زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد و اتفاقات همیشه به نفع شما پیش نمی روند.

شاید از شغل یا رابطه خود ناراضی باشید. تراژدی یا شرایط غیرمنتظره ممکن است شما را مجبور به انتخاب مسیر جدیدی کرده باشد. یا ممکن است یک بیماری زمینه ای داشته باشید که باعث استرس و آشفتگی شما شده یاشد.

بدون توجه به علت، این افکار طبیعی هستند. همین واقعیت که شما این افکار را دارید احتمالاً به این معنی است که شما جنبه ای از زندگی خود را که آرزو می کردید متفاوت باشد تشخیص داده اید. و این درک اغلب اولین قدم برای ایجاد تغییر است.

همه احساسات، واکنشی نسبت به نحوه درک شما از دنیای اطرافتان هستند. هم احساسات خوب و هم احساسات ناراحت کننده نقش مهمی در سلامت روان دارند.

احساسات لذت بخش سیستم پاداش مغز شما را فعال می کنند. آنها می توانند تمرکز شما را بهبود بخشند و ممکن است به گسترش روش های تفکر شما کمک کنند. اما احساسات ناخوشایند می توانند به محافظت از شما کمک کنند و زمانی که اوضاع درست نیست به شما اطلاع می دهند. به عنوان مثال، احساس خشم ممکن است به شما بفهماند که شخصی به مرزهای شما احترام نمی گذارد و آن ها را زیر پا گذاشته است.

بسیاری از احساسات ناخوشایند (مانند خشم) را می توان در غرایز بقا جستجو کرد. اضطراب و ترس نیز دلایل مهمی بوده اند که چرا اجداد ما همه توسط حیوانات وحشی خورده نمی شدند. در دنیای مدرن، ممکن است هر روز با موقعیت های مرگ یا زندگی مواجه نشوید، اما این احساسات هنوز هم به عنوان بخشی از سیستم هشدار اولیه شما عمل می کنند.

تحقیقات نشان می‌دهد که پذیرش افکار و احساسات منفی یک مؤلفه کلیدی در بهزیستی ذهنی کلی است. اما وقتی احساس ناامیدی، سرخوردگی و نارضایتی از زندگی دارید، چگونه این کار را انجام می دهید؟

چرا از زندگی متنفرم؟

جمله «متنفرم از زندگی» را از زبان افراد بسیاری می‌شنویم. منشأ چنین احساسی ممکن است مسئله‌ای ساده مثل گذراندن روزی سخت در محل کار یا مسائلی جدی مثل افسردگی یا ترومای درمان‌نشده باشد.

دلایلی که باعث می‌شوند بزرگ‌سالان، به‌ویژه جوانان، دچار حس تنفر از زندگی شوند بسیار متفاوت‌اند. آمار جهانی شیوع این مشکل اصلا خوشایند نیست. بر اساس بررسی‌های انجام‌شده، از هر ۱۰ جوان ۱۸ تا ۲۵ساله در سراسر جهان تقریبا یکی حداقل ۱ مرتبه جدی به خودکشی فکر کرده است. همچنین بر اساس تحقیقات اخیر، حدود ۴۰درصد از دانشجویان کشورهایی مانند آمریکا به‌دلیل استرس و مسائل مربوط به سلامت روان به ترک‌تحصیل فکر کرده‌اند.

دلایل تنفر خود از زندگی را شناسایی کنید

ممکن است دلایل مختلفی برای این احساس وجود داشته باشد.

کاوش در بخش‌هایی از زندگی‌تان، ممکن است باعث می‌شود احساس ناراحتی کنید، اما می‌تواند به شما در یافتن راه‌هایی برای رفع مشکلات و احساسات ناخوشایند کمک کند.

در اینجا برخی از دلایل مرتبط با این احساس، بررسی شده است:

• سوء استفاده یا بی توجهی در دوران کودکی

• شرایط سلامت روان

• رویدادهای استرس زا زندگی

• مصرف مواد یا اعتیاد

• غم و اندوه و از دست دادن

• عزت نفس پایین

• تروما و PTSD

سوء استفاده در دوران کودکی

سوء استفاده در دوران کودکی می تواند اثرات طولانی مدت قابل توجهی بر سلامت روحی و جسمی شما داشته باشد. تجربه سوء استفاده ممکن است احتمال اضطراب، افسردگی و بیماری های جسمی مزمن را در آینده افزایش دهد. همه اینها می توانند بر احساس شما نسبت به زندگی تأثیر بگذارند.

