|
4 سال پیش
reza rashidpourناصر کریمان را بیست سال است که می شناسم حالا که دیگر مدیر نیست راحت تر می توانم درباره اش حرف بزنم
ناصر کریمان را بیست سال است که میشناسم. حالا که دیگر مدیر نیست راحتتر می توانم دربارهاش حرف بزنم. هرچند که او همیشه برادر بود و نه مدیر. مردی صبور و نجیب که تمام زندگی و آسودگی و حتی سلامتیاش را فدای رسانه کرد. پاکدست ماند و تمام وسایل شخصیاش در اتاق مدیریت گروه اجتماعی شبکه سه، چند جلد کتاب و کیسه داروهایش بود. خانهای کوچک دارد در آنسوی گلشهر کرج و خودروی پراید سفیدی که هر روز او را زودتر از همه به ساختمان شبکه سه در جردن تهران میرساند. خوشنامی و عزت را به دنیاطلبی ترجیح داد و این الگوی مثال زدنی برای من و دیگر همکارانم بود. در زمانهای که بسیاری از مدیران فرهنگی عافیت طلبی می کنند او تعداد زیادی از برنامههای موفق تلویزیون ایران را در شبکههای مختلف طراحی و حمایت کرد و به چشم میدیدم که چقدر از اشتیاق مردم برای تماشای فلان برنامه لذت میبرد.
این تصویر لبخند اوست در جلسه تودیع و معارفهاش. مثل همیشه با سعهصدر و بزرگواری.
برادر عزیزم،
ناصر جان،
من تا همیشه مدیون تو هستم و به داشتن رفیقی مانند تو افتخار میکنم.
پ.ن : برای مدیر جدید گروه اجتماعی هم آرزوی موفقیت دارم.
این تصویر لبخند اوست در جلسه تودیع و معارفهاش. مثل همیشه با سعهصدر و بزرگواری.
برادر عزیزم،
ناصر جان،
من تا همیشه مدیون تو هستم و به داشتن رفیقی مانند تو افتخار میکنم.
پ.ن : برای مدیر جدید گروه اجتماعی هم آرزوی موفقیت دارم.
بیشتر...