.زمستان 1992 ونکا راکول دختری نوزده ساله، جذاب بی نهایت زیبا، در دبیرستان سنت اگزوپری تحصیل می کند

.
زمستان 1992
ونکا راکول دختری نوزده‌ساله، جذاب و بی‌نهایت زیبا، در دبیرستان سنت‌اگزوپری تحصیل می‌کند. او در یک شب سرد زمستانی، درحالی‌که پرنده در خوابگاهشان پر نمی‌زد، همراه الکسیس کلمان، معلم جوان فلسفه، از خوابگاه گریخت. چندوقتی می‌شد که ایشان باهم رابطه‌ای مخفیانه برقرار کرده بودند. ونکا هم برای تحقق بخشیدن به عشق خود، از خوابگاه فرار کرد.
دیگر هیچ‌کس او را ندید...
بهار 2017
فانی، توما و ماکسیم که در دوران دبیرستان، دوستانی بسیار صمیمی و نیز بهترین دوستان ونکا بوده‌اند، خیلی‌وقت است که دیگر از هم خبری ندارند. ایشان، در جریان مراسمی که دانش‌آموزان سابق مدرسه را گرد هم آورده، یکدیگر را ملاقات می‌کنند. بیست‌وپنج سال پیش‌تر، در شرایطی وحشتناک، آنها مرتکب قتل شده‌اند و جسد را در دیوار سالن ژیمناستیک مدرسه دفن کرده‌اند. سالنی که حالا قرار است خراب شده و به بنایی جدید تبدیل شود.
حالا دیگر همه‌چیز دست‌به‌دست هم داده تا حقیقت برملا شود. حقیقتی تلخ و بسیار دردناک که زندگی خیلی‌ها را از بین خواهد برد.
.
.
#‌ماجرای_ناپدید_شدن_ونکا_راکول
#‌گیوم_موسو
ترجمۀ #‌آریا_نوری
#‌نشرالبرز
#‌انتشارات_البرز
@alborzpublication
.
.
.
.
⬅️ اگر این کتاب رو خواندین از 1 تا 5 بهش امتیاز بدین ?
.
.
.
.
.
.
#‌کتاب_دوست #‌ketabdoost