|
4 سال پیش
فاطمه کشاورزی
بسم الله دلم می خواست من هم تو اون جلسه می بودم تماشا می کردم اون لحظه ای که ملائکه نشسته بودن روب

بسم الله
دلم میخواست من هم تو اون جلسه میبودم و تماشا میکردم.
اون لحظهای که ملائکه نشسته بودن روبهروی خداوندگار و با خدا وارد یه بگو مگو رسمی و علنی شده بودن و هی به خدا تلنگر میزدن که خدا رو از یه اشتباه بزرگ تاریخی دربیارن و نجات بدن. همون لحظهای که بهش میگفتن: "خدایا! آخه تو رو چه به خلق آدمیزادی که آیندهش مثل همین سوی چراغ بر ما روشنه؟ بیخیال شو. ما خیر تو میخوایم و خودمون داریم تو رو تسبیح میگیم. دست بردار از خلق آدم و قوم و قبیلهاش. ما میدونیم اینا چه موجوداتی هستن و چه موجوداتی میشن".
جلسهشون خیلی دیدنی بوده. خداوندگار هم رو میکنه به اونا و با زبون بیزبونی میگه: "إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ" یعنی همون "تو مو میبینی و من پیچش مو"ی خودمون.
.
حالا که قسمت نبوده بنشینم گوشهای از مجلس خدا و ملائکه؛ در واپسین ماههای قرن چهاردهم محو تماشای آدمیزاد میشم و سعی میکنم بفهمم اون پیچش مویی که خدا در چهرهی مبارک ما میدیده و کیف میکرده چی بوده؟ و حتی یه پرانتز باز کنم برای اون اخطاری که ملائکهها به خدا داده بودن.
.
آدمهایی رو که تو زندگیم دیدم و تو کتابها سرگذشتشون رو خوندم و رد پاشون تو تاریخ مونده، مرتب میچینم کنار هم و تماشاشون میکنم. میفهمم خدا چطور هر لحظه از دیدن ما شگفتزده میشه؛ هم بودن و موندنمون توی صراط مستقیم جالبه، هم زیرابی رفتنمون. آدمهایی که میخوان و میتونن و آدمهایی که نمیخوان و نمیتونن. آدمهایی که دست به دست هم میدن و مسیر تاریخ و سرنوشت امتها و ملتها رو تغییر میدن و رو به اصلاح میبرن و آدمهایی که بر عکس، فقط مایهی شرمندگی و رو سیاهیاند.
.
بدون شک آفریده شدیم برای تاریخسازی و نه برای تاریخسوزی. قدرت در انحصار ماست و آینده وابسته به ارادهی ما. کمی باید خودمون رو از یه سری استانداردهای عرفی و اجتماعی و روزمرگیها بکشیم عقب، تاملی کنیم و از خودمون بپرسیم من قراره کدوم پازل تمدنی و تاریخی رو تکمیل میکنم؟ چه سرنوشتی از مخلوقات وابسته به منه؟ دست بگیریم بالا و داوطلب بشیم برای دریافت مدال افتخار "انسان تمدنساز"، بشیم همون کسی که مایهی رو سفیدی خداست. روزمرگی و لایههای سطحی زندگی رو درنوردیم و پرچممون رو بکوبیم در نقاط سرنوشتساز و عالمگیر.
.
پ.ن: میزکاری که باورش دارم. میزی که آن روی سکهاش زندگی جاری است و عشقی و علاقهای و منی پر از شوق و امید.
.
#فاطمه_کشاورزی #زندگی #بندگی #اراده #شغل #انسان #تاریخ #تمدن #ما_میتوانیم #شغل #روزمرگی #انسان_تمدن_ساز #باسلام #استارتاپ #میزکار
دلم میخواست من هم تو اون جلسه میبودم و تماشا میکردم.
اون لحظهای که ملائکه نشسته بودن روبهروی خداوندگار و با خدا وارد یه بگو مگو رسمی و علنی شده بودن و هی به خدا تلنگر میزدن که خدا رو از یه اشتباه بزرگ تاریخی دربیارن و نجات بدن. همون لحظهای که بهش میگفتن: "خدایا! آخه تو رو چه به خلق آدمیزادی که آیندهش مثل همین سوی چراغ بر ما روشنه؟ بیخیال شو. ما خیر تو میخوایم و خودمون داریم تو رو تسبیح میگیم. دست بردار از خلق آدم و قوم و قبیلهاش. ما میدونیم اینا چه موجوداتی هستن و چه موجوداتی میشن".
جلسهشون خیلی دیدنی بوده. خداوندگار هم رو میکنه به اونا و با زبون بیزبونی میگه: "إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ" یعنی همون "تو مو میبینی و من پیچش مو"ی خودمون.
.
حالا که قسمت نبوده بنشینم گوشهای از مجلس خدا و ملائکه؛ در واپسین ماههای قرن چهاردهم محو تماشای آدمیزاد میشم و سعی میکنم بفهمم اون پیچش مویی که خدا در چهرهی مبارک ما میدیده و کیف میکرده چی بوده؟ و حتی یه پرانتز باز کنم برای اون اخطاری که ملائکهها به خدا داده بودن.
.
آدمهایی رو که تو زندگیم دیدم و تو کتابها سرگذشتشون رو خوندم و رد پاشون تو تاریخ مونده، مرتب میچینم کنار هم و تماشاشون میکنم. میفهمم خدا چطور هر لحظه از دیدن ما شگفتزده میشه؛ هم بودن و موندنمون توی صراط مستقیم جالبه، هم زیرابی رفتنمون. آدمهایی که میخوان و میتونن و آدمهایی که نمیخوان و نمیتونن. آدمهایی که دست به دست هم میدن و مسیر تاریخ و سرنوشت امتها و ملتها رو تغییر میدن و رو به اصلاح میبرن و آدمهایی که بر عکس، فقط مایهی شرمندگی و رو سیاهیاند.
.
بدون شک آفریده شدیم برای تاریخسازی و نه برای تاریخسوزی. قدرت در انحصار ماست و آینده وابسته به ارادهی ما. کمی باید خودمون رو از یه سری استانداردهای عرفی و اجتماعی و روزمرگیها بکشیم عقب، تاملی کنیم و از خودمون بپرسیم من قراره کدوم پازل تمدنی و تاریخی رو تکمیل میکنم؟ چه سرنوشتی از مخلوقات وابسته به منه؟ دست بگیریم بالا و داوطلب بشیم برای دریافت مدال افتخار "انسان تمدنساز"، بشیم همون کسی که مایهی رو سفیدی خداست. روزمرگی و لایههای سطحی زندگی رو درنوردیم و پرچممون رو بکوبیم در نقاط سرنوشتساز و عالمگیر.
.
پ.ن: میزکاری که باورش دارم. میزی که آن روی سکهاش زندگی جاری است و عشقی و علاقهای و منی پر از شوق و امید.
.
#فاطمه_کشاورزی #زندگی #بندگی #اراده #شغل #انسان #تاریخ #تمدن #ما_میتوانیم #شغل #روزمرگی #انسان_تمدن_ساز #باسلام #استارتاپ #میزکار
بیشتر...
تبلیغات