| 4 سال پیش معرفی کتاب

.بعدها به چند تن از مردان زندگی ام گفتم: وقتی داشتم دوازده ساله می شدم، پدرم می خواست مادرم را بکشد

.بعدها به چند تن از مردان زندگی ام گفتم: وقتی داشتم دوازده ساله می شدم، پدرم می خواست مادرم را بکشد
.
بعدها به چند تن از مردان زندگی ام گفتم: «وقتی داشتم دوازده ساله می‌شدم، پدرم می‌خواست مادرم را بکشد.»
میل به گفتن این جمله معنایش این بود که من خیلی عاشق آن افراد بوده‌ام. همه‌شان با شنیدن آن سکوت می‌کردند. می‌فهمیدم که اشتباه کرده‌ام، چون نمی‌توانستند آن اتفاق را درک کنند.
.
.
متن از کتاب: شرم
نوشته‌ی: #‌آنی_ارنو
#‌نشرنی
@nashreney
.
.
رمان با عبارت تکان‌دهنده‌ی «پدرم می‌خواست بعدازظهرِ یکشنبه‌ای در ماه ژوئن مادرم را بکشد» آغاز می‌شود. راوی کودکی دوازده‌ساله‌ای بیش نیست که شاهد صحنه‌ای خشونت‌آمیز می‌شود، صحنه‌ای که گویی تمام زندگی‌اش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و همچون لکه‌ای پاک‌ناشدنی در ذهن او باقی می‌ماند و تبدیل می‌شود به «اولین تاریخِ مشخص و مطمئن از دورانِ کودکی‌اش». بعدازظهر یکشنبه‌ای در ماه ژوئن ۱۹۵۲، درپی جر‌و‌بحثی پیش‌پاافتاده، پدرش با کارد باغبانی مخصوص بریدن هیزم قصد کشتن مادرش را می‌کند. اما چرا؟ راوی تا سال‌ها قادر به نتیجه‌گیری و قضاوت‌کردن دراین‌باره نیست: «چون پدرم که عاشق من بود خواسته بود مادرم را، که او هم عاشق من بود، بکشد».
.
.
.
.
.
.
.
.
#‌کتاب_دوست #‌معرفی #‌نویسنده #‌پیشنهاد_کتاب #‌پیشنهادکتاب #‌مطالعه #‌پیشنهاد_مطالعه #‌کتاب #‌کتاب_بخوانیم #‌کتابها #‌معرفی_کتاب #‌پیشنهاد_کتاب #‌کتاب_بخوانیم #‌رمان #‌رمان_خارجی #‌کتاب_مفید #‌رمان_جدید #‌کتاب_خوانی #‌کتاب_صوتی #‌کتاب_خوب_بخونیم #‌ketabdoost

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط