شاید فکر کنید، مذاکره مهارتی است که اغلب مدیران ارشد در بستن قراردادهای مهم تجاری از آن بهره‌ مند می‌شوند. اما در واقع، همه ما روزانه از این مهارت استفاده می‌ کنیم. از بحث بر سر این که چه کسی ظرف‌ ها را در خانه بشوید گرفته تا بستن قراردهای کلان تجاری، به نوعی با فنون مذاکره در اتباط هستیم. اما متاسفانه از این مهارت در جایی مثل شرکت که بیشترین نیاز به آن است، استفاده چندانی نمی‌شود.

بنابراین، اگر همیشه ساکت و مبهوت می‌ مانید و همواره در طرف بازنده مذاکره هستید، با ما همراه باشید تا چند راه‌ کار ساده برایتقویت مهارت‌های مذاکرهبه شما معرفی کنیم و شما هم بتوانید در تیم برنده قرار بگیرید.

• نه گفتن را یاد یگیرید.

انسان‌ها به‌ گونه‌ای برنامه‌ نویسی شده‌اند که مخالفت نکنند. از سنین پایین ما آموخته‌ایم که از نظم پیروی کنیم وگرنه تنبیه می‌شویم و در بزرگسالی هم همین را به ما می‌آموزند. همیشه به ما می‌گویند "بیخیال"، "این نیز بگذرد" تا باعث ناراحتی مشتری، مراجع یا رئیس‌مان نشویم.

عادت به مخالفت نکردن و "بله" گفتن،مهارت‌های مذاکرهرا در شما تضعیف می‌کند. اما جای نگرانی نیست، می‌توانید به ذهن خود برنامه‌های جدیدی بدهید و "نه" گفتن را تمرین کنید.

شما می‌توانید این کار را با چیزهای کوچک شروع کنید، مثلا سر وقت به خانه بروید یا اضافه‌کاری را قبول نکنید، مخصوصا در مواقعی که مدت طولانی بیش از ساعات کاری فعالیت کرده‌اید. اگر این هم برایتان سخت بنظر می‌رسد، می‌توانید از "نه" گفتن به یک همکار که می‌ خواهد با تعارف کردن کیک شکلاتی، رژیم شما را به‌‌هم بریزد، شروع کنید.

این موارد ممکن است گام‌ های کوچکی باشند، اما توانایی "نه" گفتن در موقعیت‌ های بی‌ اهمیت، می‌تواند به شما کمک کند تا در مسائل مهمتر از جمله مخالفت با رئیس‌تان درباره بررسی عملکرد، بتوانید نه بگویید.

• قدر خود را بدانید.

یکی از دلایلی که بیشتر افراد، سخت نه می‌گویند این است که قدر و ارزش واقعی خود در سازمان را نمی‌دانند. ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که در مقابل همکارتان نتوانید بحث یا مخالفت کنید چون فکر می‌کنید در جایگاهی نیستید که این کار را انجام دهید.

یکی از فاکتورهای اصلی در مذاکره، شناخت دارایی‌های خودتان است. هرچه اعتماد بنفس بیشتری راجع به مهارت‌ها و تجارب خود داشته باشید، بیشتر می‌توانید در دیگران نفوذ کنید.

به طور مثال، اگر برای دریافت حقوق بیشتر می‌خواهید مذاکره کنید، از طریق لیست کردن پروژه‌های انجام شده توسط خود، ثابت کنید که چقدر در رشد شرکت موثر هستید. همچنین، حتما نمونه‌هایی از کارهایی که رهبری آن را برعهده گرفته‌اید، بیاورید تا کارفرمایتان مهارت‌های رهبری را در شما ببیند.

• بهره‌ گیری از زبان بدن

شکی نیست که زبان بدن از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از زبان بدن موجب می‌شود تا سخنرانی‌ها و ارائه‌ شما در خاطرات بماند. استفاده از زبان بدن در مصاحبه‌های کاری، موجب انتخاب شما می‌ شود و رمز موفقیت در انجام مذاکرات است.

در واقع، رفتار شما از گفتارتان مهم‌تر است. 55 درصد ارتباط موثر از زبان بدن نشات می‌گیرد و بیشتر افراد از طریق ارتباط چشمی اطلاعات را حفظ می‌کنند تا ارتباط کلامی.

در مورد مذاکره نیز، داشتن زبان بدن مناسب نه‌ تنها به شما اعتماد بنفس می‌دهد، بلکه سبب می‌شود شما در ذهن‌ها بیشتر بمانید. بنابراین، همیشه سعی کنید طرز لباس پوشیدنتان مناسب باشد و به یاد داشته باشید شانه‌های افتاده و نگاه‌های بی‌حس و حال قطعا با جواب نه مواجه خواهند شد.

به همین نسبت، چگونگی خواندن زبان بدن دیگران را نیز بیاموزید، زیرا به شما کمک می‌کند بدانید کجا چه حرفی را پیش ببرید. به طور مثال، اگر ابروهای مراجع یا مشتری به نشانه تجعب بالا رفت و دست به سینه ایستاد، زمان مناسبی برای درخواست افزایش بودجه نیست.

