|
4 سال پیش
Bookiko
.هرقدر که آشپزخانه قبل از بیرون رفتنشان شلوغ بود، حالا سه برابر بیشتر آدم داخل آنجا چپیده بود که بیش
. هرقدر که آشپزخانه قبل از بیرون رفتنشان شلوغ بود، حالا سه برابر بیشتر آدم داخل آنجا چپیده بود که بیشترشان مرد بودند. بورلی پای سینک ایستاده بود، با یک چاقوی بزرگ در دستش. داشت از تل عظیم پرتقالهایی که روی پیشخوان قل میخوردند برمیداشت و قاچ میکرد. دو وکیل از دفتر دادستانی لسآنجلس هم، دیک اسپنسر و آلبرت کازینز، درحالیکه کت و کراواتشان را درآورده بودند و آستینهایشان را تا بالای آرنج تا زده بودند، داشتند پرتقالهای نصفشده را روی آبمیوهگیری فلزی میچرخاندند. پیشانیهایشان سرخ و خیس از عرق شده بود، یقههای بازشان داشت تیره میشد، جوری کار میکردند که انگار امنیت شهرشان به درست کردن آبپرتقال بسته است.
بونی، که الان آمادۀ کمک بود عینک دیک را از صورتش کشید و با حولۀ ظرف پاکش کرد، هرچند دیک خودش زن قابلی داشت که جایی میان شلوغی جمعیت بود. آنجا بود که دیک که چشمانش از دست عرق راحت شده بود، فیکس و تام را دید و یخ خواست. . «به ویرجینیا بیا»
آن پچت
چاپ دوم
ترجمه: فرسیما قطبی
نشر نون
داستان از یک عصر تابستانی آغاز می شود در مهمانی حیاط خانه و زیر سایه درختان پرتقال.
اتفاق عشق ناگهانی که در این عصرگاه می افتد داستان زندگی دو خانواده را تغییر می دهد و در عین حال داستان دوزندگی را در هم می آمیزد و کودکان دو خانواده در سال های پیش رو در دو ایالت مختلف آمریکا زندگی ای آمیخته با هم پیدا می کنند. ماجرای یک تابستان دیگر در متن کل رمان جاری ست. ماجرایی سالینجروار در ویرجینیا که زندگی بچه ها از آن تاثیر می گیرد و حالا فرانی راوی اصلی داستان این روایت غریب و بسیار پرکشش را برای ما روایت می کند. آمیختگی زندگی و عشق و تمام حس های انسانی.
«به ویرجینیا بیا»، اثری فوقالعاده تاثیرگذار است که گاه بهشدت غمگینکننده و گاه پر از لحظههای سرخوشی است.
#به_ویرجینیا_بیا
#آن_پچت
#نشر_نون #فرسیما_قطبی
#کتاب_جدید #کتاب_خوب #رمان #کتابخوانی #تابستان_با_کتاب #کتاب #پیشنهاد_کتاب #book #books #commonwealth #orange #virginia #پیشنهاد_کتاب #ادبیات_آمریکا #نشرنون #نیروی_طبیعت
بونی، که الان آمادۀ کمک بود عینک دیک را از صورتش کشید و با حولۀ ظرف پاکش کرد، هرچند دیک خودش زن قابلی داشت که جایی میان شلوغی جمعیت بود. آنجا بود که دیک که چشمانش از دست عرق راحت شده بود، فیکس و تام را دید و یخ خواست. . «به ویرجینیا بیا»
آن پچت
چاپ دوم
ترجمه: فرسیما قطبی
نشر نون
داستان از یک عصر تابستانی آغاز می شود در مهمانی حیاط خانه و زیر سایه درختان پرتقال.
اتفاق عشق ناگهانی که در این عصرگاه می افتد داستان زندگی دو خانواده را تغییر می دهد و در عین حال داستان دوزندگی را در هم می آمیزد و کودکان دو خانواده در سال های پیش رو در دو ایالت مختلف آمریکا زندگی ای آمیخته با هم پیدا می کنند. ماجرای یک تابستان دیگر در متن کل رمان جاری ست. ماجرایی سالینجروار در ویرجینیا که زندگی بچه ها از آن تاثیر می گیرد و حالا فرانی راوی اصلی داستان این روایت غریب و بسیار پرکشش را برای ما روایت می کند. آمیختگی زندگی و عشق و تمام حس های انسانی.
«به ویرجینیا بیا»، اثری فوقالعاده تاثیرگذار است که گاه بهشدت غمگینکننده و گاه پر از لحظههای سرخوشی است.
#به_ویرجینیا_بیا
#آن_پچت
#نشر_نون #فرسیما_قطبی
#کتاب_جدید #کتاب_خوب #رمان #کتابخوانی #تابستان_با_کتاب #کتاب #پیشنهاد_کتاب #book #books #commonwealth #orange #virginia #پیشنهاد_کتاب #ادبیات_آمریکا #نشرنون #نیروی_طبیعت
بیشتر...
تبلیغات