?
خلاصه ای بسیار کوتاه از سخنان #‌استیون_هاوکینگ 《آینده ی ما
مسابقه ای است بین قدرتِ رو به افزایشِ فناوریِ ما
و خِرَدی که به اِتِّکایَش از آن استفاده می کنیم.
بگذارید تلاش کنیم که خِرَد پیروز شود.
هنوز به پرسش های بزرگ هستی پاسخی داده نشده است:
حیات چگونه بر زمین آغاز شد؟
خود آگاهی چیست؟
آیا کسی آنجا هست یا در عالم تنهاییم؟
اینها پرسش هایی برای نسل آینده است.
برخی فکر می کنند امروز بشر به قله تکامل رسیده و این نقطه اوج است.
من موافق نیستم.
باید چیزی خاص درباره شرایطِ مرزیِ عالم ما وجود داشته باشد و چه چیزی خاص تر از اینکه
مرزی نیست.
تلاش بشر نیز نباید مرزی داشته باشد.
من خوش بینم که می توانیم در نهایت زیستگاه هایی
کارآمد برای نژاد بشر بر سیارات دیگر ایجاد کنیم.
ما از زمین عروج خواهیم یافت و خواهیم آموخت که چگونه در فضا زندگی کنیم.
این پایان داستان نیست،
بلکه صرفاً آغاز چیزی است که امید دارم میلیارد ها سال زندگی پُربار در کیهان باشد.
به یاد داشته باشید که به بالا و به ستارگان نگاه کنید و نه به پایین و پاهایتان. سعی کنید از آنچه می بینید سر در آورید و درباره ی آنچه وجود عالم را ممکن کرده فکر کنید.
کنجکاو باشید.
هرقدر هم زندگی به نظر دشوار برسد، همیشه کاری هست که بتوانید بکنید و در آن موفق باشید.
مهم این است که تسلیم نشوید.
خیال خود را مهار گسیخته کنید.
آینده را شکل دهید.》
#‌استیون_هاوکینگ
.
.
《پدرم هرگز تسلیم نشد، هرگز از مبارزه نگریخت.
در هفتاد و پنج سالگی کاملاً فلج بود و فقط چند عضله را در صورتش می توانست تکان دهد. با این همه هر روز بیدار می شد و کت و شلوار می‌پوشید و سرِ کار می رفت. کار هایی داشت که باید انجام میداد و قرار نبود چند چیز جزئی جلوی او را بگیرد.
خوشحالم که از این کتاب خبر داشت. یکی از پروژه هایی بود که در سالی که سالِ آخرِ بر زمین بودنش بود روی آن کار می کرد. هدفش این بود که نوشته های متأخرش را در یک جلد گرد آورد.
مثل بسیاری از چیز های دیگر پس از مرگش، دوست داشتم می شد نسخه نهایی را ببیند. فکر می کنم که به این کتاب خیلی افتخار می کرد و شاید حتی او هم دست آخر مجبور می شد قبول کند که بالاخره کمکی کرده است.》
#‌لوسی_هاوکینگ
ژانویه ۲۰۱۸
.
.
#‌کتاب #‌کتابخوانی #‌فضا #‌سیاهچاله #‌درخانه_بمانیم #‌جهان_موازی #‌علم