• همیشه آماده باشید.

آماده بودن بخصوص در دنیای تجارت و هنگام بستن قرارداد اهمیت فراوانی دارد. آماده بودن یعنی در ابتدا بدانید تا آخر بحث چه می‌خواهید و عکس‌العمل طرف مقابل را نیز پیش‌بینی کنید. به طور مثال، اگر امید دارید مشتری شما بودجه بازاریابی خود را افزایش دهد، باید آماده باشید تا برنامه‌ ای با شرح جزئیات کامل ارائه دهید و تضمین بازگشت سرمایه را به او بدهید.

همچنین، آماده بودن به معنی مرتب کردن اولویت‌هاست، به طوری که بدانید بیشتر باید برای کدام هدف تلاش کنید. بعنوان مثال، فرض کنید دو هدف دارید: افزایش سود از طریق جذب مشتریان بیشتر و بزرگ کردن تیم برای متعادل کردن حجم کارها. اگر اولویت اول شما کسب درآمد بیشتر باشد، پس باید در مورد مهلت مقرر برای انجام این کار با تیم خود مذاکره کنید.

وقتی وارد یک مذاکره می‌شوید، داشتن هدف مشخص و آماده بودن برای هر پیامدی، به شما کمک می‌کند تا بهترین نتیجه را بدست آورید.

• تمرین، تمرین و تمرین

تنها راه تقویتمهارت‌های مذاکره،تمرین کردن است. از یک دوست یا همکار مورد اعتماد بخواهید نقش رئیس یا مشتری‌تان را بازی کند. تمرین در مقابل دیگران باعث می‌شود تا آمادگی بهتری پیدا کنید و بحث‌هایی را که به‌ذهن شما خطور نکرده، به چشم بیاید.

هنگامی که تمام نکات را لیست کردید، با طرف مقابلتان با صدای بلند تمرین کنید. هنگامی که در مورد موضوع مهمی بحث می‌کنید، سرعت حرف زدن خود را پایین بیاورید.

در مقابل آینه صحبت کنید تا خود را در حال بحث ببینید و از حرکات دست‌تان آگاهی پیدا کنید. هرچه راحتی بیشتری احساس کنید، صحبت کردن برای شما آسان‌تر می‌‌شود.

• اول گوش کنید، بعد واکنش نشان بدهید.

یکی از بهترین تکنیک‌های مذاکره که اغلب افراد فراموش می‌کنند، اول گوش کردن و بعد عکس‌العمل نشان دادن است. گاهی، انقدر ما درباره موضوعی با قدرت صحبت می‌ کنیم که فراموش می‌ کنیم حرف‌های طرف مقابل را بشنویم. حتی اگر قاطعانه باور دارید که لایق ترفیع شغلی هستید، یا نظر شما از نظر مشتری بهتر است، همیشه صبور باشید و حرف‌های طرف مقابل را نیز در نظر بگیرید.

دادن فرصت حرف زدن به دیگران نه‌تنها موجب راحتی مذاکره می‌شود، بلکه در انتخاب مسیر مناسب برای پیشبرد مذاکره، به شما کمک خواهد کرد. به طور مثال، اگر می‌خواهید ترفیع بگیرید اما رئیس شما از تعدیل نیرو صحبت کرد، می‌ توانید در مورد گزینه‌های دیگر مذاکره کنید، مثلا درخواست مرخصی بیشتر کنید یا روزهای کاری‌تان را به چهار روز کاهش دهید.

به یاد داشته باشید که مذاکره موفق زمانی اتفاق می‌افتد که هر دو طرف مذاکره با رضایت و خوشحالی جلسه را ترک کنند.

• پیگیری کنید.

یکی از مهمترین کارهایی که باید بعد از مذاکره انجام بدهید، مرور موارد مورد بحث و مشخص کردن موضوعاتی است که در مورد آن‌ها هنوز ابهاماتی وجود دارد. وقتی همه چیز مشخص شد، فهرستی از توافق‌های انجام شده توسط طرفین بحث را آماده کرده و از طریق ایمیل ارسال کنید. از این طریق می‌توانید سندی برای اثبات حرف خود به رئیس یا مشتری‌تان داشته باشید و طرفین مذاکره را ملزم به پایبندی به تعهدات و توافق انجام شده کنید. علاوه‌بر این، برای این که مطمئن شوید هر دو در یک مسیر گام برمی‌دارید، فهرستی از اقداماتی را که باید انجام شود، تهیه کنید.

مذاکره در ابتدا ممکن است ترسناک به نظر برسد اما از طریق این راه‌کارها و تمرین کافی، مطمئنا در هنر مذاکره، استاد خواهید شد.

مهارت‌های مذاکرهدر چه مواردی به کمک شما آمده‌اند؟ اگر در این مورد تجربه جالبی دارید، در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید.