آمادگی برای بچه دار شدن اختلاف درباره بچه دار شدن

وقتی همسرمبچهنمی‌خواهد، چه‌کار کنم؟ وقتی شخصی به ترجیح خود برای بچه دار شدن یا بچه دار نشدن اشاره می‌کند، این نمی‌تواند به عنوان یک تصمیم رسمی تلقی شود.

زمانی که اختلاف نظر در مورد بچه دار شدن وجود دارد، تنها متغیرهایی که می‌توان بر اساس آن‌ها تصمیم گرفت، این است که تصور کنید بچه دار شدن چگونه خواهد بود. دوران کودکی شما نیز جزو متغیرها می‌باشد.

وقتی یکی از زوجین نمی‌خواهد بچه دار شود یا این نشانه را دارد، مهم است که از این فرصت برای بیان دلایل خود استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که هر یک از شما می‌توانید درکی از نظر طرف مقابل ایجاد کنید.

سپس برای تعیین معنای آن موقعیت‌ها در رابطه کار کنید.

وقتی اختلاف نظر در مورد بچه دار شدن وجود دارد، چه باید کرد؟

وقتی تا زمان ازدواج منتظر بمانید که به‌طور رسمی در مورد بچه دار شدن صحبت کنید، این می‌تواند سلامت رابطه را پیچیده کند و به همین دلیل، موقعیت دشواری برایتان ایجاد می‌شود؛ به خصوص زمانی که هردوی شما عشق واقعی نسبت به یکدیگر دارید.

شاید یکی از شما در مقطعی باور کرده باشد که می‌تواند نظر دیگری را تغییر دهد، یا شاید منظور یکی از شما چیزی نبود که در زمان ملاقات می‌گفت.

شاید این موضوع هرگز مطرح نشده است، یا حتی این احتمال وجود دارد که یکی از شما نظر خود را در جایی که با آن موافقت کرده بودید تغییر داده باشد، در حالی که دیگری قاطعانه در نظر خود باقی مانده است.

وقتی می‌گویید «شوهرم بچه نمی‌خواهد» یا «زنم بچه نمی‌خواهد» اما من می‌خواهم، معمولاً غم و اندوه ایجاد می‌شود زیرا یا ازدواج به پایان می‌رسد یا شریکی که بچه می‌خواهد، باید برای رابطه فداکاری کند.

• وقتی دوست‌پسرتان بچه نمی‌خواهد، باید چه‌کار کنید؟

زمانی که او بچه نمی‌خواهد، طرف مقابلش باید تصمیم بگیرد که این مسئله چقدر برای آینده‌شان مهم است.

شما نمی‌توانید بچه‌ها را در موقعیتی قرار دهید که کسی اصرار دارد نمی‌خواهد پدر یا مادر باشد؛ به همین دلیل، متقاعد کردن شوهر برای بچه دار شدن بعد از ازدواج، کار اشتباهی است که باید از آن اجتناب کرد، زیرا کودک از آن شرایط رنج خواهد برد.

این بدان معناست که اگر به شدت احساس می‌کنید که خانواده می‌خواهید، یا به رابطه خود پایان می‌دهید یا راهی برای یادگیری نحوه کنار آمدن با بچه دار نشدن پیدا می‌کنید.

• اگر شوهرتان بچه نمی‌خواهد، باید چه‌کار کنید؟

مجدداً، وقتی صحبت از این است که اگر شوهرتان بچه نمی‌خواهد چه‌کار کنید، باید تصمیم بگیرید که آیا این ازدواج ارزش فداکاری برای تمایل شما در تشکیل خانواده با کسی در روزی را دارد یا اینکه عشقتان به شوهرتان قوی‌تر از تمایل خود برای تشکیل خانواده است.

• اگر زنتان بچه نمی‌خواهد، باید چه‌کار کنید؟

در برخی موارد، لزوماً مسئله این نیست که یک زن نمی‌خواهد بچه دار شود، بلکه بیشتر به این دلیل است که عوارض آن را دشوار کرده یا از احتمال جلوگیری می‌کند.

بسیاری از اوقات، زنان برای اصلاح مشکل انتخاب آگاهانه‌ای انجام می‌دهند که می‌تواند توانایی آن‌ها برای بچه دار شدن را از بین ببرد و تصمیم می‌گیرند که کودکی را با همسرشان به فرزندی قبول نکنند، در حالی که همسرشان می‌خواهد تصمیم بگیرد که آیا زنشان تمایل به بچه دار شدن دارد یا خیر. در چنین شرایطی، انتخاب‌های زنتان را می‌پذیرید یا به ازدواج خود پایان می‌دهید.

