حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست هزار شعله سوزان آه سرد اینجاست نگاه کن که هر بیشه در قفس شیری

حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست هزار شعله سوزان آه سرد اینجاست نگاه کن که هر بیشه در قفس شیری
حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست
هزار شعله ی سوزان و آه سرد اینجاست

نگاه کن که ز هر بیشه در قفس شیری است
بلوچ و کرد و لر و ترک و گیله مرد اینجاست

بیا که مسئله ی بودن و نبودن نیست
حدیث عهد و وفا می رود ، نبرد اینجاست

بهار آن سوی دیوار ماند و باد خوشش
هنوز با غم این برگ های زرد اینجاست

به روزگار شبی بی سحر نخواهد ماند
چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست

جدایی از زن و فرزند سایه جان! سهل است
تو را ز خویش جدا می کنند ، درد اینجاست ‎#‌کتاب_مهاجر#‌داستان#‌کتاب#‌همیشه_نمایشگاه#‌کتاب#‌خوانی#‌کتاب_دوست#‌مذهبی#‌درسی#‌دانشگاهی#‌فلسفی#‌کودک_نوجوان#‌رمان#‌ادبیات#‌تاریخی#‌روانشناسی#‌موفقیت#‌انگیزشی#‌کتاب_بخوان#‌فرهنگ#‌ادب#‌شاعر#‌معرفی_کتاب#‌خرید_کتاب#‌پیشنهاد_کتاب#‌کتابیسم#‌تسلیت#‌هواپیما#‌ایران_من #‌اوکراین

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط