کتاب رویای نیمه شب نوشته مظفر سالاری داستانی عاشقانه را با زمینه مذهبی روایت می کند هاشم، جو

کتاب رویای نیمه شب نوشته مظفر سالاری داستانی عاشقانه را با زمینه مذهبی روایت می کند هاشم، جو
کتاب «رویای نیمه‌شب» نوشته‌ی «مظفر سالاری» داستانی عاشقانه را با زمینه‌ی مذهبی روایت می‌کند. هاشم، جوانی پاک‌سیرت از اهل سنت به ریحانه، دختر شیعه‌مذهب علاقه‌مند می‌شود. او در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه است. در بخشی از داستان می‌خوانیم: «پدربزرگ از پشت قفسه‌ها بیرون آمد و به گوشواره‌ای زیبا و گران‌بها که من طراحی کرده بودم و ساخته بودم اشاره کرد. خوشحال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود؛ هر چند بعید می‌دیدم که مادرش زیربار قیمت آن برود. گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم. "طراحی و ساخت این گوشواره، کار هاشم است. حرف ندارد!" مادر ریحانه گوشواره‌ها را گرفت و ورانداز کرد. "قشنگند، ولی ما چیزی ارزان‌قیمت می‌خواهیم." پدربزرگ به جای اولش برگشت. "اجازه بفرمایید! من می‌خواهم نظر ریحانه خانم را بدانم. تو چه می‌گویی دخترم؟ خیلی ساکتی." کنجکاوانه به ریحانه نگاه کردم تا ببینم چه می‌گوید. شبحی از صورتش را در نور دیدم. همان ریحانه‌ی روزگار گذشته بود. از وقتی آمده بود، به جعبه‌ی آیینه‌ی کنارش نگاه می‌کرد. انگار جواهرات مغازه برایش جذابیتی نداشتند. دستش را باز کرد و دو دیناری را که در آن بود نشان داد. "شما مثل همیشه مهربانید، اما فکر می‌کنم این دو سه سکه به اندازه‌ی کافی گویا باشند." آهنگ صدایش آشنا، اما غمگین بود.» این کتاب به چاپ هشتاد و چهارم رسیده است

#‌رویای_نیمه_شب #‌مظفر_سالاری #‌رمان_ایرانی#‌داستان#‌عاشقانه#‌مذهب#‌شیعه#‌سنی#‌عراق#‌عشق#‌رمان#‌چاپ_هشتادوچهارم#‌ادبیات#‌کتاب_عمومی#‌امام_زمان #‌کتاب_مهاجر#‌همیشه_نمایشگاه#‌کتاب_خوب #‌کتابخوانی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط