4 ماه پیش
روانشناسی گشتالت اصول کاربردهای آن در یادگیری بازاریابی چطور
تابهحال شده است که به تصاویر خاص مجلات یا پوسترهای سینمایی نگاه کنید و پیش از جزئیات، توجهتان به کلیت تصویر جلب شده باشد؟ اولین برداشت شما با نگاهکردن به آن چه بود؟ آیا محو جذابیت کلی طرح شدید؟ اگر پاسخ شما به این پرسشها مثبت است، باید به طراح تبریک بگویید که توانسته با استفاده از آموزههای مکتبی که ریشه در اوایل قرن بیستم دارد، چشمان شما را مجذوب اثرش کند! واژه گِشتالت شاید برای شما غریب به نظر برسد؛ این واژه آلمانی بهمعنای کل و سازمان است. البته این واژه برای توصیف یک مکتب روانشناسی به کار میرود که تأثیراتی فراتر از حوزه اولیه شکلگیری خود داشت. اگر میخواهید با مکتب گشتالت و اصول و کابردهایش آشنا شوید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
گشتالت به چه معناست؟
گشتالت واژهای آلمانی بهمعنای ترکیب و پیکربندیشده است. روانشناسی گشتالت مکتبی فکری است که ذهن و رفتار آدمی را بهعنوان یک کل بررسی میکند. طبق اصول این مکتب، ذهن ما هنگام تلاش برای درک جهان به الگوها و مفاهیم کلی بسنده میکند و از جزئیات چشم میپوشد. تفکر گشتالتی را میتوان در این یک جمله بیان کرد:
کل، چیزی متفاوت و فراتر از اجزای تشکیلدهندهاش است.
تاریخچه روانشناسی گشتالت
روانشناسی گشتالت با کارهای مکس ورتهایمر، روانشناس اتریشیمجارستانی، شکل گرفت. او همراه وولفگانگ کُهلِر و کورت کافکا مکتب گشتالت را در برابر مکتب معروف در اوایل قرن بیستم، یعنی ساختارگرایی، عَلَم کرد.
ورتهایمر در تعطیلات به سر میبرد و زمانی که با قطار در حال مسافرت بود، متوجه شد نوری به عقب و جلو حرکت میکند. اما آنچه او میدید نوری متحرک نبود، بلکه ۲ نور متفاوت بودند که در جای خود بهسرعت روشن و خاموش میشدند. پس از این تجربه (که آن را بعدها پدیده فای نامید)، ورتهایمر دستگاهی بهنام چرخشنما خرید. او با کمک این وسیله، آزمایشهای دیداری فراوانی انجام داد و دریافت ما هنگام تماشای ۲ چیز که سریع ظاهر و ناپدید میشوند، یک جسم در حال حرکت را میبینیم. درحالیکه در واقعیت حرکتی وجود ندارد.
وی با توجه به نتایج آزمایشهایش نتیجه گرفت که ما چیزها را بر اساس کلیت آنها و نه بر اساس توجه به اجزا درک میکنیم. مثلا وقتی به یک دفترچه کارتون نگاه میکنیم که سریع ورق میخورد، تصور میکنیم که نقاشی بهعنوان یک کل در حرکت است درحالیکه اجزای نقاشی ساکن هستند.
۲ روانشناس دیگری که در ابتدا از آنها نام بردیم نیز برای شکلگیری و توسعه نظریه گشتالت کارهایی انجام دادند که در ادامه هریک را بررسی میکنیم.
وولفگانگ کُهلِر
کهلر روانشناسی گشتالت را به علوم طبیعی پیوند داد. او مفهوم ایزومورفیسم روانی را معرفی کرد که بر اساس آن،مغزما محرکهای مختلف را بر اساس کلیت گشتالتی درک میکند. او سازوکاری را در مغز معرفی کرد که کارش سادهسازی مفاهیم است. وی این سازوکار را پراگنانز (Pragnanz) نامید.
کورت کافکا
کافکا نقشی محوری در گسترش کاربردهای نظریه گشتالت داشت. او در مقاله خود در سال ۱۹۳۵ با عنوان «اصول روانشناسی گشتالت» کاربردهای این نظریه در حوزههای مختلف مانندیادگیری،حافظهوروانشناسی کودکرا تشریح کرد. کافکا پس از ظهور نازیسم در آلمان، به آمریکا مهاجرت کرد. در آنجا وی به تبلیغ این نظریه پرداخت و نقشی پررنگ در توسعه آن به خارج از مرزهای اروپا داشت.
اصول روانشناسی گشتالت
حال که مختصر با تاریخ این مکتب آشنا شدهاید، بیایید نگاهی به اصول این نظریه تأثیرگذار بیندازیم. نظریه گشتالت این ایده را مطرح کرده است که آنچه ما میبینیم و درک میکنیم صرفا به جهان اطراف ما وابسته نیست، بلکه انگیزهها و نگرش ما نیز بر این درک تأثیرگذارند. به عبارت دیگر ما جهان را نه صرفا آنطور که هست، بلکه از پشت عینک نگرش خاص خود مینگریم. در ادامه، برخی از مهمترین اصول روانشناسی گشتالت را بررسی میکنیم.
۱. پراگنانز (Pragnanz)
ما چیزها را به سادهترین و کلیترین شکل ممکن درک میکنیم.
