این سکانس رو دیدم احساس کردم حرف خیلی از پدران این سرزمینه در اون سالهای جنگ یاد صحبت های حضرت پدر

این سکانس رو دیدم احساس کردم حرف خیلی از پدران این سرزمینه در اون سالهای جنگ و یاد صحبت های حضرت پدر افتادم که میگفتند وقتی دکتر متخصص توی بیمارستان ازم پرسید شما جبهه بودید؟توی مناطق شیمیایی بودید؟و وقتی حضرت پدر جواب مثبت به دکتر دادند
دکتر میگه احتمالا پسر شما بر اثر شیمیایی معلول شده
حضرت پدر میگفتن جرات به زبون آوردن گله و شکایت به خدا رو نداشتم و مدام با خودم میگفتم راضیم به رضای تو
پاهای حضرت پدر توی این سالها شدن پای من هر کاری که نمی تونستم انجام بدم رو تا جایی که راه داشت برام شدنی کردن
چندباری کوه رفتن ولی دیگه نرفتن وقتی ازشون پرسیدم چرا گفتن نمی تونم جایی برم که نمی تونی بری و کاری رو بکنم که تو برات مقدور نیست انجامش
و تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل
.
جنگ هنوز برای خیلیا تموم نشده و سالهاست با آثار باقیمانده از اون دوران دارند روزها و شب هاشون رو سپری میکنند و مقاومت میکنند
.
آری اینچنین است برادر حکایت غریبیه مردان مرد سالهای نه چندان دور این سرزمین

#‌روح_الله #‌روح_الله_رستمی #‌رستمی#‌پاراالمپیک#‌وزنه_برداری