کتابی دیگر در راستای خودآزاری!!
بنظرم توی ایران کسانی کتابهای مدیریتی میخونن رگه های قوی مازوخیستی یا خودآزاری دارن! به این دلیل که هرچی میخونی مقایسه ش میکنی با محل کارت و با خودت میگی عههههه درست برعکس ما...
یه جورایی به این باور رسیدم که رؤسا و مدیران دولتی این کتابا رو میخونن تا برعکسش عمل کنن.
خسته نباشی دلاور...خدا قوت پهلوون
فقط عنوان کتاب رو داشته باشید :«مدیریت عملکرد»
هم مدیریت تعریف مشخص و اهداف قابل سنجش داره و هم عملکرد . همین اصطلاح رو وارد ساختار دولتی که میکنی بوی کثافت و لجنش حال همه رو بهم میزنه!
همون اول کتاب نوشته : مدیریت عملکرد ارتباطی مداوم است ... ولی من هفته میگذره و رئیس واحد رو که توی اتاق بغلی نشسته نمی بینم! ارتباط از این مداوم تر داریم؟!؟ یه جوری شده که حتی توی دستشویی هم رخ به رخ نمیشیم!
جدای از نق و نوق های همیشگی، این جمله از کتاب رو داشته باشیم :
اگر اهداف کارکنان و وظایف کاری آنها به طور مستقیم با اهداف واحد و سازمانی که در آن به کار مشغولند متصل نشود، کل فرآیند مدیریت عملکرد بی فایده خواهد بود.

به نظر شما اهداف کارمندان دولتی با سازمانهایی توش کار میکنن چقدر به هم نزدیکه؟!؟!؟
#‌مدیریت_عملکرد
#‌رابرت_باکال
#‌فرشید_قهرمانی #‌نشر_مثلث #‌مدیران_پویا #‌معرفی_کتاب
#‌مدیر_دولتی #‌مدیر_سه_لتی #‌مدیریت #‌علم_مدیریت