| 4 سال پیش Islam_Quran_and_Sunna

قطعا شما را به چیزی از ترس چون آسیب دشمن یا غیرآن گرسنگی قحطی کاهش در اموال

قطعا شما را به چیزی از ترس چون آسیب دشمن یا غیرآن گرسنگی قحطی کاهش در اموال
«و قطعا شما را به‌ چيزي‌ از #‌ترس‌ » چون‌ آسيب‌ #‌دشمن‌ يا غيرآن‌ «و #‌گرسنگی » و#‌قحطی «و كاهش‌ در #‌اموال‌ » به‌ سبب‌ بلاياي‌ طبيعي‌ و غير آن‌، و نيز به‌سبب‌ آنچه‌ كه‌خداوند جلّ جلاله بر اموالتان‌ از #‌زكات‌ و مانند آن‌ فرض‌ گردانيده‌ است‌ «و كاهش‌ درجانها» با مرگ‌ و كشته‌شدن‌ در #‌جهاد «و كمبود محصولات‌» به‌سبب‌ رسيدن‌ آفات‌، يا به‌ سبب‌ #‌مرگ‌ فرزندان‌ «مي‌آزماييم‌» و امتحان‌ مي‌كنيم‌ «و #‌مژده‌ بده‌ صابران‌ را» كه‌ در بلاها صبر و شكيبايي‌ پيشه‌ مي‌كنند.
آن‌گاه‌ خداوند بزرگ‌ به‌ معرفي‌ اين‌ صابران‌ پرداخته، مي‌فرمايد:
«كساني‌ كه‌ چون‌ مصيبتي‌ به‌ آنان‌ رسد» مصيبت: نكبت‌ و سختي‌اي‌ است‌ كه‌ #‌انسان‌ از آن‌ آزرده‌ و رنجور مي‌شود، هرچند كه‌ آن‌ پيش‌آمد كوچك‌ باشد «مي‌گويند: ما از آن‌ خداييم‌ و به‌ سوي‌ او بازمي‌گرديم‌». اين‌ كلمات، ملجأ مصيبت‌رسيدگان‌ و پناه‌ امتحان‌شدگان‌ است‌ زيرا جامع‌ معناي‌ اقرار به‌ عبوديت‌ الهي‌ واعتراف‌ به‌ رستاخيز و حشر و نشر مي‌باشد. ام‌سلمه‌ رضي‌الله عنها مي‌گويد: «روزي‌ابوسلمه‌ (شوهرم) از پيش‌ رسول‌ خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و گفت: از رسول‌ خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم سخني‌شنيدم‌ كه‌ بدان‌ شادمان‌ شدم، ايشان‌ در اين‌ حديث‌ شريف‌ فرمودند: «هيچ‌ بنده‌اي‌نيست‌ كه‌ مصيبتي‌ به‌ او برسد، آن‌گاه‌ بگويد: إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ - اللهم‌ أجرني‌ في‌ مصيبتي‌ وأخلف‌ لي‌ خيراً منها: بار خدايا! مرا در مصيبتم‌ #‌پاداش‌ داده‌ و براي‌من‌ بهتر از آن‌ را عوض‌ بده، مگر اين‌ كه‌ خداوند جلّ جلاله به‌ او پاداش‌ داده‌ و برايش‌ بهتر از آن‌ را جايگزين‌ مي‌كند». ام‌سلمه‌ مي‌گويد: پس‌ اين‌ حديث‌ را از او به‌خاطر سپردم‌ و چون‌ او درگذشت، (انا لله‌ و انا اليه‌ راجعون) گفته‌ و چنين‌ دعا كردم: «اللهم‌ أجرني‌ في‌ مصيبتي‌ وأخلف‌ لي‌ خيراً منها: بار خدايا! مرا در مصيبتم‌ پاداش‌داده‌ و براي‌ من‌ بهتر از آن‌ را عوض‌ بده‌»، سپس‌ با خود گفتم: بهتر از ابوسلمه ‌براي‌ من‌ از كجا پيدا خواهد شد؟! همان‌ بود كه‌ چون‌ عده‌ام‌ گذشت، رسول‌ خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از من‌ - در حالي‌ كه‌ مشغول‌ پيرايش‌ پوستي‌ بودم‌ - اجازه‌ ورودخواستند، دستهايم‌ را شستم‌ و به‌ ايشان‌ اذن‌ ورود دادم، آن‌ حضرت‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم نشستند ومرا براي‌ خودشان‌ خواستگاري‌ نمودند، و چون‌ از سخن‌ خويش‌ فارغ‌ شدند، گفتم:
ادامه در کامنت?

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط