|
5 سال پیش
معرفی کتاب
.او متوجه می شود که دارم نگاهش می کنم عصبانیتش ناپدید می شود خیلی سریع آن را پنهان می کند اکنون لی
.
او متوجه میشود که دارم نگاهش میکنم و عصبانیتش ناپدید میشود. خیلی سریع آن را پنهان میکند. اکنون لیوان را در جاظرفی میگذارد تا خشک شود و خودش برمیگردد. حولهای را میقاپد و با دقت انگشتهایش را از آب کفآلود خشک میکند. سرانجام به حرف میآید.
«در حدود شش ماه پیش... » سکوت میکند و حوله را روی یخچال می اندازد.
دوباره سرش را بالا میآورد. «لیدیا آمد پیشم و حرفهایی را که به تو زده بود، به من زد. اینکه او لیدیاست. اینکه کریستی مرده. اینکه ما اشتباه کردهایم. اینکه تو اشتباه کردهای. اینکه همهمان همهچیز را اشتباه متوجه شدهایم. »
سگ توی آشپزخانه است و، بدون هیچ دلیلی، زوزه میکشد. آیا تنشی را که وجود دارد، حس میکند؟ آنگس نگاهی کوتاه به بیانی میاندازد و سر تکان میدهد.
«متوجه سگ هم شدم، که رفتارش متفاوت بود. با لیدیا.»
.
.
#دوقلوهای_یخی
#اس_کی_ترماین
#نشرالبرز
#انتشارات_البرز
@alborzpublication
.
.
.
.
⬅️ اگر این کتاب رو خواندین از 1 تا 5 بهش امتیاز بدین لطفا ??
.
.
.
.
.
#کتاب_دوست #ketabdoost
او متوجه میشود که دارم نگاهش میکنم و عصبانیتش ناپدید میشود. خیلی سریع آن را پنهان میکند. اکنون لیوان را در جاظرفی میگذارد تا خشک شود و خودش برمیگردد. حولهای را میقاپد و با دقت انگشتهایش را از آب کفآلود خشک میکند. سرانجام به حرف میآید.
«در حدود شش ماه پیش... » سکوت میکند و حوله را روی یخچال می اندازد.
دوباره سرش را بالا میآورد. «لیدیا آمد پیشم و حرفهایی را که به تو زده بود، به من زد. اینکه او لیدیاست. اینکه کریستی مرده. اینکه ما اشتباه کردهایم. اینکه تو اشتباه کردهای. اینکه همهمان همهچیز را اشتباه متوجه شدهایم. »
سگ توی آشپزخانه است و، بدون هیچ دلیلی، زوزه میکشد. آیا تنشی را که وجود دارد، حس میکند؟ آنگس نگاهی کوتاه به بیانی میاندازد و سر تکان میدهد.
«متوجه سگ هم شدم، که رفتارش متفاوت بود. با لیدیا.»
.
.
#دوقلوهای_یخی
#اس_کی_ترماین
#نشرالبرز
#انتشارات_البرز
@alborzpublication
.
.
.
.
⬅️ اگر این کتاب رو خواندین از 1 تا 5 بهش امتیاز بدین لطفا ??
.
.
.
.
.
#کتاب_دوست #ketabdoost
بیشتر...
تبلیغات