۱۵ کاری که وقتی همسرتان بچه نمی‌خواهد انجام دهید

اینکه آیا تصمیم دارید بچه دار شوید، همیشه یک پاسخ قطعی نیست. اگر این برایتان سؤال شده است که وقتی همسرم بچه نمی‌خواهد، چه‌کار کنم، به یاد داشته باشید متغیرهایی وجود دارد که باید در نظر بگیرید، همچنین گاهی اوقات فرآیند فکر اولیه شما می‌تواند با گذشت زمان تغییر کند.

تصمیم شما برای بچه دار شدن، به‌طور کلی با تجربه زندگی شما و اطراف سایر کودکان تعیین می‌شود. این موقعیت‌ها زمانی تحت تأثیر قرار می‌گیرند که طرف مقابلتان وارد تصویر می‌شود و دیدگاهی ارائه می‌دهد.

اگر نظر شما این است که در آینده خود بچه می‌خواهید، اما شریک زندگیتان بچه نمی‌خواهد، این می‌تواند اختلاف ایجاد کند. گاهی اوقات، چنین مسئله‌ای غیرقابل حل است و باعث می‌شود که راه شما دو نفر از هم جدا شود و در مواقع دیگر، زوج‌ها به توافق می‌رسند.

وقتی به یک بحث رسمی در مورد انتخاب زندگی مانند تشکیل خانواده می‌رسیم، این آسان است که به شخصی اتهام بزنیم یا او را سرزنش کنیم، حتی اگر آن شخص خودمان باشد؛ این حالت به خصوص زمانی ایجاد می‌شود که هیچ کدام از شما با یکدیگر موافق نباشید و احساس کنید که مدت زیادی برای گفتگو منتظر بوده‌اید.

این مورد به‌ویژه در یک نقطه اصلی از رابطه یا پس از برگزاری عروسی رخ می‌دهد. البته، بهتر است که این موضوع را در ابتدا مطرح کنید، زمانی که همه چیز جدید است و می‌توانید به فکر شخص دیگری باشید، چنین شرایطی برایتان بسیار راحت‌تر خواهد بود.

اما این نوع موضوعات در آن مرحله مناسب نیستند. آن‌ها تا زمانی که همه چیز جدی باشد و احساسات ایجاد نشوند، اتفاق نمی‌افتند. اما حتماً لازم است که قبل از ازدواج به این نوع موضوعات مهم بپردازید.

شما ممکن است در مورد این واقعیت صحبت کنید که «من و شوهرم برای بچه دار شدن اختلاف نظر داریم»، اما این نشانه‌ای نیست که جایی برای سازش وجود ندارد.

شما هنوز نمی‌توانید در مورد ازدواجتان تصمیم قطعی بگیرید. زمانی که شریکتان بچه نمی‌خواهد، شاید سناریوی فرزندخوانده یا انتخاب یک نوجوان به عنوان فرزند در نظر گرفته شود.

وقتی جایی برای سازش در خانه وجود ندارد، می‌توانید در فعالیت‌های مربوط به تعامل با کودکان و نوجوانان شرکت کنید یا در یک برنامه مدرسه یا موقعیت مربیگری با کودکان داوطلب شوید.

اگر شریک زندگی در حال حاضر بچه نمی‌خواهد یا نشان می‌دهد «اکنون وقتش نیست»، این امکان را برای آینده باز نگه می‌دارد. مشکل چنین واکنشی این است که چگونه کسی می‌تواند به سمت آینده پیشرفت کند بدون اینکه بفهمد چه زمانی ممکن است همسرش آماده باشد.

به همین دلیل، باید دوره زمانی قطعی مشخص شود تا هر فرد راضی باشد و بتواند بدون هیچ سؤالی پیش برود، حتی اگر این بدان معناست که کسی باید موقعیت خود را به خطر بیاندازد.

وقتی شما فردی هستید که بچه نمی‌خواهید اما همسرتان می‌خواهد، این ضروری است که بنشینید و دلایل خود را یادداشت کنید و از شریک زندگیتان بخواهید که همین کار را انجام دهد.

برای هر دیدگاهی، جوانب مثبت و منفی زیادی وجود دارد. دلایل اساسی شما برای بچه داشتن چیست؟

بسیاری از مردم این تصور نادرست را دارند که بعد از یک نقطه خاص، بچه دار شدن کاری است که افراد برای تثبیت رابطه خود انجام می‌دهند، درست مثل یک مورد از لیستی که در روندتان به آن می‌پردازید.

ما از مرحله ماه عسل شروع می‌کنیم و با حالت متفاوتی به سمت تعهد می‌رویم، شاید به نامزدی و ازدواج بپردازیم و بعد بچه‌ها، این کارها را باید انجام دهیم.

