? بانویی شروع کرد به سخن گفتن، سکوت تمام مجلس را فراگرفت... صدای یک زن بود، اما سخنان او همچو یک مرد جنگ دیده، استوار و محکم بود.
خدای خود را سپاس گفت و بر پیامبرش و خاندان او درود فرستاد .. ⚪ سپس رو کرد به مردی که جنایت های زیادی را انجام داده بود و گفت:
? آیا اکنون که زمین و آسمان را بر ما تنگ کردی و ما را همانند اسیران به هرسوی کشاندی، می پنداری ما به نزد خدا خوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامی هستی؟ ... ؛ پس کمی آهسته تر. آیا سخن خداوند را فراموش کردی که فرمود: «آنها که کافر شدند، تصور نکنند اگر به آنان مهلت می‌دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می‌دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها، عذاب خوارکننده‌ای است!» (آل عمران/۱۷۸)
به خداسوگند [با این جنایت] جز پوست خود را ندریدی و جز گوشت خود را نبریدی و در حقیقت خود را نابود کردی ... و چه زود باشد که بر رسول خدا (ص) وارد خواهی شد در حالتی که بر دوش داشته باشی مسئولیت ریختن خون ذریه او را .. ⚪ سپس آن بانو فرمود:
☑ ... هر چه نیرنگ داری به کار بَند و هر کوششی که داری به کار گیر؛ امّا به خداسوگند یاد ما را نمی توانی محو کنی و وحی ما را نمی توانی خاموش کنی و... هرگز لکّه ننگ این کار، از تو پاک نخواهد شد. ... خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ما است .. ✅ آری او زینب است دختر علی(ع)، فاتح خیبر که در مقابل یزید این گونه سخن می گوید و بزرگترین مصیبتها را برای دفاع از دین خداوند تحمل می کند و می گوید: "جز زیبایی چیزی ندیدم" ... #‌حضرت_زینب_س #‌حضرت_زینب
#‌وفات_حضرت_زینب #‌زینب_کبری #‌وفات #‌روضه #‌مداحی #‌ماه_رجب #‌پناهیان #‌دانشمند #‌قرائتی #‌قم #‌تهران #‌مشهد #‌سیاست #‌زیبایی #‌ماه_رجب #‌سوریه #‌امام_رضا_ع #‌پرستار #‌مدافع #‌هند #‌اعتکاف #‌مسجد #‌امام_حسین_ع #‌کربلا #‌زیارت #‌مظلوم #‌رسانه_فوج