|
3 سال پیش
عباس شریفی

امروز مراجعه کننده ای داشتیم که از شیراز اومده بود میگفت چهار تا فرزندم بیکارن میگفت دخترم فوق لیسان

امروز مراجعه کننده ای داشتیم که از شیراز اومده بود میگفت چهار تا فرزندم بیکارن میگفت دخترم فوق لیسان
امروز مراجعه کننده ای داشتیم که از شیراز اومده بود.میگفت چهار تا فرزندم بیکارن. میگفت دخترم فوق لیسانس بهداشت محیط داره.میگفت پسرم لیسانس نفت داره.میگفت سنشون رفته بالا ولی بیکارن... گفت و گفت و گفت تا اینکه یهو احساس کردم چیزی درونم فرو ریخت!
توی این گفتنهاش ،گفته بود: دلم میخواد از همین پنجره ی طبقه ی دوازدهم خودم رو پرت کنم پایین ولی بچه هام رو توی این وضعیت نبینم...
مادر بود
همسر شهید هم بود
.
.
.
آه و نفرین مادران این سرزمین دامنتان را خواهد گرفت
تازه سر از سجاده هایشان برداشته اند

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط