نیابتی خونین: اسرائیل ابزار آمریکا در خاورمیانه ایسنا
البته این نخستین باری نبود که رهبری در خصوص چهره خبیث رژیم صهیونیستی و سیاستهای پشت پرده ایالات متحده موضعگیری میکردند. تا پیش از این نیز ایشان در سخنرانیهای متعدد، تاکید داشتند که ایجاد رژیم صهیونیستی به منظور حفظ منافع غرب در خاورمیانه صورت گرفته و غرب با حمایت از این رژیم به دنبال ایجاد تفرقه، ناامنی و بیثباتی در منطقه است؛ حمایتهای مالی و نظامی آمریکا به رژیم به معنای نیابتی بودن آن است و صهیونیستها نه یک بازیگر مستقل بلکه ابزاری در دست قدرتهای غربی هستند.
در مقابل ادعاهای واهی مقامات آمریکایی، باید تاکید کرد که نیابتی بودن واقعی در منطقه، نه در محور مقاومت، بلکه در سیاستهای مداخلهجویانه ایالات متحده ریشه دارد. آمریکا با حمایتهای مالی و تسلیحاتی گسترده از رژیم صهیونیستی و برخی گروههای خاص، به طور مستقیم در بیثباتی و ایجاد تنش در منطقه نقش دارد. این حمایتها، رژیم صهیونیستی را به ابزاری در دست قدرتهای غربی تبدیل کرده است. در حالیکه گروههای محور مقاومت، بر اساس منافع ملی خود و با اتکا به ظرفیتهای داخلیشان عمل میکنند، رژیم صهیونیستی بدون حمایتهای همهجانبه آمریکا، قادر به ادامه حیات خود نیست.
در این راستا دلایلی وجود دارد که ثابت میکند روی آوردن آمریکا به جنگهای نیابتی یک ادعای صرف نیست. یکی از دلایلی که آمریکاییها ترجیح میدهند در منازعات به صورت مستقیم وارد نشوند و کمترین حضور مستقیم را در مناطق داشته باشند، این است که مردم بومی مناطق اقبال چندانی به حضور مستقیم آمریکاییها ندارند و حتی از حضور عناصر خارجی در خاک کشورشان متنفرند. به همین دلیل ایالات متحده تلاش کرده بدون برانگیختن حساسیت افکار عمومی، از دو طریق وارد منازعات و جنگها شود؛ یا به صورت اقدام جمعی با همراه کردن سایر کشورها عمل کند تا از قبح دخالتهایش در امور منطقه کاسته شود و یا نائبان خود را در مناطق مورد نظر پرورش دهد.
از طرف دیگر، مقامات واشنگتن به خوبی میدانند برای توجیه افکار عمومی داخلی در خصوص شروع هر جنگی در هر نقطه از دنیا با مشکل جدی مواجه هستند. نظرسنجیهای مردمی در خصوص حضور نظامی این کشور در جنگها و مداخله در امور غرب آسیا نشان میدهد که جامعه آمریکایی هیچ گونه نگاه مثبتی نسبت به اقدامات مداخلهجویانه دولتهای خود ندارند. برای مثال بر اساس نظرسنجی گالوپ در سال ۲۰۱۳، بیش از نیمی از مردم آمریکا مخالف حمله نظامی این کشور به سوریه بودند.
علاوه بر آن، بخشی از تصمیم این کشور برای حضور نیابتی در مناطق مختلف، به سبب ضعف ارتش بوده و مخالفتهای مردمی که دیگر نمیخواهند سرباز آمریکایی فدای سیاستهای نابهجای دولت شود. حتی جنگطلبانی مانند برژینسکی (مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت کارتر) مخالف برخی سیاستهای نظامی آمریکا در خاورمیانه بودند. برژینسکی خطاب به سناتورهایی که ۱۰ سال پیش به ایران نامه نوشته بودند، گفت: «مانعتراشی در مقابل توافق با ایران بازی سیاسی نیست بلکه بازی با آتش است. سناتورها باید از خودشان بپرسند آیا وقوع جنگی دیگر میتواند منافع آمریکا را تامین کند؟»
از دیگر دلایلی که باعث شده آمریکا در این سالها به جای جنگ مستقیم، به نائبان خود در منطقه متوسل شود، این است که به این وسیله ضمن حفظ پرستیژ بینالمللی خود به عنوان قدرت برتر، در صورت عدم موفقیت در میدان نیز هزینه کمتری متحمل میشود. اما با وجودی که این کشور خودش جنگهای نیابتی را در منطقه به راه انداخته و رهبری کرده است، چرا در میان تمام سیاستهای ریز و درشت خود سعی دارد برچسب نیابتی بودن به محور مقاومت بزند؟
این کشور از همان ابتدای انقلاب اسلامی سعی بر آن داشته است تا ایران را در موضع ضعف نگه دارد، اما با تحولات بهار عربی ۲۰۱۱، بیش از هر زمانی از سوی ایران احساس نگرانی کرده و تضعیف جمهوری اسلامی و متحدانش را جزو اولویتهای سیاست خارجی خود قرار داده است. بهانههای واهی برای خطرناک بودن برنامه هستهای ایران و افزایش فشارهای بینالمللی، حقوق بشر، حمایت از تروریسم و استفاده از همپیمان و متحد کلیدی خود یعنی رژیم صهیونیستی نیز از جمله حربههای این کشور در مقابل ایران بوده است. نیابتی خواندن محور مقاومت هم جزو همین پروژه قرار میگیرد.
