24
? چند سالیه که #‌مرداد برای من مترادفه با #‌خبرنگار .
.
? وقتی نوجوون بودم یه روز تو مدرسه رادیوی در حال پخش خبر سقوط هواپیمای C-130 رو اعلام کرد و دوستم، نگار، فرو ریخت!
.
⚰ وقتی برگشتم خونه دیدم خونه خودمون هم غم‌زده‌اس. یکی از بستگان خودمون هم که از اعضای ارشد ارتش بود، توی اون هواپیما بود.
.
? اون زمان به اندازه امروز دسترسی به #‌رسانه‌_آنلاین و اخبار لحظه به لحظه نبود.
.
? شبکه خبر مدام صحنه‌ای رو از پزشکی قانونی نشون می‌داد که موبایلی در حال زنگ خوردن بود.
پشت اون خط نگار و خانواده‌اش بودن که ...
.
? عصر با پدر و مادرم رفتیم خونه نگار اینا که چندتا کوچه با ما فاصله داشتن.
.
? تابلوهای عکاسی پدرش و عکس پدرش با یه لبخند دلنشین با #‌استایل_خبرنگاری روی دیوار بود.
.
? پدر نگار، رسول کاظم‌نژاد، عکاس روزنامه کیهان بود.
.
.
? بعد از اون، روزها و شب‌ها به حال نگار فکر می‌کردم و تا مدت‌ها روم نمیشد جلوی نگار با پدرم باشم یا حرفی از پدرم بزنم؛ که مبادا بی‌قرار بشه.
.
? تا اون موقع هیچ دیدی از یه خبرنگار نداشتم. نمیدونستم سبک زندگیشون چطوریه.
.
? حالا سال‌هاست که مرداد وقتی زمزمه‌های #‌روز_خبرنگار میشه یاد نگار و اون روزها میفتم.
.
? چه می‌دونستم ۱۱ سال بعد از اون حادثه روزگار منو میذاره تو موقعیتی از جنس رسانه!
.
? چون ورودم به #‌رسانه مصادف می‌شد با جوونه زدن اون رسانه، تصمیم گرفتم از همون روزهای اول تا جایی که می‌تونم مستندسازی کنم و یه روز اگر به بار نشست داستانش رو تا جایی که در جریانش بودم تعریف کنم.
.
? الان همون وقتیه که منتظرش بودم. شروع داستان #‌تجارت_نیوز
.
.
.
? @amir_ghoorchiani