|
6 سال پیش
تَنها صَفحه رَسمی شاعرانه
.چرا توقف کنم، چرا پرنده ها به سوی جانب آبی رفته اند افق عمودی است افق عمودی است حرکت، فواره وار
.
چرا توقف کنم، چرا
پرندهها به سوی جانب آبی رفته اند
افق عمودی است
افق عمودی است و حرکت، فواره وار
و در حدود بینش
سیارههای نورانی میچرخند
زمین در ارتفاع به تکرار میرسد
و چاههای هوایی
به نقبهای رابطه تبدیل میشوند
و روز وسعتی است
که در مخیلهٔ تنگ کرم روزنامه نمیگنجد
چرا توقف کنم؟
راه از میان مویرگهای حیات میگذرد
کیفیت محیط کشتی زهدان ماه
سلولهای فاسد را خواهد کشت
و در فضای شیمیایی بعد از طلوع
تنها صداست
صدا که ذوب ذرههای زمان خواهد شد.
چرا توقف کنم؟
چه میتواند باشد مرداب
چه میتواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فاسد
افکار سردخانه را جنازههای باد کرده رقم میزنند.
نامرد، در سیاهی
فقدان مردیش را پنهان کردهاست
و سوسک.... آه
وقتی که سوسک سخن میگوید.
چرا توقف کنم؟
همکاری حروف سربی بیهوده ست.
همکاری حروف سربی
اندیشهٔ حقیر را نجات خواهد داد.
من از سلالهٔ درختانم
تنفس هوای مانده ملولم میکند
پرندهای که مرده بود به من پند داد که پرواز را بخاطر
بسپارم
نهایت تمامی نیروها پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
طبیعی است
که آسیابهای بادی میپوسند
چرا توقف کنم؟
من خوشههای نارس گندم را
به زیر پستان میگیرم
و شیر میدهم
صدا، صدا، تنها صدا
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفهٔ معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند
#فروغ_فرخزاد
#شاعرانه_ها #شاعرانه
#شعرنو#شعرخاص#شعرناب#شعرسپید#شعرکوتاه#دلنوشته#شعر#دلنوشته_ها#غزل#شعر_عاشقانه#صدا#شعرخوب#شعرانه#شعر_خوب
#shaerane
#shaeranne
@shaeranne
@shaeranne
چرا توقف کنم، چرا
پرندهها به سوی جانب آبی رفته اند
افق عمودی است
افق عمودی است و حرکت، فواره وار
و در حدود بینش
سیارههای نورانی میچرخند
زمین در ارتفاع به تکرار میرسد
و چاههای هوایی
به نقبهای رابطه تبدیل میشوند
و روز وسعتی است
که در مخیلهٔ تنگ کرم روزنامه نمیگنجد
چرا توقف کنم؟
راه از میان مویرگهای حیات میگذرد
کیفیت محیط کشتی زهدان ماه
سلولهای فاسد را خواهد کشت
و در فضای شیمیایی بعد از طلوع
تنها صداست
صدا که ذوب ذرههای زمان خواهد شد.
چرا توقف کنم؟
چه میتواند باشد مرداب
چه میتواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فاسد
افکار سردخانه را جنازههای باد کرده رقم میزنند.
نامرد، در سیاهی
فقدان مردیش را پنهان کردهاست
و سوسک.... آه
وقتی که سوسک سخن میگوید.
چرا توقف کنم؟
همکاری حروف سربی بیهوده ست.
همکاری حروف سربی
اندیشهٔ حقیر را نجات خواهد داد.
من از سلالهٔ درختانم
تنفس هوای مانده ملولم میکند
پرندهای که مرده بود به من پند داد که پرواز را بخاطر
بسپارم
نهایت تمامی نیروها پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
طبیعی است
که آسیابهای بادی میپوسند
چرا توقف کنم؟
من خوشههای نارس گندم را
به زیر پستان میگیرم
و شیر میدهم
صدا، صدا، تنها صدا
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفهٔ معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند
#فروغ_فرخزاد
#شاعرانه_ها #شاعرانه
#شعرنو#شعرخاص#شعرناب#شعرسپید#شعرکوتاه#دلنوشته#شعر#دلنوشته_ها#غزل#شعر_عاشقانه#صدا#شعرخوب#شعرانه#شعر_خوب
#shaerane
#shaeranne
@shaeranne
@shaeranne
بیشتر...
تبلیغات