|
4 سال پیش
کتاب رامین

کوه جادو کوه جادو سرگذشت جوانی به نام هانس کاستورپ است این جوان ساده هامبورگی از سرزمین پست هموار

کوه جادو کوه جادو سرگذشت جوانی به نام هانس کاستورپ است این جوان ساده هامبورگی از سرزمین پست هموار
#‌کوه_جادو

کوه جادو سرگذشت جوانی به نام هانس کاستورپ است. این جوان ساده هامبورگی از «سرزمین پست و هموار»، به سبب گرایش به بیماری و مرگ- گرایشی که ریشه در شیوه زندگی و افکار پدربزرگش، این سرپرست و معمار کودکی‌اش، دارد- راهی آسایشگاهی در مکانی بلند و کوهستانی می‌شود، «مکانی که امکانات زندگی در آن‌ تنگ و ناچیز است» در آنجا پای او به ماجراها و ماجراجویی‌هایی کشیده می‌شود، که به عمرش نظیرشان را ندیده‌است. او عاشق می‌شود. عاشق مادام شوشای روسی. او را زیر نظر می‌گیرد، ابتدا درباره جنبه‌های منفی رفتار او فکر می‌کند، ولی کم‌کم متوجه می‌شود که عاشق او شده و این عشقی معمولی نیست. این عشق که ریشه‌ها و سرآغازش به دوران کودکی او مربوط می‌شود، در حقیقت تسخیری جادویی است.

هانس که ابتدا قراربود سه هفته در آسایشگاه بماند. بازگشتش را به تعویق می‌اندازد. او تسخیر شده و نمی‌تواند بازگردد. او در تسخیر کوه جادو قرار گرفته و رهائیش به این آسانی‌ها ممکن نیست.

بخشی از داستان:

آنکه از میان سالن می‌گذشت بانویی بود، زنی، شاید هم بهتر باشد بگوییم دختری جوان، میان‌قد سویتر سفید و دامن رنگین پوشیده، با موهای بور سرخ‌گون که به سادگی بافته گرد سرحلقه کرده بود. هانس کاستورپ فقط اندکی از نیمرخش را می‌دید. که تقریبآ هیچ نبود. بی‌صدا می‌رفت، که تضاد عجیبی با سر و صدای ورودش داشت، به گونه‌ای غریب لغزان و با سر کمی جلو داده به طرف آخرین میز سمت چپ رفت، که عمود بر در ایوان قرار داشت، همان «میز روس‌های خوب». در حالی که یک دست در جیب ژاکت پشمی‌اش فرو کرده بود و دست دیگر را به عقب سر برده زیر موهایش نگه داشته مرتبشان می‌کرد.

#‌توماس_مان
ترجمه: #‌حسن_نکوروح
گالینگور مات
چاپ اسفند 1397
آکبند

سفارش: دایرکت

#‌ادبیات_آلمان#‌ادبیات_آلمانی#‌رمان_آلمانی#‌معرفی_رمان#‌معرفی_کتاب#‌کتاب_نایاب#‌کتاب_کمیاب#‌کتابخوانی#‌کتابفروشی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط