|
4 سال پیش
HOSSEIN
السلام علیک یا حضرت رقیه یا باب الحوائج اللهم عجل لولیک الفرج دشمن خرابه را به تو آسان گرفته بود
?السلام علیک یا حضرت رقیه یا باب الحوائج س??
?اللهم عجل لولیک الفرج??
???
دشمن خرابه را به تو آسان گرفته بود
از من هزار بار ولی جان گرفته بود!?
سر بر اطاعت دلِ مجنون نهاده بود
پایم اگر كه راهِ بیابان گرفته بود?
حتی توانِ سینه زدن هم نداشتم
این سینه حالِ شامِ غریبان گرفته بود?
در پای نیزه عطرِ تلاوت شنیدهام
دستم صفای پارۀ قرآن گرفته بود?
پایم شتاب را به صفِ بوتههای خار
از تازیانههای شتابان گرفته بود?
اینجا به انتظارِ دلم طعنه میزند
چوبی كه بوسه از لب و دندان گرفته بود?
عمرم به قدرِ سورۀ كوثر مجال داشت
آری سه آیه بود كه پایان گرفته بود...?
???
پـنـهـــان به خــــاک کــردم ، رازی بـه آب دیده
بـا کـس نــمـــی تــوان گفـت ، سـرّ دل رمیده?
وقـت سـحـــر دعـــایــم ، شـد عـاقبـت اجابت
بر شـام تـار مـا هم ، سـر زد شـبـــی سپیده?
پـرواز بـردم از یــاد ، بـالــم چـو شـد شـکسته
ایـن اسـت حـــال و روز ، مـرغ بـه خـون تپیده?
گر آسمان چشمم ، نیلی ست چون بنفشه
رنـگ کـبـود ، دسـتــی ، بـر صـورتـم کشیده?
شادابــی گـذشـتـه ، از مــن مـخــواه دیـــگر
بـرگـشـت نـاپـذیـر اســت ، رنــگ ز رخ پریده?
قــوّت نـداشـت پــایـم ، تــا پـیـش تـو بیایم
از بسـکـه دخـتـــر تــــو ، در خـارهــــا دویده?
شب بود و دشت و وحشت ، پُر شد وجودم از ترس
صحرا چه می شناسد ، طفل پدر ندیده?
بسیـــار رنـج دیــدم ، در راه عـشـقـت امــا
بـار سـفـر کشـیــدم ، بـا قـامـتــی خمیده?
وضعیتـی ست وضـعِ ، رأس تـو و سـر من
مجنون سر شکسته ، لیـــلـای سـر بریده?
لب بـر لـبـت گـــذارم ، تـا جــان خود ببازم
بستان و راحتم کن ، جـانم به لب رسیده?
???
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #مسجد_جمكران #فرج #جمعه #ظهور #انتظار #منتظر #یامهدی #جمکران #بقیه_الله #گل_نرگس #امام_زمان #امام_عصر #امام_مهدی #دعای_فرج #انتظار_فرج #یوسف_زهرا. #مهدی_موعود #صاحب_الزمان #امام_زمان_عج #منتظران_ظهور #یامهدی_ادرکنی #مع_امام_منصور #ظهور_نزدیک_است #یا_اباصالح_المهدی #من_جمکرانی_ام #قدمی_برداریم #پروفایل_مهدوی #jamkaran #mosque_jamkaran
?اللهم عجل لولیک الفرج??
???
دشمن خرابه را به تو آسان گرفته بود
از من هزار بار ولی جان گرفته بود!?
سر بر اطاعت دلِ مجنون نهاده بود
پایم اگر كه راهِ بیابان گرفته بود?
حتی توانِ سینه زدن هم نداشتم
این سینه حالِ شامِ غریبان گرفته بود?
در پای نیزه عطرِ تلاوت شنیدهام
دستم صفای پارۀ قرآن گرفته بود?
پایم شتاب را به صفِ بوتههای خار
از تازیانههای شتابان گرفته بود?
اینجا به انتظارِ دلم طعنه میزند
چوبی كه بوسه از لب و دندان گرفته بود?
عمرم به قدرِ سورۀ كوثر مجال داشت
آری سه آیه بود كه پایان گرفته بود...?
???
پـنـهـــان به خــــاک کــردم ، رازی بـه آب دیده
بـا کـس نــمـــی تــوان گفـت ، سـرّ دل رمیده?
وقـت سـحـــر دعـــایــم ، شـد عـاقبـت اجابت
بر شـام تـار مـا هم ، سـر زد شـبـــی سپیده?
پـرواز بـردم از یــاد ، بـالــم چـو شـد شـکسته
ایـن اسـت حـــال و روز ، مـرغ بـه خـون تپیده?
گر آسمان چشمم ، نیلی ست چون بنفشه
رنـگ کـبـود ، دسـتــی ، بـر صـورتـم کشیده?
شادابــی گـذشـتـه ، از مــن مـخــواه دیـــگر
بـرگـشـت نـاپـذیـر اســت ، رنــگ ز رخ پریده?
قــوّت نـداشـت پــایـم ، تــا پـیـش تـو بیایم
از بسـکـه دخـتـــر تــــو ، در خـارهــــا دویده?
شب بود و دشت و وحشت ، پُر شد وجودم از ترس
صحرا چه می شناسد ، طفل پدر ندیده?
بسیـــار رنـج دیــدم ، در راه عـشـقـت امــا
بـار سـفـر کشـیــدم ، بـا قـامـتــی خمیده?
وضعیتـی ست وضـعِ ، رأس تـو و سـر من
مجنون سر شکسته ، لیـــلـای سـر بریده?
لب بـر لـبـت گـــذارم ، تـا جــان خود ببازم
بستان و راحتم کن ، جـانم به لب رسیده?
???
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #مسجد_جمكران #فرج #جمعه #ظهور #انتظار #منتظر #یامهدی #جمکران #بقیه_الله #گل_نرگس #امام_زمان #امام_عصر #امام_مهدی #دعای_فرج #انتظار_فرج #یوسف_زهرا. #مهدی_موعود #صاحب_الزمان #امام_زمان_عج #منتظران_ظهور #یامهدی_ادرکنی #مع_امام_منصور #ظهور_نزدیک_است #یا_اباصالح_المهدی #من_جمکرانی_ام #قدمی_برداریم #پروفایل_مهدوی #jamkaran #mosque_jamkaran
بیشتر...
تبلیغات