|
4 سال پیش
کافه کتاب مهاجر
نظر شما در مورد کتاب کوری چیست کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، مانند داستان های اخلاقی کهن پیام های
نظر شما در مورد کتاب کوری چیست؟
«کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، و مانند داستانهای اخلاقی کهن پیامهای اخلاقی را، اما برای مخاطبی امروزی، در خود نهفته دارد. به همین دلیل است که باز مانند آن داستانها، قهرمانهایش نه به نام بلکه با یک صفت یاد میشوند، و در آغاز کتاب نیز با نقل قول از اثری ناموجود به نام کتاب موعظهها، به ما یادآوری میشود که این رمان یک موعظه است. موعظهی رعایت کردن و مراعات. دنیای سراسر سفیدی پلید و وحشتباری که کور شدگان داستان در آن به سر میبرند خاویهی بینظمی و آشفتگی است که نظم روابط انسانی بر آن حاکم نیست و درآن مهمترین چیزی که انسانها نمیبینند حقوق یکدیگر است. سارماگو چهرهی مسیحایی نجات بخشی را جست و جو میکند که دوباره درس محبت را به آدمها بیاموزد.» «کوری» یک از رمانهایی است که در اقصی نقاط جهان و به زبانهای مختلف خوانده شده است. این رمان به خاطر سبک نویسنده و داستان جذابش، همیشه یکی از رمانهای پرخواننده بوده و در لیست معروف «کتابهایی که باید قبل از مرگ خواند» قرار گرفته است.
داستان این رمان، همانگونه که از عنوان آن پیداست، روایت کوریست. کوری بیحد و مرزی که شخصیتهای داستان را فرا میگیرد. این نوع کوری با سفیدی مطلق همراه است و برخلاف کوری معمولی از سیاهی خبری نیست. شخصیت اصلی این رمان، پزشک و زن او هستند. این داستان به صورت استعاری روایت شده است. جامعهای که در آن این اتفاق می افتد به وضوح میتواند استعارهای از دنیایی باشد که ما همه روزه در آنجا در حال زندگی هستیم. دنیایی که در آن متوجه میشویم گاهی توانایی دیدن را نداریم. در اوخر رمان، زن دکتر، که خود به نوعی منجی جامعه است، از دکتر میپرسد: چرا کور شدیم؟ دکتر جواب میدهد: «نمیدانم، اما شاید روزی بفهمیم». زن دکتر جواب میدهد: «میخواهی نظر مرا بدانی؟ من فکر میکنم ما کور نشدهایم، ما کور هستیم؛ کور اما بینا، کورهایی که میتوانند ببینند، اما نمیبینند.»#کوری#ژوزه_ساراماگو #قرنطینه#امید#ما_میتوانیم #بینایی
«کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، و مانند داستانهای اخلاقی کهن پیامهای اخلاقی را، اما برای مخاطبی امروزی، در خود نهفته دارد. به همین دلیل است که باز مانند آن داستانها، قهرمانهایش نه به نام بلکه با یک صفت یاد میشوند، و در آغاز کتاب نیز با نقل قول از اثری ناموجود به نام کتاب موعظهها، به ما یادآوری میشود که این رمان یک موعظه است. موعظهی رعایت کردن و مراعات. دنیای سراسر سفیدی پلید و وحشتباری که کور شدگان داستان در آن به سر میبرند خاویهی بینظمی و آشفتگی است که نظم روابط انسانی بر آن حاکم نیست و درآن مهمترین چیزی که انسانها نمیبینند حقوق یکدیگر است. سارماگو چهرهی مسیحایی نجات بخشی را جست و جو میکند که دوباره درس محبت را به آدمها بیاموزد.» «کوری» یک از رمانهایی است که در اقصی نقاط جهان و به زبانهای مختلف خوانده شده است. این رمان به خاطر سبک نویسنده و داستان جذابش، همیشه یکی از رمانهای پرخواننده بوده و در لیست معروف «کتابهایی که باید قبل از مرگ خواند» قرار گرفته است.
داستان این رمان، همانگونه که از عنوان آن پیداست، روایت کوریست. کوری بیحد و مرزی که شخصیتهای داستان را فرا میگیرد. این نوع کوری با سفیدی مطلق همراه است و برخلاف کوری معمولی از سیاهی خبری نیست. شخصیت اصلی این رمان، پزشک و زن او هستند. این داستان به صورت استعاری روایت شده است. جامعهای که در آن این اتفاق می افتد به وضوح میتواند استعارهای از دنیایی باشد که ما همه روزه در آنجا در حال زندگی هستیم. دنیایی که در آن متوجه میشویم گاهی توانایی دیدن را نداریم. در اوخر رمان، زن دکتر، که خود به نوعی منجی جامعه است، از دکتر میپرسد: چرا کور شدیم؟ دکتر جواب میدهد: «نمیدانم، اما شاید روزی بفهمیم». زن دکتر جواب میدهد: «میخواهی نظر مرا بدانی؟ من فکر میکنم ما کور نشدهایم، ما کور هستیم؛ کور اما بینا، کورهایی که میتوانند ببینند، اما نمیبینند.»#کوری#ژوزه_ساراماگو #قرنطینه#امید#ما_میتوانیم #بینایی
بیشتر...
تبلیغات