آمریکا علاوه بر اینکه نیروهای مقاومت را تروریستی خوانده، با این ادعا در تلاش است تا اجماع بینالمللی علیه ایران ایجاد و جمهوری اسلامی را به عنوان عامل بیثباتی در منطقه معرفی کند. این امر میتواند زمینهساز اعمال تحریمها و فشارهای بیشتر علیه ایران شود. علاوه بر آن، آمریکا با این اقدام میتواند جنگافروزیهای خود در منطقه را توجیه و وانمود کند که به خاطر مقابله با نیروهای نیابتی ایران، در منطقه حضور نظامی دارد و از متحدانش حمایت میکند.
آمریکا همچنین با نیابتی خواندن نیروهای مقاومت، سعی دارد مقاومت را عناصری فاقد اصالت و استقلال و به عنوان دستپرورده و ابزاری در دست ایران معرفی کند. مقامات کاخ سفید امیدوار هستند تا به این شیوه میان ایران و متحدانش اختلاف بیندازند و مهمتر از آن، وجهه مثبتی را که مقاومت توانسته در جنگ اخیر غزه میان افکار عمومی منطقه و جهان به دست آورد، تضعیف کنند.
اصغر زارعی تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با ایسنا به تشریح ابعاد پیدا و پنهان این موضوع پرداخت و اظهار کرد: سخنان اخیر رهبری دقیقترین ترجمانی است که از واژه نیابتی در مباحث منطقهای مطرح شده است. آمریکاییها و غربیها جهت تامین منافع بلندمدت خود همیشه برای یارگیری و ایجاد اتحادها در مناطق مختلف اقدام میکردند. قبل از پیروزی انقلاب شاهد بودیم که آمریکاییها سیاست دوستونی را در منطقه ایجاد کردند و در راستای این استراتژی ژاندارمی منطقه را به شاه پهلوی و عربستان سپردند، تا جایی که از این دو کشور به عنوان دو بال سیاستهای آمریکا در منطقه یاد میشود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این استراتژی و پیمانهایی مانند سنتو از هم پاشید.
وی اضافه کرد: غربیها بعد از پیروزی انقلاب مجددا برای اینکه بتوانند منافع بلندمدت خودشان را تامین کنند، به دنبال این بودند که همان نیروهای نیابتی یا پروکسیهای خودشان را در منطقه احیا کنند. یکی از سیاستهایی که آمریکاییها و غربیها بعد از جنگ جهانی دوم در منطقه دنبال کردند، ایجاد رژیم صهیونیستی بود که در سرزمینهای اسلامی با سیاستهای شیطنتآمیز انگلیسیها و فرانسویها در جنگهای اول و دوم جهانی و اعلامیه بالفور و قرارداد سایکس-پیکو، انجام شد.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه ادامه داد: بر اساس قرارداد سایکس-پیکو در ۱۹۱۶، وزرای انگلیس و فرانسه توافق کردند سرزمینهای اشغالی جداشده از عثمانی را بین خودشان تقسیم کنند. شامات تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت و ماورای شامات(عراق، فلسطین، عربستان و بخشی از آفریقا) تحت قیمومیت انگلیس. در ۱۹۱۷ اعلامیه بالفور توسط انگلیس صادر شد و اعلام کردند سرزمین فلسطین متعلق به یهودیان است و سنگبنای رژیم جعلی را کلید زدند، شبکههای تروریستی و رعب و وحشت در اروپا، روسیه و نقاط مختلف جهان را ایجاد کردند و با هولوکاست در جنگ جهانی دوم، کوچاندن یهودیان اروپایی از شرق اروپا به فلسطین را تدارک دیدند.
