| 5 سال پیش معرفی کتاب

.لبخند، لبخندی تازه، دلپذیر مدت ها بود که دیگر آنطور لبخند نزده بودم لبخند زدم بعد، های های گریه

.لبخند، لبخندی تازه، دلپذیر مدت ها بود که دیگر آنطور لبخند نزده بودم لبخند زدم بعد، های های گریه
.
لبخند، لبخندی تازه، دلپذیر. مدت ها بود که دیگر آنطور لبخند نزده بودم. لبخند زدم و بعد، های و های گریه کردم. بالاخره آن لبخند باعث شد اشک هایم جاری شود. اشک ها مثل این چند قطره اشک تلخ چند دقیقه قبل، یا حتی اشک های امروز صبح توی کافه نبودند؛ اشک های درشت و خیلی گرمی بودند که از جسمی سست بیرون می آمدند، از سرسختی ای که تسلیم می شد، از اندوهی که آب می شد، و آن اولین باری بود که من جلوی کسی گریه کردم.
.
.
#‌زیر_پوست_زندگی
#‌آناگاوالدا
#‌شبنم_سنگاری
.
.
⬅️ کدوم یک از کتابهای تو عکس رو خواندید و به بقیه دوستان پیشنهاد بدین حتما بخوانن؟
.
.
.
#‌کتاب_دوست #‌ketabdoost

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط