|
4 سال پیش
elin varzaghi

اسفند از خیلی سال پیش وقتی که بچه بودم اسفند که از راه میرسید ، خونه تکونیِ مامانو شلوغ پلوغی دیوانم

اسفند از خیلی سال پیش وقتی که بچه بودم اسفند که از راه میرسید ، خونه تکونیِ مامانو شلوغ پلوغی دیوانم
﮼اسفند
از خیلی‌ سال پیش وقتی که بچه بودم اسفند که از راه میرسید ، خونه تکونیِ مامانو شلوغ‌ پلوغی‌ دیوانم‌ میکرد
اما‌ این‌ وسط تنها چیزی که حالمو خوب میکرد شستنِ فرشا وسط حیاط بود!
همیشه به مامان میگفتم تروخدا فرشیارو صدا نکن بذار خودمون فرشارو بشوریم‌?
با داداشم میفتادیم به جونِ فرشا...
هم خنده بود هم دعوا!
انقدر میزدیم‌ تو سرو‌ کله هم و‌میخندیدیم تا دعوامون میشد‌? آخرشم با شلنگ و لگن همدیگرو خیسِ خالی میکردیمو‌ با داد و‌ بیدادِ من و‌خنده هایِ لج در بیارِ احسان ختمِ به خیر میشد‌?
انقدر حرف میزدیم‌ بیچاره مامان پشیمون میشد!
ولی چقدر دِلِمون بی بهونه خوش بود
روزایی که دیگه هیچ وقت‌ برنمیگرده...
دیروز دوباره به اصرار من برای دو تیکه فرش رفتیم پشتِ بوم به یادِ اون روزا!
اما هیچ چیز مثل قبلنا‌ نبود...
امیدوارم هرجا که هستین اول دلتون خوش باشه?
راستی یه چیزی!
مامانایِ شما هم هر سال میگن امسال بهمن ماه خونه تکونی‌ شروع میکنم که شب عید کار‌ نداشته باشم بعد تا لحظه سال تحویل دارن کار میکنن؟؟! یا فقط مامانِ من اینجوریه ?
امیدوارم‌ که اسفندِ خوبی در پیش داشته باشین♥️? #‌خونه_تکونی#‌اسفند_ماه#‌خونه_ما#‌خانهداری#‌فرش_شستن_شب_عيد#‌خانه_تکانی#‌شب_عید#‌آموزشی#‌آشپزی_ایرانی#‌نکات_خانه_داری#‌نکات_خانوم_خونه#‌نکات_ریز_خانه_داری#‌پشت_بام #‌آموزش_آشپزی#‌فرش#‌شستشوی_فرش#‌دلنوشته#‌دلنوشته_های_من#‌خونه_بابا#‌خونه_مامان#‌home#‌homework#‌homesweethome

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط