدواج کرده است.

مهاجرت پوریا شکیبایی از زبان خودش

پوریا شکیبایی پسر خسرو شکیبایی بازیگر محبوبی که همه ما با فیلم هایش خاطرات بسیاری داریم. وی پس از فوت پدر در حدود ۸ سال به خارج از کشور سفر کرد و در سیدنی تربیت بدنی خواند و مربی ورزشی شد.

من همیشه دوست داشتم از سینما فاصله بگیرم چون اصلا دلم نمی خواست، زیر سایه پدرم باشم یا به اصطلاح به خاطر نام ایشان دستی به سرم کشیده شود. دوست داشتم مستقل باشم و اصلا دلیل مهاجرتم همین بود.

در واقع از ایران رفتم که بدانم خودم چه در چنته دارم و آیا می توانم بار زندگی ام را به تنهایی، بر دوش بکشم یا نه؟ به استرالیا رفتم به جدیت می گویم خوشبختانه آبرویم جلوی، خودم نرفت ودیدم قادر هستم به تنهایی گلیمم را از آب بیرون بکشم.

حدود هشت سال در سیدنی زندگی کردم و کارم چیز دیگری بود. اما راستش احساس، خوبی نداشتم و دقیق تر بگویم احساس نا آرامی می کردم. به خاطر همین شروع کردم. به نوشتن و فیلم دیدن و سینما و رفتن و … این کارها من را مدت کوتاهی آرام می کرد. اما در واقع حکم مسکن را داشتند و نمی توانستند راضی ام کنند.

پوریا شکیبایی در کنار پدرش با خاطره ای از وی

پوریا شکیبایی را احتمالا به عنوان مجری در تلویزیون دیده اید. او دستی هم در بازیگری دارد. و تاکنون در سه فیلم کوتاه به نام های مکث، دژاوو و تتو بازی کرده است.

این هنرمند همچنین در فیلم سینمایی با عنوان سینما خر که شاهد احمدلو آن را در سال ۱۳۹۶ ساخت به ایفای نقش پرداخت اما تا قبل از سریال برف بی صدا می بارد در هیچ مجموعه ای بازی نکرده بود.

پوریا شکیبایی تعریف کرده که شب قبل از فوت خسرو شکیبایی کاری کرده که او تا آخر عمر، از یادش نمی رود . او می گوید بابا در سه چهار شب آخر قبل از مرگ توان حرف زدن نداشت. و حتی توان بلند شدن از جایش را نداشت با این حال شب قبل از مرگ پویا را با اشاره صدا، می زند که پیش او برود.

همین که پوریا کنار او می نشیند شکیبایی نیم خیز می شود و بدون هیچگونه توضیحی سه کشیده محکم به گوش او می زندو پوریا بعد از این اتفاق عجیب مات و مبهوت به او نگاه می کند.

پوریا گفته بود که احتمالا پدر توان حرف زدن نداشته و خواسته با این کارش به او بفهماند، که بعد از رفتن من مسئولیت خانواده بر عهده اوست، فهمیدم که مرگ را هم زندگی باید کرد.

قسمتی از مصاحبه پوریا شکیبایی بازیگر نقش حبیب

چرا تا پیش از «برف بی‌صدا می‌بارد» سریال بازی نکرده بودید؟

من فقط شش سال است که به ایران برگشتم، قبل از این جای دیگری زندگی می‌کردم. آمدم و با تئاتر شروع به کار کردم، فیلم کوتاه و یک فیلم بلند بازی کردم. برای سریال، تاکنون آن چیزی که باید و شاید و دوست داشتم به من پیشنهاد نشده بود و «برف بی‌صدا می‌بارد»، اولین پیشنهادی بود که خیلی دوست داشتم. کارگردان، عوامل و نقش را دوست داشتم، در نهایت تکه‌های پازل کنار هم قرار گرفت و بازی کردم.

