|
4 سال پیش
تَنها صَفحه رَسمی شاعرانه
.همسایه کناری ام غمگینم می کند زن شوهر صبحِ زود بیدار می شوند، سرِ کار می روند، عصر باز می گردند
.
همسایه کناریام غمگینم میکند.
زن و شوهر صبحِ زود بیدار میشوند،
سرِ کار میروند،
عصر باز میگردند.
یک پسر و دختر بچه دارند.
ساعتِ نُه شب، همه چراغهای خانه خاموش است.
صبحِ فردا نیز، زود بیدار میشوند،
سرِ کار میروند،
عصر باز میگردند،
ساعتِ نه، خاموشی.
همسایه کناریام، غمگینم میکند.
آدمهای خوبی هستند،
دوستشان دارم.
اما حس میکنم در حال غرق شدنند،
و من نمیتوانم کمکشان کنم.
گذرانِ زندگی میکنند.
بیخانمان نیستند.
اما بهای گزافی میپردازند.
گاهی در میانه روز،
به خانهشان مینگرم،
و خانه نگاهم میکند.
خانه، میگرید.
میتوانم حس کنم.
#چارلز_بوکفسکی
ترجمه: #مهیار_مظلومی
موسیقی : کارن همایونفر @shaeranne
@mehranmodiri
@mehranmodiri_com
همسایه کناریام غمگینم میکند.
زن و شوهر صبحِ زود بیدار میشوند،
سرِ کار میروند،
عصر باز میگردند.
یک پسر و دختر بچه دارند.
ساعتِ نُه شب، همه چراغهای خانه خاموش است.
صبحِ فردا نیز، زود بیدار میشوند،
سرِ کار میروند،
عصر باز میگردند،
ساعتِ نه، خاموشی.
همسایه کناریام، غمگینم میکند.
آدمهای خوبی هستند،
دوستشان دارم.
اما حس میکنم در حال غرق شدنند،
و من نمیتوانم کمکشان کنم.
گذرانِ زندگی میکنند.
بیخانمان نیستند.
اما بهای گزافی میپردازند.
گاهی در میانه روز،
به خانهشان مینگرم،
و خانه نگاهم میکند.
خانه، میگرید.
میتوانم حس کنم.
#چارلز_بوکفسکی
ترجمه: #مهیار_مظلومی
موسیقی : کارن همایونفر @shaeranne
@mehranmodiri
@mehranmodiri_com
بیشتر...
تبلیغات