|
4 سال پیش
abdoljalil
.درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت در من غزلی درد کشید سرِ زا رفت سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سم
. ?درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
.
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
.
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
.
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
.
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
.
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ...
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
.
در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
.
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت ...!!!
. ?شعر : محمد سلمانی ?خواننده : باران نیکراه
@baran_nikrah
#درگیر_تو_بودم_که_نمازم_به_قضا_رفت
#درگیر_توام_حضرت_ارباب #درگیر #درگیر_توأم #نماز #نمازم_به_قضا_رفت #چهارشنبه_سوری #سفر #فراموشی
#خدا #خدایاشکرت #باران_نیکراه #محمد_سلمانی #طلا
#غزل #عشق #دوستت_دارم #دخترونه #دختر #دختر_ایرانی #پسر #بازیگر #خواننده #خواننده_زن
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
.
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
.
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
.
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
.
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
.
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ...
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
.
در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
.
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت ...!!!
. ?شعر : محمد سلمانی ?خواننده : باران نیکراه
@baran_nikrah
#درگیر_تو_بودم_که_نمازم_به_قضا_رفت
#درگیر_توام_حضرت_ارباب #درگیر #درگیر_توأم #نماز #نمازم_به_قضا_رفت #چهارشنبه_سوری #سفر #فراموشی
#خدا #خدایاشکرت #باران_نیکراه #محمد_سلمانی #طلا
#غزل #عشق #دوستت_دارم #دخترونه #دختر #دختر_ایرانی #پسر #بازیگر #خواننده #خواننده_زن
بیشتر...
تبلیغات