شرایط سلامت روان

مشکلات درمان‌نشده روان مانند اضطراب، افسردگی و اختلال دوقطبی ممکن است زندگی را دشوار، ترسناک و همراه با احساس تنهایی کنند. وجود چنین مشکلاتی ممکن است افکاری مانند «از زندگی متنفرم» و «می‌خواهم بمیرم» را بیشتر به ذهن افراد بیندازد. اگر این افکار مزاحم گاه‌به‌گاه به افکار واقعی خودکشی تبدیل شوند، باید فورا از کارشناسان حرفه‌ای کمک بخواهید.

رویدادهای استرس زا در زندگی

زندگی برای اکثر افراد پر از استرس است و می تواند از چندین زمینه ناشی شود:

• مسیر شغلیتان ممکن است برای شما رضایت بخش نباشد.

• ممکن است در رابطه شخصی خود راضی نباشید و مشکلات فراوانی داشته باشید.

• نژادپرستی یا تبعیض را تجربه کرده باشید.

• ممکن است از محله ای که در آن زندگی می کنید لذت نبرید.

• ممکن است در بحران مالی و شرایط بد اقتصادی قرار گرفته باشید

• شرایط پزشکی ممکن است باعث ناراحتی شما شود یا وظایف را چالش برانگیز کند.

• ممکن است با دوستان، همکاران یا خانواده درگیری داشته باشید.

شرایط زندگی شما مختص شماست. با گذشت زمان، بسیاری از این موقعیت ها می توانند منجر به استرس مزمن و امید کمتر به آینده شوند.

مصرف مواد یا اعتیاد

اعتیاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی زندگی و ذهن فرد را مختل می‌کند و سبب می‌شود که به زندگی احساسات منفی بیشتری داشته باشید. این مشکل معمولا در مسائل مربوط به سلامت روان ریشه دارد.

اندوه و فقدان

تجربه مرگ یکی از عزیزان یا یک فقدان بزرگ ممکن است دلیل مهمی از اندوه باشد. در برخی موارد، غم و اندوه می تواند منجر به افسردگی یا افکار خودکشی شود. ممکن است احساس کنید زندگی چه قدر بی معنی و پوچ است.

عزت نفس پایین

افکار منفی در مورد خودتان می تواند بر احساس شما نسبت به زندگی نیز تأثیر بگذارد. وقتی از بخشی از خود ناراضی هستید، آن احساسات منفی ممکن است به جنبه های دیگر زندگی نیز منتقل شود. ممکن است شروع به کناره گیری از دیگران کنید یا محل کار خود را ترک کنید.

چه چیزی ممکن است احساس شما به زندگی را بهتر کند؟

بررسی اینکه چرا چنین احساسی نسبت به زندگی دارید می تواند به شما کمک کند تا دریابید که چگونه به بهبود آن کمک کنید.

هنگامی که افکار منفی در مورد زندگی مداوم هستند، صحبت با یک متخصص سلامت روان تنها یک راه برای غربال کردن آنها است. درمان می تواند به شما کمک کند منابع ناراحتی را شناسایی کنید و شروع به برداشتن گام های کوچک و دست یافتنی به سمت زندگی ای کنید که احساس بهتری نسبت به آن دارید.

خودتان هم می توانید این کار را انجام دهید. از خود بپرسید "چه چیزی می تواند زندگی را بهتر کند؟" می تواند به شما کمک کند راه هایی برای تغییر چیزهایی که در کنترل شما هستند بیابید.

مشخص که چه چیزی را می توانید کنترل کنید و چه چیزی را نمی توانید

همه چیز در زندگی قابل کنترل نیست. نگرانی در مورد چیزهایی که نمی توانید کنترل کنید می تواند زمان و انرژی شما را بگیرد. همچنین ممکن است باعث استرس های غیر ضروری شود. احساس کنترل برای بهزیستی ذهنی مهم است و با احساسات مثبت مرتبط است. فقدان کنترل - یا نداشتن انتخاب - اغلب با احساسات منفی همراه است.

همانطور که عواملی را که بر احساسات شما در مورد زندگی تأثیر می‌گذارند بررسی می‌کنید، ممکن است تصمیم بگیرید که چه چیزی را می‌توان تغییر داد و چه چیزی را نمی‌توان تغییر داد. حتی می توانید با چیزهای کوچک شروع کنید، مانند لباس هایی که می پوشید، آنچه برای ناهار می خورید یا کاری که برای 5 دقیقه آینده انجام می دهید.