نقش‌تان چه جذابیتی برای شما داشت؟

«حبیب» خیلی جذاب است، این قدر ابعاد عجیب و غریب، متفاوت و درخشانی دارد که اصلا نمی‌توانم توصیف کنم. «حبیب» توانایی انجام دادن هر کاری را، چه مثبت چه منفی دارد و این در سریال و تصویر خیلی درخشان و جذاب است.

وجه منفی شخصیت هم برایتان جذاب بود؟

آقای آذربایجانی و دستیارشان آقای سلیمانی، از من برای بازی در نقش «حبیب» دعوت کردند و از ابتدا من را برای این نقش انتخاب کرده بودند. وقتی درباره‌اش توضیح دادند، با یک سری از اتفاقاتی که در زندگی «حبیب» افتاده بود، ابعادی که در زندگی‌اش وجود داشت و به پدرش برمی‌گشت، همذات‌پنداری کردم و این طور شد که نقش برایم جذاب شد.

برای بازی در نقش «حبیب» با چالش خاصی هم مواجه بودید؟

بله «حبیب» نقش سختی است. سریال کمی جلوتر برود، می‌بینید که نقش سختی است و یک جا‌هایی من را بیچاره کرد.

با توجه به تعداد قسمت‌های زیاد سریال، درباره این که آیا مخاطب با آن ارتباط برقرار می‌کند، نگران نبودید؟

این نگرانی که چه اتفاقی می‌افتد، همیشه برای ما وجود دارد، اما من می‌توانم این نوید را بدهم که کشش داستان به اندازه‌ای است که این ۱۰۰ قسمت به چشم نیاید. علاوه بر این، چون ما هرشب مهمان خانه‌های مردم هستیم، فکر می‌کنم بتوانیم خودمان را در دل مردم جا کنیم. نکته دیگر این که داستان خیلی اهمیت دارد. فکر می‌کنم قصه بیننده را به این سمت می‌برد که بیشتر و بیشتر سریال را ببیند.

چون فصل دوم سریال با فاصله پخش می‌شود، به نظرتان این فاصله در همراهی مخاطب مشکلی ایجاد نمی‌کند؟

معمولا همه سریال‌هایی که در دنیا پخش می‌شوند، فصل‌های مختلف‎‌شان با فاصله‌ای مثلا یک ساله آماده و پخش می‌شود. من تصور نمی‌کنم چنین اتفاقی بیفتد، به خصوص این که فصل در حال پخش، ۱۰۰ قسمت دارد و ان شاءا... آن اثری را که باید و شاید روی مخاطب می‌گذارد، امیدوار هستیم.

پس یعنی فصل یک سرانجام مشخص و پایان کاملی دارد؟

بله، من خیلی محکم می‌گویم داستان نتایجی خواهد داشت. سریال ادامه‌دار خواهد بود، اما نه آن ادامه‌ای که بگویید‌ ای بابا، حالا چقدر باید صبر کنیم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد! نامردی نمی‌کنیم (می‌خندد).

همکاری با آقای آذربایجانی در این کار چطور بود؟

به شدت عالی، هیچ ارتباطی هم به این که من تازه‌کار هستم ندارد. من در سینما بزرگ شدم، در زندگی‌ام کارگردان دیدم و بیگانه نیستم. آقای آذربایجانی بلد هستند چه کار می‌کنند و نتیجه را هم داریم می‌بینیم. مردم از دیدن سریال راضی‌اند و پیام‌های زیادی برای من می‌فرستند. یک سادگی در «برف بی‌صدا می‌بارد» وجود دارد که در کمتر کاری می‌توانی آن را پیدا کنی و خیلی جا دارد که این سادگی تبدیل به زیبایی شود.

حضور کم رنگی در عرصه بازیگری داشتید، علتش وسواس و حساسیت‌تان روی پیشنهادهاست؟

به هرحال من یک اسمی را یدک می‌کشم که تا جایی که می‌شود باید آبروداری کنم. وسواسم از این جا می‌آید. تا جایی که بتوانم از این اسم پاسداری خواهم کرد تا ببینیم خدا چه می‌خواهد.

