|
5 سال پیش
تَنها صَفحه رَسمی شاعرانه
.از دل دیده، گرامی تر هم آیا هست دست، آری، دل دیده گرامی تر: دست زین همه گوهر پیدا نهان در
.
از دل و دیده، گرامیتر هم
آیا هست؟
-دست،
آری، ز دل و دیده گرامیتر:
دست!
▫️
زین همه گوهر پیدا و نهان
در تن و جان،
بیگمان دست گرانقدرتر است.
هرچه حاصل كنی از دنیا،
دستاوردست!
هرچه اسباب جهان باشد، در روی زمین،
دست دارد همه را زیر نگین!
سلطنت را كه شنیدهست چنین؟!
▫️
شرف دست همین بس كه نوشتن با اوست!
خوشترین مایهی دلبستگی من با اوست.
▫️
در فروبستهترین دشواری،
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود، بانگ زدم:
-هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست كه هست!
بیستون را یاد آر،
دستهایت را بسپار به كار،
كوه را چون پرِ كاه از سر راهت بردار!
▫️
وه چه نیروی شگفت انگیزیست،
دستهایی كه به هم پیوسته ست!
به یقین، هركه به هر جای، در آید از پای
دستهایش بستهست!
▫️
دست در دست كسی،
یعنی: پیوند دو جان!
دست در دست كسی،
یعنی: پیمان دو عشق!
دست در دست كسی داری اگر،
دانی، دست،
چه سخنها كه بیان میکند از دوست به دوست؛
لحظهای چند كه از دست طبیب،
گرمی ِ مهر به پیشانی بیمار رسد؛
نوشداروی شفابخشتر از داروی اوست!
▫️
چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دست،
پرچم شادی و شوق است كه افراشتهای!
لشكر ِ غم خورد از پرچم دست تو شكست!
▫️
دست، گنجینهی مهر و هنر است:
خواه بر پردهی ساز،
خواه در گردن دوست،
خواه بر چهرهی نقش،
خواه بر دندهی چرخ
خواه بر دستهی داس،
خواه در یاری نابینایی
خواه در ساختن فردایی!
▫️
آنچه آتش به دلم می زند، اینک، هر دم
سرنوشت بشرست،
داده با تلخیِ غمهای دگر دست به هم!
بارِ این درد و دریغ است كه ما،
تیرهامان به هدف نیک رسیدهست، ولی
دستهامان، نرسیدهست به هم!
#فریدون_مشیری
از دفتر #از_دیار_آشتی
#شاعرانه#شعرمعاصر
#شعرنو#شعرانه#شعرخوب#پاییز
#دکلمه#سخنان_ناب #سخن_بزرگان
#برش_کتاب #متن#شعرسپید#شعر#شعرکوتاه
#عکسنوشته #عکس_نوشته#شعرنوشته#دلنوشته
#شعروقصیده #شعرودکلمه
#shaerane
@shaeranne
از دل و دیده، گرامیتر هم
آیا هست؟
-دست،
آری، ز دل و دیده گرامیتر:
دست!
▫️
زین همه گوهر پیدا و نهان
در تن و جان،
بیگمان دست گرانقدرتر است.
هرچه حاصل كنی از دنیا،
دستاوردست!
هرچه اسباب جهان باشد، در روی زمین،
دست دارد همه را زیر نگین!
سلطنت را كه شنیدهست چنین؟!
▫️
شرف دست همین بس كه نوشتن با اوست!
خوشترین مایهی دلبستگی من با اوست.
▫️
در فروبستهترین دشواری،
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود، بانگ زدم:
-هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست كه هست!
بیستون را یاد آر،
دستهایت را بسپار به كار،
كوه را چون پرِ كاه از سر راهت بردار!
▫️
وه چه نیروی شگفت انگیزیست،
دستهایی كه به هم پیوسته ست!
به یقین، هركه به هر جای، در آید از پای
دستهایش بستهست!
▫️
دست در دست كسی،
یعنی: پیوند دو جان!
دست در دست كسی،
یعنی: پیمان دو عشق!
دست در دست كسی داری اگر،
دانی، دست،
چه سخنها كه بیان میکند از دوست به دوست؛
لحظهای چند كه از دست طبیب،
گرمی ِ مهر به پیشانی بیمار رسد؛
نوشداروی شفابخشتر از داروی اوست!
▫️
چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دست،
پرچم شادی و شوق است كه افراشتهای!
لشكر ِ غم خورد از پرچم دست تو شكست!
▫️
دست، گنجینهی مهر و هنر است:
خواه بر پردهی ساز،
خواه در گردن دوست،
خواه بر چهرهی نقش،
خواه بر دندهی چرخ
خواه بر دستهی داس،
خواه در یاری نابینایی
خواه در ساختن فردایی!
▫️
آنچه آتش به دلم می زند، اینک، هر دم
سرنوشت بشرست،
داده با تلخیِ غمهای دگر دست به هم!
بارِ این درد و دریغ است كه ما،
تیرهامان به هدف نیک رسیدهست، ولی
دستهامان، نرسیدهست به هم!
#فریدون_مشیری
از دفتر #از_دیار_آشتی
#شاعرانه#شعرمعاصر
#شعرنو#شعرانه#شعرخوب#پاییز
#دکلمه#سخنان_ناب #سخن_بزرگان
#برش_کتاب #متن#شعرسپید#شعر#شعرکوتاه
#عکسنوشته #عکس_نوشته#شعرنوشته#دلنوشته
#شعروقصیده #شعرودکلمه
#shaerane
@shaeranne
بیشتر...
تبلیغات