|
4 سال پیش
کافه کتاب مهاجر
شما کتابشو خوندید یا فیلمشو دیدید پنج قدم فاصله نوشته ریچل لیپینکات، رمانی عاشقانه با موضوعی خاص است
شما کتابشو خوندید یا فیلمشو دیدید؟
پنج قدم فاصله نوشته ریچل لیپینکات، رمانی عاشقانه با موضوعی خاص است. این اثر داستان زندگی دو جوان بیمار است که در بیمارستان عاشق همدیگر میشوند اما بهدلیل بیماری نمیتوانند یکدیگر را لمس کنند.
دربارهی کتاب پنج قدم فاصله
کتاب پنج قدم فاصله داستان زیبای زندگی استلا و ویل است که هردو به فیبروز کیستیک مبتلا هستند. این بیماری دستگاه تنفسی را درگیر میکند و زمینهساز عفونتهای مختلف باکتریایی میشود. به همین دلیل استلا و ویل باید هر چندوقت یکبار باید برای چکاپ وضعیت ریههایشان در بیمارستان بستری شوند. یک روز استلا و رفتار گرم او با بیماران و مسئولان بیمارستان نظر ویل، بیمار پنج اتاق آنطرفتر را جلب میکند. ویل به دنبال استلا تا طبقه پنجم و بخش نوزادان میرود و آنجا چندکلمهای با هم حرف میزنند اما گفتوگویی چندان دلچسبی ندارند. استلا از زبان پرستار میشنود که ویل، علاوه بر داشتن فیبروز کیستیک دچار یک بیماری خطرناک دیگر هم هست و با وجود این بیماری، چند سال دیگر خواهد مرد. او به استلا توصیه میکند که فاصلهاش را با ویل حفظ کند چون در صورت گرفتن آن بیماری سرنوشت او هم مانند ویل خواهد شد. اما شرایط جور دیگری پیش میرود و آنها روز به روز بهم نزدیکتر میشوند.
#رمان_عاشقانه#کتاب#فیلم#رمان#پنج_قدم_فاصله #ریچل_لیپینکات #عشق#بیماری#فیبروز_کستیک #داستان#کتاب_نوجوان #نوجوان
پنج قدم فاصله نوشته ریچل لیپینکات، رمانی عاشقانه با موضوعی خاص است. این اثر داستان زندگی دو جوان بیمار است که در بیمارستان عاشق همدیگر میشوند اما بهدلیل بیماری نمیتوانند یکدیگر را لمس کنند.
دربارهی کتاب پنج قدم فاصله
کتاب پنج قدم فاصله داستان زیبای زندگی استلا و ویل است که هردو به فیبروز کیستیک مبتلا هستند. این بیماری دستگاه تنفسی را درگیر میکند و زمینهساز عفونتهای مختلف باکتریایی میشود. به همین دلیل استلا و ویل باید هر چندوقت یکبار باید برای چکاپ وضعیت ریههایشان در بیمارستان بستری شوند. یک روز استلا و رفتار گرم او با بیماران و مسئولان بیمارستان نظر ویل، بیمار پنج اتاق آنطرفتر را جلب میکند. ویل به دنبال استلا تا طبقه پنجم و بخش نوزادان میرود و آنجا چندکلمهای با هم حرف میزنند اما گفتوگویی چندان دلچسبی ندارند. استلا از زبان پرستار میشنود که ویل، علاوه بر داشتن فیبروز کیستیک دچار یک بیماری خطرناک دیگر هم هست و با وجود این بیماری، چند سال دیگر خواهد مرد. او به استلا توصیه میکند که فاصلهاش را با ویل حفظ کند چون در صورت گرفتن آن بیماری سرنوشت او هم مانند ویل خواهد شد. اما شرایط جور دیگری پیش میرود و آنها روز به روز بهم نزدیکتر میشوند.
#رمان_عاشقانه#کتاب#فیلم#رمان#پنج_قدم_فاصله #ریچل_لیپینکات #عشق#بیماری#فیبروز_کستیک #داستان#کتاب_نوجوان #نوجوان
بیشتر...
تبلیغات