کافه بوک |
2 ماه پیش

کتاب نه آدمی اثر اوسامو دازای کافه بوک

نه آدمی رمانی کوتاه است و همه‌چیز در صد صفحه روایت می‌شود. بر پایهٔ قواعد کلاسیک رمان‌نویسی، شدنی نیست در صد صفحه رمانی با این زمان داستانی (تمام عمر یک شخصیت) را روایت کرد. ترفند نویسنده این است که بسیاری از رویدادها و لحظه‌های زندگی را با گزارشی مه‌آلود و نیمه‌تاریک و با زبانی شاعرانه و گُزیده‌گویانه، وصف و عرضه می‌کند. گاهی هم به اشاره‌ای بسنده می‌کند: مثلاً، قصهٔ ترک الکل و گرایش به مرفین را در چند بند خلاصه می‌کند. در حالی که این اتفاق خود داستانی است طولانی و غمناک؛ روزها و شب‌ها جان کندن می‌خواهد اما دازای از رنج روحی حرف می‌زند، رنج و دردی از جنسی دیگر، رنج خود بودن و برده نبودن.

در حقیقت، نویسنده موفق می‌شود پیدا و پنهانِ زندگی شخصیت داستان را به خواننده نشان ‌دهد بی‌آن‌که دربارهٔ همه‌چیز سخن گفته باشد. اوسامو دازای از عناصر و سازمایه‌های زندگی ژاپنی، بهره چندانی نبرده است اما از شعر کهن فارسی، مهم‌ترین نماد فرهنگ ایرانی، بسیار بهره برده و در کتابش به آن اشاره می‌کند.

یکی از نکات جالب در مورد اوسامو دازای، تسلط وی به ادبیات و مشاهیر کشورهای مختلف بود. به طور مثال در کتاب نه آدمی نه تنها به نویسندگانی نظیرداستایفسکیاشاره می‌کند، بلکه شعری از خیام می‌‌آورد یا درکتاب شایواز رزا لوکزامبورگ و مارکس حرف می‌زند. به همین دلیل بود که دازای در دپارتمان ادبیات فرانسه دانشگاه توکیو استخدام می‌شود و در ایام جوانی از وی به عنوان یکی از اساتید برتر ژاپن در حوزه ادبیات یاد می‌کنند.

[ »معرفی و نقد کتاب:رمان کافکا در کرانهاثر هاروکی موراکامی]

کتاب نه آدمی

جملاتی از متن کتاب

همیشه پیش دیگران ترس‌خورده بودم. از آنجا که پیش آن‌ها اعتمادبه‌نفسی برای بودن و صحبت کردن نداشتم، دردهای تنهایی‌ام را در صندوق سینه مُهر و موم می‌کردم. خاک‌شان می‌کردم تا نکند فاش شوند. ادای آدم‌های خوش‌بین را درآوردم و عاقبت از خود تلخکی تراز اول ساختم.

ولی درست متوجه نمی‌شوم اطرافیانم چطور به زندگی ادامه می‌دهند و یک به یک پشت احزاب سیاسی درمی‌آیند بی‌آن‌که دیوانه شوند، وا بدهند، غرق ناامیدی شوند و خودشان را راحت کنند؟ چطور دردشان اصیل است؟ من می‌گویم اینان چنان خودشیفته شده‌اند که حتی به خودشان هم اجازهٔ شک در زندگی عادی و بهنجارشان را نمی‌دهند. اگر حق با من باشد دردشان درد نیست. عوام‌ترینِ عوام‌اند.

برایم هدیه می‌خرید. موقع تحویل دادن هم می‌گفت: «کاش من رو مثل خواهر واقعی‌ات بدونی.» لرزان‌لرزان به دروغ می‌گفتم: «همین‌طوره.» لبخندی زورکی هم تحویلش می‌دادم. از ترس خشمگین نکردنش من‌من می‌کردم و می‌کوشیدم از چشمش بیفتم. از این رو به هرچه آن دخترهٔ زشت و نچسب می‌گفت گوش می‌دادم. گذاشتم هرچه دلش می‌خواهد برایم بخرد. ناگفته نماند سلیقهٔ وحشتناکی داشت. هرچه را برایم می‌خرید همان روز به نامه‌بر یا شاگرد خواربارفروشی می‌دادم. می‌خندیدم و می‌خنداندمش. ظهری تابستانی بود. دست از سرم برنمی‌داشت. برای خلاصی از شرش در تاریکی خیابان بوسیدمش. عنان از کف داد. تاکسی گرفت و مرا به مکان سریِ حزب برد. در ساختمانی اداری. شبی پرتب‌وتاب را گذراندیم. با لبخند کنایه‌آمیزی به خودم گفتم: «چه خواهر بی‌نظیری دارم.»

