|
4 سال پیش
•کتابدونی•
بی تردید جانمایۀ بزرگ داستانهای موراکامی فقدان است، هرچند او از مشخص کردن منبع آن سرباز می زند می
???
بی تردید جانمایۀ بزرگ داستانهای موراکامی فقدان است، هرچند او از مشخص کردن منبع آن سرباز می زند.
میگوید: «این راز است. راستش نمی دانم این حس فقدان از کجا می آید. شاید بگویید باشد،خیلی چیزها را به عمرم از دست داده ام.مثلاً دارم پیر می شوم و روز به روز از عمرم می کاهد. مدام وقت و امکاناتم را از دست می دهم.جوانی و جنب و جوش رفته یعنی به یک معنا همه چیز.گاه حیرانم که در پی چیستم.فضای اسرارآمیز خاص خودم را در درونم دارم.این فضای تاریکی است.
این پایگاهی است که هنگام نوشتن پا به آن می گذارم.این در مخصوصی برای من است.اشیای این فضا شاید همان چیزهایی باشد که در راه از دست داده ام. نمی دانم. لابد این یک جور ماتم است.»
در این کتاب خواندنی که سراسر معماست و اتفاقات عجیب در آن فراوان است،با دو داستان به ظاهر بیربط به همدیگر که به موازات هم جلو میروند و دو شخصیت اصلی روبهرو هستیم:کافکا تاموراوساتورو ناکاتا...
بخشی از کتاب:
طبعاً من هیچ دوست و رفیقی ندارم. دیواری دورم کشیدهام و نمیگذارم کسی وارد آن شود و خودم هم سعی نمیکنم از آن بیرون بروم.کی همچو آدمی را دوست دارد؟همه از دور مرا میپایند.شاید از من بدشان بیاید، یا حتی از من بترسند،اما خوشحالم که کسی مزاحمم نمیشود.چون هزارتا کار دیگر برای خودم تراشیدهام از جمله اینکه قسمتی از وقت فراغتم را صرف بلعیدن کتابهای کتابخانه مدرسه میکنم.
نظرمن:
یکی از بهترین کتاب هایی که تا به حال خوندم و قطعا بقیه آثارشون رو هم میخونم.
#کافکا_در_کرانه
#هاروکی_موراکامی
#انتشارات_نیلوفر
بی تردید جانمایۀ بزرگ داستانهای موراکامی فقدان است، هرچند او از مشخص کردن منبع آن سرباز می زند.
میگوید: «این راز است. راستش نمی دانم این حس فقدان از کجا می آید. شاید بگویید باشد،خیلی چیزها را به عمرم از دست داده ام.مثلاً دارم پیر می شوم و روز به روز از عمرم می کاهد. مدام وقت و امکاناتم را از دست می دهم.جوانی و جنب و جوش رفته یعنی به یک معنا همه چیز.گاه حیرانم که در پی چیستم.فضای اسرارآمیز خاص خودم را در درونم دارم.این فضای تاریکی است.
این پایگاهی است که هنگام نوشتن پا به آن می گذارم.این در مخصوصی برای من است.اشیای این فضا شاید همان چیزهایی باشد که در راه از دست داده ام. نمی دانم. لابد این یک جور ماتم است.»
در این کتاب خواندنی که سراسر معماست و اتفاقات عجیب در آن فراوان است،با دو داستان به ظاهر بیربط به همدیگر که به موازات هم جلو میروند و دو شخصیت اصلی روبهرو هستیم:کافکا تاموراوساتورو ناکاتا...
بخشی از کتاب:
طبعاً من هیچ دوست و رفیقی ندارم. دیواری دورم کشیدهام و نمیگذارم کسی وارد آن شود و خودم هم سعی نمیکنم از آن بیرون بروم.کی همچو آدمی را دوست دارد؟همه از دور مرا میپایند.شاید از من بدشان بیاید، یا حتی از من بترسند،اما خوشحالم که کسی مزاحمم نمیشود.چون هزارتا کار دیگر برای خودم تراشیدهام از جمله اینکه قسمتی از وقت فراغتم را صرف بلعیدن کتابهای کتابخانه مدرسه میکنم.
نظرمن:
یکی از بهترین کتاب هایی که تا به حال خوندم و قطعا بقیه آثارشون رو هم میخونم.
#کافکا_در_کرانه
#هاروکی_موراکامی
#انتشارات_نیلوفر
بیشتر...
تبلیغات