هنگامی که انگیزه خود را درک کردید، برگه‌تان را با شریکتان عوض کنید و انگیزه او را بخوانید. خواندن یادداشت‌های یکدیگر در مورد اینکه چرا یک شریک بچه نمی‌خواهد یا شاید به قدری بچه می‌خواهد که می‌تواند منجر به سازش، فداکاری یا راه‌حل شود، مؤثر خواهد بود.

شاید وقتی می‌گویید: «شریکم بچه می‌خواهد و من نمی‌خواهم»، مشکل اصلی این واقعیت باشد که شما از این مسئله احساس خطر می‌کنید که وقتی همسرتان فرد دیگری را برای لبریز کردن از محبت دارد، کمتر به شما توجه کند.

این یک مشکل قابل حل است و دلیلی برای اجتناب از بچه دار شدن نیست؛ بنابراین، برای ایجاد کردن ارتباطات سازنده و آسیب‌پذیر، دلایل و دیدگاه خود را می‌نویسیم.

کسانی که بچه می‌خواهند اما همسرشان نمی‌خواهد، باید سعی کنند در ارتباط بی‌طرف بمانند.

در نهایت، یک کودک نیازی به ورود به خانه‌ای ندارد که یک نفر علاقه‌ای به حضور او ندارد. این مسئله باید به‌خاطر یک نوزاد مناسب درک شود.

به این ترتیب، وقتی در مکالمه بی‌طرف می‌مانید، می‌توانید تشخیص دهید که آیا در آینده پتانسیلی برای تغییر عقیده وجود دارد یا این یک تصمیم قاطعانه است. این امر می‌تواند به شما کمک کند تا انتخاب‌های خود را انجام دهید.

وقتی توضیح این است که «من و همسرم برای بچه دار شدن اختلاف نظر داریم»، این موضوع می‌تواند مربوط به اعتمادبه‌نفس یا عزت نفس باشد و باید با آن با حساسیت و احترام برخورد کرد، شاید با مشاوره.

همسرتان احتمالاً با ظاهر بدن مشکل دارد و می‌ترسد که بارداری تغییرات ناخواسته‌ای به همراه داشته باشد. آمارهای دهه گذشته نشان می‌دهد که زنان ترجیح می‌دهند بدون فرزند بمانند و پیش‌بینی می‌شود این روند در آینده نیز ادامه یابد.

مشاوره حرفه‌ای می‌تواند در رابطه با تصویر ذهنی از خود کمک کند. با این حال، زنان می‌دانند که راه‌های دیگری به غیر از بارداری برای فرزندپروری وجود دارد. شاید به جای اینکه او را وارد مسیری کنید که باعث ناراحتی‌اش می‌شود یا از خواسته‌ی خود بگذرید، بخواهید این گزینه‌ها را بررسی کنید.

قرار گذاشتن برای افرادی که بچه نمی‌خواهند، عموماً راحت‌طلبی با یک صحنه اجتماعی هیجان‌انگیز، مسافرت و حداقل زمان در خانه است. مشکلات وقتی ایجاد می‌شوند که یک نفر تصمیم بگیرد که بچه می‌خواهد اما شریک زندگی‌اش بچه نمی‌خواهد؛ در عوض، دیگری می‌ترسد که مجبور شود دوستان و سبک زندگی خود را کنار بگذارد.

این درست است؛ یک زندگی اجتماعی پرمشغله تا زمانی که کودک کوچک است، احتمالاً در دوران کودکی مقداری کمرنگ می‌شود. این بدان معنا نیست که متوقف خواهد شد، چرا که مواردی مثل پرستار بچه وجود دارد و در واقع، چنین دلیلی برای اجتناب از داشتن خانواده کافی نیست.

داشتن یک مکالمه برای نشان دادن اینکه چگونه می‌توان با موفقیت به هر دو جنبه پرداخت، نکته کلیدی است.

هنگامی که یک شریک بعد از قرار گذاشتن با شخصی برای مدتی قابل توجه، بچه نمی‌خواهد، این می‌تواند یک احساس شخصی در مورد پتانسیل فرد دیگر به عنوان والدین باشد.

شاید تعداد زیادی متغیر در این تعیین نقش داشته باشد مانند عادات مراقبتی خود همسر، رسیدگی به مسئولیت‌ها، به اشتراک گذاشتن محبت یا توجه و غیره.

اگر همسرتان بچه می‌خواهد، لزوماً این مشکل نباید غیرقابل حل باشد. مجدداً، این مسئله نیاز به صحبت دارد، اگرچه مطرح کردن آن ممکن است ناراحت کننده باشد. این موضوع برای تعیین این است که آیا مدیریت مسئولیت مورد نظر برای دیگری بسیار بزرگ است یا خیر.