زارعی با مقایسه چگونگی شکلگیری رژیم صهیونیستی و محور مقاومت، عنوان کرد: در نهایت انگلیس و فرانسه با کوچاندن یهودیان و اشغال باغات، مراتع و منازل فلسطینیان، توانستند در ۱۴ مه ۱۹۴۸ با سیاست انگلیس و واگذاری تسلیحات و تشکیلاتی که انگلیسیها در فلسطین داشتند، رژیم جعلی را به عنوان اصلیترین ابزار سلطه اروپا آمریکا در خاورمیانه ایجاد کنند. با این کار بحران و ناامنی در منطقه روزافزون شد، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و توفیقاتی که جمهوری اسلامی توانست در سالهای دفاع مقدس کسب کند، اتحاد منحوسی که با رژیم بعثی صدام ایجاد شده بود، شکست و دستاوردهای دفاع مقدس پیشزمینهای برای شکل گرفتن نوعی جریان مقاومت در منطقه شد.
وی اضافه کرد: الگو گرفتن از مقاومت جمهوری اسلامی ایران دستمایهای برای تشکیل نیروهای مقاومت در سوریه و لبنان و به تدریج سایر کشورهای منطقه از جمله یمن، عراق و بخشی از قاره آفریقا مانند سودان و سومالی شد. لذا نیروهای مقاومت جریانات مستقلی بودند که با الگو قراردادن تجارب جمهوری اسلامی ایران و دفاع مقدس در منطقه پایهگذاری شدند و به تدریج توانستند قوت و قدرت خودشان را به نمایش بگذارند. اولین پیروزی و دستاوردهای جبهه مقاومت، جنگ ۳۳ روزه لبنان در سال ۲۰۰۶ بود که رژیم صهیونیستی برای اولین بار شکست نظامی تلخ و سختی را متحمل شد.

این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به قدرتگیری تدریجی مقاومت، بیان کرد: جنگ ۳۳ روزه باعث شد رژیم صهیونیستی بسیاری از فرماندهان ارشد و نیروهای امنیتیاش را برکنار کند. از آن موقع تاکنون مقاومت در ابعاد مختلفی توانست گسترش یابد و حتی داخل سرزمینهای اشغالی را فرابگیرد و در غزه و کرانه باختری شاهد جریانات جدیدی مثل جهاد اسلامی، حماس و فتح بودیم. این جریانات توانستند با قدرتگیری فزاینده خود شرایط را در مناطق اشغالی تغییر دهند و پیروزیهای امروز را شاهد باشیم. اما رژیم صهیونیستی یک رژیم دستنشانده و نیابتی است که مجری سیاستهای کاخ سفید بوده و همچنان در منطقه (لبنان، غزه، عراق و یمن) آتشافروزی میکند. این نیروی نیابتی جریان خطرناکی را به راه انداخته و دقیقا نتانیاهو به عنوان یک جنایتکار جنگی مجری سیاستهای کاخ سفید در غزه و مناطق خاورمیانه است.
نقش چه کسی نیابتی است؟
زارعی در پاسخ به اینکه متقنترین دلیلی که نیابتی بودن محور مقاومت را رد میکند چیست، گفت: وقتی از نیروی نیابتی صحبت میشود، میبایست این نیروها از یک سرزمین ثالث غیربومی به منطقهای دیگر آمده باشند و با هدف خاص خودشان در آن سرزمین وارد اقدام شوند. اما نیروهای مقاومت که امروز در حال نبرد هستند، برای سرزمین خودشان و دفاع از استقلال و آزادی خودشان وارد مبارزه شدند. سوریه، حزبالله لبنان، انصارالله یمن و ملت فلسطین، بومی و صاحبان این سرزمین اند. نیابتی کسانی هستند که از نقاط مختلف آمدهاند. برای مثال در بحران چند ساله سوریه از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹، اتباع و شهروندان ۷۰ کشور از چچنها تا شهروندان اروپایی در سوریه حضور داشتند. اینها نیابتی هستند. به نیابت از نظام سلطه در سرزمینی که اساسا متعلق به خودشان نبود، میجنگیدند. داعش و امثال آن نیروهای نیابتی هستند که خود غرب اذعان کرده ما اینها را ایجاد کردهایم. رژیم صهیونیستی نیابتی است.
