|
5 سال پیش
معرفی کتاب
.برای مردها همین که زمین شخم می خورد شکافش را برای آنها باز می کرد، همین که باد می وزید گندم خیس
.
برای مردها همین که زمین شخم میخورد و شکافش را برای آنها باز میکرد، همینکه باد میوزید و گندم خیس را خشک میکرد و خوشههای جوانِ گندم را تروتازه دورش میچرخاند، کافی بود. آنها در خونشان آنقدر گرما و تولیدمثل و درد و مرگ را میشناختند، آنقدر زمین و آسمان و حیوان و گیاهان سبز را میشناختند، با اینها آنقدر تبادل و مراوده داشتند که زندگیشان سرشار و لبریز بود، حواسشان کاملاً سیراب بود، چهرههایشان همیشه رو به گرمای خون، خیره در خورشید بود، مبهوت از نگاه کردن به این منبعِ تولید، عاجز از روی برگرداندن. اما زن، شکل دیگری از زندگی را، چیزی را غیر از این صمیمیتِ خونی میخواست.
...
رنگینکمان چهارمین رمان دی اچ لارنس نویسندۀ انگلیسیه که در سال 1915 نوشته شده. رمان با داستان زندگی خانوادۀ برنگون که کشاورز و دامدار هستند، شروع میشه و داستان رو در طی سه نسل با همین خانواده ادامه میده. نسل اول شرح زندگی پسر این خانواده، تام برنگونه که با یک زن لهستانی ازدواج میکنه. زن از شوهر اولش یک دختر داره بهاسم آنا. نسل دوم با آنا ادامه پیدا میکنه. و نسل سوم با دختر آنا که اسمش هست اورسولا. هر نسل داستان خودش و دغدغههای خودش رو داره. بهترین بخش داستان وقتیه که هر نسل به بلوغ میرسه و شروع میکنه به ابراز وجود، و تکاپوش برای شناخت محیط اطرافش رو شروع میکنه. اما هرچی داستان جلوتر میره انگلستان کشاورزی بیشتر تبدیل به انگلستان صنعتی میشه، نقش زن تغییر میکنه، ماشین وارد زندگی آدمها میشه و بهاینترتیب، جنس شادی و رضایتمندی نسل سوم با نسل اول فرق زیادی پیدا میکنه.
...
#رمان_رنگین_کمان
#دی_اچ_لارنس
631 صفحه
#نشرمتیس
?? @metispub
.
.
.
.
⬅️ طرفدار کدوم یک از نویسندگان انگلیسی هستید؟! ???
.
.
.
.
.
.
#کتاب_دوست #ketabdoost
برای مردها همین که زمین شخم میخورد و شکافش را برای آنها باز میکرد، همینکه باد میوزید و گندم خیس را خشک میکرد و خوشههای جوانِ گندم را تروتازه دورش میچرخاند، کافی بود. آنها در خونشان آنقدر گرما و تولیدمثل و درد و مرگ را میشناختند، آنقدر زمین و آسمان و حیوان و گیاهان سبز را میشناختند، با اینها آنقدر تبادل و مراوده داشتند که زندگیشان سرشار و لبریز بود، حواسشان کاملاً سیراب بود، چهرههایشان همیشه رو به گرمای خون، خیره در خورشید بود، مبهوت از نگاه کردن به این منبعِ تولید، عاجز از روی برگرداندن. اما زن، شکل دیگری از زندگی را، چیزی را غیر از این صمیمیتِ خونی میخواست.
...
رنگینکمان چهارمین رمان دی اچ لارنس نویسندۀ انگلیسیه که در سال 1915 نوشته شده. رمان با داستان زندگی خانوادۀ برنگون که کشاورز و دامدار هستند، شروع میشه و داستان رو در طی سه نسل با همین خانواده ادامه میده. نسل اول شرح زندگی پسر این خانواده، تام برنگونه که با یک زن لهستانی ازدواج میکنه. زن از شوهر اولش یک دختر داره بهاسم آنا. نسل دوم با آنا ادامه پیدا میکنه. و نسل سوم با دختر آنا که اسمش هست اورسولا. هر نسل داستان خودش و دغدغههای خودش رو داره. بهترین بخش داستان وقتیه که هر نسل به بلوغ میرسه و شروع میکنه به ابراز وجود، و تکاپوش برای شناخت محیط اطرافش رو شروع میکنه. اما هرچی داستان جلوتر میره انگلستان کشاورزی بیشتر تبدیل به انگلستان صنعتی میشه، نقش زن تغییر میکنه، ماشین وارد زندگی آدمها میشه و بهاینترتیب، جنس شادی و رضایتمندی نسل سوم با نسل اول فرق زیادی پیدا میکنه.
...
#رمان_رنگین_کمان
#دی_اچ_لارنس
631 صفحه
#نشرمتیس
?? @metispub
.
.
.
.
⬅️ طرفدار کدوم یک از نویسندگان انگلیسی هستید؟! ???
.
.
.
.
.
.
#کتاب_دوست #ketabdoost
بیشتر...
تبلیغات