نگرانی‌های مالی می‌تواند همسر را به این باور برساند که داشتن فرزند ممکن نیست چرا که هزینه‌های مدرسه به تنهایی زیاد هستند، چه برسد به هزینه‌های متنوع دیگری که برای تربیت فرزند سالم و شاد لازم است.

مسائل مالی بدون شک می‌تواند مشکلاتی را برای زوج‌هایی که امیدوار به بچه دار شدن هستند ایجاد کند، اما لزوماً نباید دلیلی برای اجتناب از آن باشد. اگر یک همسر با قاطعیت نشان می‌دهد که به دلیل عدم وجود پول کافی بچه نمی‌خواهد، شاید راه‌هایی برای ایجاد درآمد بیشتر وجود داشته باشد.

شاید یک نفر بتواند راهی برای کار از راه دور پیدا کند و در آن صورت، نیازی به خدماتی برای کمک به مراقبت از بچه مانند پرستار کودک نباشد؛ در صورت بچه دار شدن، از این طریق می‌توان در هزینه‌ها صرفه‌جویی کرد.

وقتی با فردی قرار می‌گذارید که موقعیت او مانند شما «تمایل نداشتن به بچه داشتن» است، اما بعد شریک زندگیتان به مرور زمان به‌طور ناگهانی دیدگاه خود را تغییر می‌دهد و شما هنوز دیدگاه قبلی خود را دارید، این می‌تواند یک مشکل دلهره‌آور باشد.

اگر در روند فکری خود مطمئن هستید و احتمال تغییر عقیده خود را در آینده ندارید، درک دلایل تغییر عقیده شریک زندگیتان ضروری است. شما همچنین باید تعیین کنید که آیا راهی برای سازش در این شرایط با فداکاری یکی از شما وجود دارد یا خیر.

در برخی موارد، افراد تصمیم می‌گیرند که بچه‌ها را به دلیل نحوه بزرگ شدن خودشان نمی‌خواهند. چنین موقعیت‌هایی نیاز به مشاوره دارند تا روی تروماهای احتمالی مربوط به دوران کودکی کار کنند.

هنگامی که شریک زندگی می‌تواند مهارت‌های مقابله‌ای را یاد بگیرد، شاید به نقطه‌ای برسد که بتواند بچه‌ها را به عنوان یک گزینه در نظر بگیرد. اول، این ضروری است که اجازه بهبود یافتن داده شود تا همسرتان بتواند والدین سالمی باشد.

هنگامی که در یک رابطه با محدودیتی روبرو شده‌اید، زمانی که یک همسر بچه نمی‌خواهد و از بحث در مورد سازش درباره موضوع یا احتمال آینده جلوگیری می‌کند، متأسفانه به احتمال زیاد در موقعیت ناعادلانه‌ای قرار می‌گیرید، خواه در رابطه یا ازدواج.

ارتباط ضروری است و همیشه باید جایی برای سازش، حتی فداکاری وجود داشته باشد. وقتی این‌ها حتی مواردی نیستند که بتوانید در نظر بگیرید، طرف مقابلتان فردی نیست که بخواهد والدین یا شریک زندگی باشد.

این برای زنان مهم است که برای سلامت باروری و اگر آن مشکل‌ساز است، به پزشک مراجعه کنند. اگر همسرتان بچه می‌خواهد، شما صادقانه از خودگذشتگی می‌کنید که قبل از تصمیم‌گیری نهایی در مورد مسائلی مانند رحم اجاره‌ای، فرزندخواندگی و به فرزندی قبول کردن یک کودک، درباره آن‌ها صحبت کنید.

مشاوره حرفه‌ای همیشه یک قدم عاقلانه است وقتی که نمی‌توانید به تنهایی به یک راه‌حل برسید اما می‌دانید که می‌خواهید به عنوان یک زوج با هم بمانید.

کارشناسان می‌توانند به شما کمک کنند تا مسائل را از دید دیگری ببینید تا بتوانید با یک تصمیم رضایت‌بخش متقابل پیش بروید.

وقتی یکی از زوجین در رابطه بچه نمی‌خواهد و دیگری می‌خواهد، این همیشه نباید به معنای پایان یک رابطه باشد. مسیرهایی برای والدین وجود دارد که سنتی نیستند اما رضایتی مشابه دارند.

به عنوان شریک زندگی یکدیگر، هر فرد باید مایل به فداکاری شخصی در این شرایط زندگی باشد.

قدم دیگر در چنین فرآیندی این است که بدانید اگر نمی‌توانید یک راه‌حل متقابل پیدا کنید، چه زمانی باید کمک بخواهید. مشاوران حرفه‌ای می‌توانند به نشان دادن دیدگاه‌های منحصربه‌فرد کمک کنند و به شرکا اجازه دهند موقعیت طرف مقابل را ببینند و تصمیم بگیرند.