جایی گفته بودید سعی کردید از سایه پدر دور شوید، برای این که این اتفاق بیفتد چه کردید؟

به جای این که دنبال این باشم که در کادر تصویر دیده شوم، دنبال این بودم که بروم تئاتر کار کنم و این خط مشی و رویه‌ای بود که پدرم برای من تعیین کرده بود که اگر زمانی خواستی کار بازیگری انجام بدهی، باید با تئاتر شروع شود. از طرفی هم تمام تلاشم این بوده تا جایی که عقلم می‌رسد راه را درست جلو بروم و حرص دیده شدن نداشته باشم. خیلی جا‌ها گفتم، پدر همیشه به من می‌گفتند «محبوب» باش به جای این که «معروف» باشی.

پس محبوب بودن نکته‌ای است که از پدر آموختید؟

همان طور که گفتم تنها نصیحت ایشان به من این بود که «محبوب» باش و جالب است اسم کاراکتری که در «برف بی‌صدا می‌بارد» بازی می‌کنم هم «حبیب» است.

بین دو رسانه سینما و تلویزیون اولویتی قائل هستید؟

اگر رسانه‌ها به لحاظ جایگاه برای من فرقی داشته باشند، تئاتر جایگاه اول را دارد، چون برایم بسیار ارزش و تقدس دارد. بین تلویزیون و سینما فرق خاصی نمی‌بینم، برای هر دو ارزش به شدت زیادی قائل هستم. مهم نقش و کسانی است که با آن‌ها کار می‌کنم تا این که در چه رسانه‌ای هستم.

گردآورنده: علیرضا یوسفی



#‌فرهنگ #‌هنر منبع: تیتر برتر

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط

همشهری: پلنگ از جمله غارهای آهکی است که مورد توجه گردشگران و غارنوردان است. این غار حدود ۵۰ متر طول دارد و ارتفاعش از سطح دریا ۲ هزار و ۴۸۰ متر است....

6 ماه پیش

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، پوستر رسمی فیلم کوتاه مدیر مدرسه به کارگردانی میکائیل دیانی و تهیه‌کنندگی سیدمحمدهادی آقاجانی...

6 ماه پیش

اطلاعات آنلاین نوشت: آویشن برای تقویت اعصاب، درمان افسردگی، خستگی و بی‌خوابی مفید است و باعث کاهش فشارخون و چربی خون می‌شود. علی حسین بیرانوند اظهار...

6 ماه پیش

به گزارش همشهری آنلاین امید حامدی‌فر بازیکن جنوبی استقلال که فصل گذشته به این تیم پیوسته بود و در این فصل ماجراهایی عجیبی را تا به اینجا پشت سر...

6 ماه پیش

به گزارش همشهری آنلاین، معاون بهداشت وزارت بهداشت با اعلام این خبر در هفتمین جلسه کمیسیون دائمی شورای عالی سلامت و امنیت غذایی گفت: اجرای برنامه...

6 ماه پیش

به گزارش همشهری آنلاین آیت الله سید نصیر حسینی نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد و امام جمعه یاسوج، فرماندار شهرستان بویراحمد، مدیر کل ستاد...

6 ماه پیش

همشهری - سعیده مرادی: قدمت آسیاب والی به دوره قاجار برمی‌گردد؛ آسیابی که با نیروی آب، گندم را آرد و تنورهای چندین نانوای دور و نزدیک شهر را روشن نگه‌...

6 ماه پیش

به گزارش ایسنا، غلامرضا رضایی ـ معاون حج و عمره سازمان حج و زیارت ـ در این نشست، به آمادگی واحدهای مختلف مجموعه حج و زیارت برای ازسرگیری سفرهای عمره...

6 ماه پیش

به گزارش خبرنگار ایسنا، عصر امروز ۲۴ مهر ماه این جلسه با حضور محمد مهدی عسگرپور رییس هیات مدیره خانه سینما، محسن امیریوسفی رییس کانون کارگردانان...

6 ماه پیش

بیشتر...