وی اضافه کرد: همیشه نیابتی بودن را آنها به ما نسبت میدهند و میگویند ایران در حال حمایت از نیروها و پروکسیهای خودش در منطقه است. جمهوری اسلامی به دفعات مواضع صریح خودش را برای مقاومت در منطقه اعلام و تاکیده کرده که ما دخالتی در سیاستهای دولتهای منطقه نداریم و حمایت ما از مقاومت کاملا جنبه معنوی و انساندوستانه دارد. ما رسماً حمایت خودمان از مقاومت را در برابر ظلم، جنایت، ناامنی، بیثباتی، محاصره تمامعیار نوار غزه، کشتار هزاران انسان، بمباران چادر آوارگان و... اعلام کردیم. تمام این بحرانها از ناحیه اشغالگران به رهبری آمریکا، با حمایت اروپاییها و به وسیله نیروی نیابتی رژیم صهیونیستی و متحدان منطقهای از جمله سران سازشکار عرب منطقه ایجاد شده است.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با تاکید بر رویکرد مستقل مقاومت ادامه داد: ما همواره اعلام کردیم که فعالیتهای گروههای مقاومت در یمن، لبنان، سوریه، عراق و فلسطین کاملا مستقل است و آنها از ما دستور نمیگیرند. ممکن است ما به عنوان کشور باتجربه شناخته شده باشیم و بقیه بخواهند از روشها و شیوههای عملیاتی و موفقیتهای ما بهرهبرداری کنند، اما ما دستوردهنده نیستیم. لذا همان طور که رهبری اشاره کردند، تنها نیروی نیابتی و پروکسی که در حال جنایت و آتشافروزی در منطقه است، رژیم جعلی صهیونیستی و حامیانش هستند.
زارعی افزود: ما امروز شاهدیم هر فرد و گروهی که بخواهد از استقلال و امنیت خودش حمایت و در برابر ظلم و اشغالگری مقاومت کند، برچسب تروریست میخورد، اما هر جنایتی که از طرف رژیم صهیونیستی و حامیانش در عمق کشورهای دیگر از جمله ایران، عراق، سوریه و ... انجام بگیرد، ضدتروریستی اعلام میشود. متاسفانه این ادبیات دوگانه توسط دستگاه نظام سلطه در حال پمپاژ به جهان است و شاهدیم نتانیاهو به عنوان جنایتکاری که محکوم به بازداشت و کیفر شده، به راحتی میتواند خلاف رای دادگاه لاهه سفر کند و دکترای افتخاری بگیرد.
وی حیات رژیم صهیونیستی را وابسته به آمریکا دانست و درخصوص تابآوری این نیروی نیابتی بدون حمایتهای آمریکا، عنوان کرد: از همان روزهای نخست پس از طوفانالاقصی، فرماندهان نظامی آمریکا و اروپا که در چنین جنگهایی مهارت داشتند، وارد سرزمینهای اشغالی شدند، مدیریت صحنه و عملیات را به عهده گرفتند و نیروهای ارشد آمریکایی این جنگ را نظاره کردند. امروز هم کاملا همین حمایتها و پشتیبانیهاست که این رژیم را سر پا نگه داشته، وگرنه در همان طوفانالاقصی یا جنگی که با حزبالله داشتند، کاملا شکست میخوردند. اگر آمریکاییها یک لحظه دستشان را از حمایت رژیم کوتاه کنند و تسلیحات مخرب را به آن ندهند، قطعا این رژیم در زمان کوتاهی دچار بحران شده و در سرازیری سقوط قرار میگیرد.
انتهای پیام
#اخبار
بیشتر...
تبلیغات
سرپرست فرمانداری سقز، خواستار ایجاد روستا بازار و غرفه های صنایع دستی و محصولات محلی در این شهر شد.
سازمان هواشناسی با صدور هشدار بارش و ناپایداریهای جوی در 20 استان از جمله تهران از افزایش تدریجی دما در اکثر مناطق کشور تا پایان هفته خبر داد.
۲۲ زندانی جرایم غیرعمد با مشارکت خیرین ایلامی، حمایت ستاد دیه و ارفاقات قانونی مراجع قضایی، از زندان آزاد و به آغوش خانواده بازگشتند.
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور البرز اظهار کرد: انسان معاصر و نسل امروز بعید است که بتواند با روشهای قدیمی از ادبیات ایران بهرهای ببرد، از این رو خوانش و نگاه ما به این متون باید جدید و به روز باشد.
رئیس هیات ورزشهای جانبازان و توانیابان استان مرکزی گفت: نبود اسپانسر، مانع اصلی درخشش ورزشکاران جانباز و توانیاب این استان در عرصههای ملی و بینالمللی است.
زاخارووا در واکنش به گفتههای صدراعظم آینده آلمان که متعهد شده بود «دوباره مسئولیت را بر عهده میگیرد»، گفت که دوران ریاست او میتواند دوران سیاهی را در تاریخ زنده کند.
قیمت هر اونس طلا امروز با 1.73 درصد افزایش به 3384 دلار و 28 سنت رسید.
تصاویر منتخب صفحات نخست روزنامههای دوشنبه یکم اردیبهشت ماه منتشر شد.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست ارومیه، فعالیتهای معدنی را در کنار فعالیتهای اقتصادی از اصلیترین تهدیدات محیط زیستی دانست.
بیشتر...