تمرکز بر آن جنبه های قابل کنترل می تواند به شما امید بیشتری به آینده بدهد.

یک طرح ایجاد کنید

تغییر یکباره چیزی که شما را ناراضی می کند احتمالاً ممکن نیست. حتی قدم‌های کوچک نیز می‌توانند در سلامت روان و رضایت شما از زندگی تفاوت ایجاد کنند.

اگر تصمیم دارید برنامه ای برای بهبود اوضاع بسازید، در اینجا چند سوال مهم در این خصوص وجود دارد:

• آیا مرزی وجود دارد که بخواهید با خود یا دیگران تعیین کنید؟

• آیا یک مهارت ارتباطی وجود دارد که بخواهید آن را تقویت کنید؟

• مراقبت از خود چگونه است؟ آیا استفاده از غذاهای مختلف، آب بیشتر یا تحرک در روز به شما کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشید؟

• آیا داشتن یک گفتگوی صریح با یک همکار یا یافتن شغلی متفاوت، شما را در مسیری قرار می دهد که احساس بهتری نسبت به آن دارید؟

• خلق و خوی روزمره شما چگونه است؟ آیا فکر می کنید مراجعه به درمانگر یا دارو می تواند برای شما مفید باشد؟

• آیا به حمایت نیاز دارید که در حال حاضر دریافت نمی کنید؟ آیا می توانید مراحلی را برای دریافت حمایت مشخص کنید؟

از کوچک شروع کنید

قدم های کوچک می توانند اثرات عمده ای داشته باشند. و موفقیت در این مقیاس کوچکتر می تواند به ایجاد اعتماد به نفس برای ایجاد تغییرات بزرگتر کمک کند.

مرزها را تعیین کنید

"نه" گفتن می تواند دشوار باشد، به خصوص به خانواده و دوستان. اما تعیین مرزها می تواند به محافظت از انرژی شما کمک کند و باعث شود دیگران بدانند که شما چه چیزی را تحمل می کنید و چه چیزی را نمی خواهید.

حفظ مرزها می تواند به شما کمک کند از تجربه موقعیت هایی که ممکن است احساساتی مانند استرس، غم و اندوه یا اضطراب را برانگیزند جلوگیری کنید.

ارتباطات را تقویت کنید

توانایی بیان نیازها و احساسات می تواند شما را از درونی کردن آنها باز دارد. ارتباط با دیگران ممکن است به شما کمک کند تا نگرانی‌ها را حل کنید نه اینکه اجازه دهید آنها در ذهن شما حک شوند و باعث اضطراب شوند.

مراقب خودتان باشید

ورزش و خوردن غذاهای مغذی می تواند خلق و خوی شما را تقویت کند. حتی اطمینان از هیدراته ماندن شما (مصرف آب به میزان کافی) می تواند احساس شما را تا حد زیادی تغییر دهد.

صحبت کردن با درمانگر

هنگامی که احساس ناامیدی ادامه دارد، به دنبال پشتیبانی حرفه ای باشید. برخی از علل ناراحتی در زندگی ممکن است نیاز به کاوش و کشف عمیق داشته باشند. ممکن است از درمان ها یا داروهای خاصی بهره مند شوید.

و اما اگر احساس می‌کنید خسته هستید و به چیزی نیاز دارید که ذهنتان را از این افکار دور کند، در اینجا چند ایده برای انجام این کار وجود دارد:

• چرت بزنید.

• کتاب یا مجله بخوانید.

• 15 دقیقه پیاده روی کنید.

• به موزیک خوب گوش کنید

• با یکی از اعضای نزدیک خانواده یا دوست خود صحبت کنید.

• وقت خود را با حیوان خانگی بگذرانید.

• فیلم یا نمایشی را تماشا کنید که علاقه دارید.

• حمام یا دوش بگیرید.

• ساز بزنید یا شروع به رقصیدن کنید.

طبیعی است که چالش های زندگی باعث ایجاد احساس ناامیدی شوند. تقریباً همه در مقطعی چنین احساسی داشته اند و داشتن این افکار و احساسات عجیب نیست.

اگر این افکار مکرر هستند و زندگی روزمره شما را تحت تأثیر قرار می دهند، می تواند نشانه ای باشد که باید با یک متخصص مشورت کنید. هنگامی که این احساسات پایدار هستند، می توانند نشانه ای از یک بیماری پزشکی یا اختلال روانی باشند.