##
همین اول کاری اعلام کنم که این جلسه، خبری از اسپاسنر نیست. گاج هم به گاج رفت!..... یعنی که برگشت سرجاش و ما هم برگشتیم سر خانه اول مان!......
خانه اول کجا بود؟...... آها........ بهمن ماه پیش بود که از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ و از معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به جمیع فرهنگسراهای زیرمجموعه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و ازجمله فرهنگسرای ارسباران چه گلباران، اعلام شد که آقا، حتی یک ریال هم نداریم که صرف برنامه های شادی آفرین برای مردم شود. هرکس می تواند مجانی و بدون خرج برگزار کند، بسم الله....... هرکس هم نمی تواند، فی امان الله!
داستان چی شد؟....... هیچی، بالاجبار از موسسه انتشاراتی گاج خواستیم تا به باقی ماندن این محفل مردمی ۱۴ ساله کمک کنند. محبت کردند و قبول کردند. تا همین جلسه مردادماه که گذشت.
حالا اعلام شد که دیگر نمی توانند. خب ما هم که طلب بابایمان را نداریم که بگوییم چرا و چگونه و برای چی و........از این حرفها!.... تا الانش هم این چندماه لطف کردند.
حالا ببینم آن دسته از آدمهایی که غر می زدند و از خودشان احساسات در می کردند که چرا گاج؟!..... الان یک ریال حاضرند کمک کنند یا حتی طرحی بدهند که چه کار کنیم که شکرخند تعطیل نشود؟!.... کنار گود نشستن و رهنمود دادن که لنگش کن، از یک بچه هم ساخته است!
دوستی به شوخی می گفت که حالا این جلسه معلوم می شود که کی برای شکرخند می آمد و کی برای گاج؟!...... خندیدم و حرفش را رد کردم و گفتم: خیر؛ این حرفت درست نیست. نیامدن دوستان، ربطی به این قضیه ندارد. خب با باد هوا که زندگی نمی کنند ملت! وظیفه ای هم ندارند که متوقع باشیم. هروقت هم که آمدند، لطف کردند و بزرگواری. فلذا لطفاً تشویش اذهان عمومی مکن!....
###
علی ایّ حال، شکرخند ۱۳۴ ساعت ۵ عصر همین شنبه ۲ شهریور در همان جای ثابت همیشگی اش فرهنگسرای ارسباران(واقع در ضلع شمال غربی پل سیدخندان، خیابان جلفا) برگزار می شود. مقدم هرکس را که بیاید، به شدت گرامی می داریم و دستش را به نرمی و گرمی، در چارچوب موازین اعلام شده می فشاریم. باشد که جاش نماند!....
سازمان هم فرموده که این جلسه، به ترامپ فحش بدهید!.... عرض کردیم هزینه های جلسه چی؟.... فرمودند خدا بزرگ است!.....
رندی به خنده گفت: نونم نداره اشکنه.................. یعنی اگه جلو دهنش رو نگرفته بودم، ای بسا که بقیه اش رو هم گفته بود خُل و چل!