دوست داشتم آنقدر بنوشم تا غرق شوم.

مردم از رانده‌شدگان اجتماع دم می‌زنند. رانده‌شدگان گاهی به مفلوکان و گاهی به تبهکاران جهان بازمی‌گردد ولی رانده‌شدنِ من با زاده‌شدنم پیوند خورده. هرکه را اجتماع پس بزند دل من پیش می‌کشد. وجدان خاطی. همان که در همهٔ ساعات آدم‌بودنم دژخیمم بوده. ناگفته نماند که یار غارم نیز بوده؛ همچون همسری به هنگام تنگدستی. و دوش به دوش از لذات بی‌کسی بهره بردیم. می‌شود گفت این یکی از شیوه‌های ادامهٔ راه در من به حساب می‌آمد. مردم همچنین از زخم‌های وجدان خاطی می‌گویند. این زخم از نوباوگی در من ریشه دوانده و گذر زمان به جای درمان، ناسورش کرده. رنج‌هایی که شب‌های پیاپی کشیده‌ام دوزخی از شکنجه‌های رنگارنگ برایم به ارمغان آورده. شاید عادی نباشد ولی این زخم هرچه گذشته نزد من از تن و جان گرامی‌تر شده و دردش در گوشم زمزمهٔ محبت خوانده.

استعدادِ ادامهٔ زندگی؟ در من؟ واقعاً خنده‌دار بود. نمی‌دانستم آدم‌گریز ترسویی مثل من، که با فیلم‌ها و بازی‌هایش همه را گول می‌زند چه‌بسا ممکن است فرزانه و پرمایه دیده شود. نمی‌شود دو یار هیچ درکی از یکدیگر نداشته باشند؟ نمی‌شود یاران غار تا زمانی که آگهی مرگ یکدیگر را در روزنامه دیدند و گریستند دربارهٔ هم غلط فکر کنند؟

رادمردان با ترس بزرگی که از آدمیان دارند آنان را با اشتیاق دیوانی سهمگین می‌بینند. آشوب درون‌شان هرچه فراتر رود بیشتر به جانش دعا می‌کنند. نگارگرانی با چنین رأی چه بارها از دست این اشباح زخم برداشته‌اند و نهانگاهی جز خیال نیافته‌اند. در روز روشن پیش چشم‌شان هیولای مردمخوار دیده‌اند. ثانیه‌ای هم با لودگی کسی را نفریفته‌اند. تازه کمر بسته‌اند تا بی‌کم‌وکاست هرچه را دیده‌اند روی بوم بیاورند. تاکه‌ایچی راست می‌گفت، آن‌ها دلِ ترسیم شیاطین را داشته‌اند. گفتم اینان دوستان آیندهٔ من خواهند بود. از زور خوشحالی خواستم گریه کنم.

هرگز برای پنهان کردنِ سیاهی‌ام به خود فشار نیاوردم. عجیب بود. از دیدن من در آن وضعیت خوشش آمد. حس کردم تنهای تنهاست. حس کردم زمستان دورش می‌گردد.

درست متوجه نمی‌شوم اطرافیانم چطور به زندگی ادامه می‌دهند و یک به یک پشت احزاب سیاسی درمی‌آیند بی‌آن‌که دیوانه شوند، وا بدهند، غرق ناامیدی شوند و خودشان را راحت کنند؟ چطور دردشان اصیل است؟ من می‌گویم اینان چنان خودشیفته شده‌اند که حتی به خودشان هم اجازهٔ شک در زندگی عادی و بهنجارشان را نمی‌دهند. اگر حق با من باشد دردشان درد نیست. عوام‌ترینِ عوام‌اند. چه می‌دانم.

پیش خودم می‌گفتم می‌خواهم بمیرم. بیشتر از همیشه. چراغ بهبودی مرده. هر کاری بکنم، هر راهی بروم بن‌بست است. فقط یک پایان به کارِ سرافکندگی‌ام می‌آید. رویای دوچرخه‌سواری تا دیدن آبشار دل بیشه‌ها برای امثال من نیست. از این پس خبطی‌ست از پس خبطی دیگر و انباشت گناه و رنج روزافزون. می‌خواهم بمیرم. باید بمیرم. زنده‌بودن من خودش گناه است.

چه بی‌مایگی و سفاهتی در تلاش رسم امرِ زیباپنداریده نهفته. نگارگران چیره‌دست با تکیه بر دریافت شخصی‌شان زیبایی را در هرچه ناچیز است آفریده‌اند. آن‌ها میل‌شان را به اشیایی هرچند زشت و ناخوشایند سرکوب نکرده‌اند و مست لذت به‌تصویرکشیدنِ آن‌ها شده‌اند. می‌شود گفت هیچ ارجی به تصویر غلط ذهنی دیگران نگذاشته‌اند.

مشخصات کتاب
  • عنوان: نه آدمی
  • نویسنده: اوسامو دازای
  • ترجمه: مرتضی صانع
  • انتشارات: کتاب فانوس
  • تعداد صفحات: ۹۵
  • قیمت چاپ هفدهم – سال ۱۴۰۳: ۱۰۰۰۰۰ تومان

نظر شما در موردکتاب نه آدمیچیست؟ لطفاً اگر این کتاب را خوانده‌اید، نظرات و تفکرات خود را پیرامون کتاب با ما در قسمت کامنت‌های همین معرفی کتاب با ما به اشتراک بگذارید. با صحبت کردن پیرامون کتاب، درک و فهم خود را از کتاب بیشتر خواهیم کرد.

[همراه ما باشید در:کانال تلگرام کافه بوک]


»معرفی چند کتاب دیگر از ادبیات ژاپن:

  1. کتاب رودخانه مه‌آلود
  2. کتاب چتر ژاپنی
  3. کتاب پایان ضیافت


#‌رمان #‌رمان_خارجی منبع: کافه بوک

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط

به گزارش ایسنا، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی صبح شنبه سوم شهریورماه ۱۴۰۳ از سوی سیدعزت‌الله ضرغامی تحویل سیدرضا صالحی امیری شد. ضرغامی از...

2 ماه پیش

دبیر کانون سراسری انبوه سازان با بیان اینکه وزیر جدید راه و شهرسازی به خوبی می داند که در پستوها برای بخش خصوصی تصمیم‌گیری نکند گفت: مسکن در شرایطی...

2 ماه پیش

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی نگارخانه تخصصی هنرهای ایرانی اسلامی ترانه باران، از نی تا نینوا نمایشگاه خط و خوشنویسی متشکل از ۲۲ اثر...

2 ماه پیش

در این مطلب شما را با بهترین مارک یخچال ایرانی و بهترین برند یخچال خارجی در انواع مدل های یخچال فریزر، یخچال ساید و دوقلو آشنا می کنیم.

1 ماه پیش

در راهنمای خرید قهوه ساز به شما می گوییم در هنگام انتخاب انواع قهوه ساز باید به چه نکاتی دقت کنید.

1 ماه پیش

سوم شهریورماه، سیدرضا صالحی امیری با خداحافظی عزت‌الله ضرغامی بر صندلی ارگ آزادی تکیه زد و با وجود مخالفان و موافقان متعدد به عنوان سومین وزیر میراث...

2 ماه پیش

مجید نوردوست Author at وبلاگ فروشگاه اینترنتی تکنولایف

1 ماه پیش

به گزارش همشهری‌آنلاین، رامین رضاییان شروع خوبی در استقلال داشته. او پس از ارسال یک پاس گل در بازی با شمس‌آذر، مقابل ملوان هم ۲گل از روی نقطه پنالتی...

2 ماه پیش

در این مطلب می خوانید ویژگی های جاروبرقی کم مصرف چیست و در ادامه بهترین جارو برقی کم مصرف و پرقدرت بازار را به شما معرفی می کنیم

2 ماه پیش

بیشتر...