۲. همانندی (Similarity)
ما چیزها را بر اساس ویژگیهای مشابه مانند رنگ و ابعاد دستهبندی میکنیم. مثلا ما سگها را بر اساس بزرگجثه یا کوچکجثهبودن دستهبندی میکنیم.
۳. مجاورت (Proximity)
بر اساس این اصل، ما مایلیم چیزهایی را که در مجاورت فیزیکی یا غیرفیزیکی هم هستند در یک دسته قرار دهیم. یک مثال جالب، نگرش برخی از غربیها به خاورمیانه و همانندسازی کشورهای مجاور هم مانند ایران، عراق و افغانستان است، حال آنکه بین این ۳ کشور تفاوتهای زیادی وجود دارد.
۴. پیوستگی (Continuity)
ما تمایل داریم چیزهایی را که در یک خط یا منحنی پشتسر هم قرار گرفتهاند در یک گروه جای دهیم. حال آنکه چیزهایی را که خارج از این محدوده قرار دارند، جداگانه در نظر میگیریم.
۵. بستار (Closure)
بر اساس این اصل، ذهن ما تمایل دارد چیزهای ناکامل را کامل کند. مثلا اگر بخشی از یک شکل پوشانده شده باشد، مغز ما خودکار آن را کامل میکند. باید توجه داشت که این اصل فقط در بینایی مطرح نیست، بلکه ممکن است برای حواس دیگر ما نیز رخ دهد.
۶. منطقه مشترک (Common Region)
طبق این اصل، ما مایلیم چیزهایی را که در یک منطقه مشترک جغرافیایی یا مکانی قرار دارند، در یک گروه جای دهیم. مثلا وسایل موجود در یک جعبه را یا کشورهایی را که در یک منطقه جغرافیایی قرار دارند.
علاوه بر این ۶ مورد، اصول دیگری نیز وجود دارند مانند اصل اجزای متقارن. اما ۶ اصل گفتهشده رایجترین اصول این نظریه هستند.
کاربردهای نظریه گشتالت
نظریه گشتالت امروزه کاربردهای مختلفی در حوزههایی مانند رواندرمانی، طراحی و تولید محصول،بازاریابیو یادگیری دارد.
۱. گشتالت درمانی
گشتالت درمانی شکلی از رواندرمانی است که از آموزهها و اصول گشتالت برای درمان مراجعان استفاده میکند. اساس این روش آگاهی است. مشاور گشتالتی به مراجع کمک میکند تا بر موانعی که مانع از آگاهی او به وضعیتش شدهاند غلبه کند. هدف درمان گشتالتی تمرکز بر زمان حال است. درمانگر گشتالتی از شما میخواهد بر زمان حال و آنچه اکنون تجربه میکنید تمرکز کنید. البته این بدان معنا نیست که گذشته فاقد اهمیت است. گذشته در گشتالت درمانی راهی برای شناخت خودتان بهعنوان یک کل است.
طبق تحقیقات، گشتالت درمانی برایدرمان علائم افسردگیواضطرابمؤثر است. همچنین این روش به افراد کمک میکند که اعتمادبهنفس خود را بیشتر کنند و با خود مهربانتر باشند.
در گشتالت درمانی برای روبهروشدن با مشکلات مراجع از تکنیکهای متعددی استفاده میشود که برخی از آنها عبارتاند از:
- افزایش آگاهی:کمک به مخاطب برای درک آنچه اکنون احساس میکند.
- بهکاربردن ضمیر اول شخص:از مراجع خواسته میشود که برای بیان احساساتش از ضمیر اول شخص استفاده کند.
- تکنیک صندلی خالی:در این روش، مراجع با یک صندلی خالی که میتواند بخشی از او یا یک شخص خیالی روی آن نشسته باشد، وارد گفتوگو میشود.
- پذیرش مسئولیت:مثلا از مراجع خواسته میشود بهجای کلمه «نمیدانم» از کلمه «نمیخواهم» استفاده کند.
- پرسش درباره چگونگی و چه چیزی:بهجای طرح پرسشهای «چرا»، درباره «چگونگی» رفتار پرسش میشود تا مراجع بهجای دلیلتراشی، روند احساسات و رفتارهایش را تشریح کند.
- پلزدن بین گذشته و حال:بررسی رفتارهای گذشته و تعیین ارتباط آن با احساسات زمان حال.
- بیان نفرتها و علایق:هدف این است که مراجع دست از پنهانکاری بردارد. بنابراین از او خواسته میشود که بهتدریج احساسات واقعی خود مانند نفرت، عشق یا قدردانی را با کلام خود ابراز کند.
۲. طراحی و تولید محصول

از اوایل دهه ۱۹۲۰ میلادی، توجه طراحان به اصول گشتالت جلب شد. آموزههای گشتالت طراحان را به این باور رساند که اکثر انسانها هنگام مشاهده اشیا، آنها را بهعنوان یک کل میبینند. پس به این نتیجه رسیدند که با استفاده از برخی اصول گشتالتی میتوان طراحیهای بهتر و تأثیرگذارتری انجام داد. برخی از اصول طراحی که گشتالت بر آنها تأثیر گذاشت عبارتاند از:
- سلسهمراتب بصری:طراحان از شیوهای که ما اشیا را دستهبندی میکنیم استفاده میکنند تا مطمئن شوند مهمترین تصویر یا کلمه در مرکز توجه ما قرار بگیرد.
- مجاورت:این اصل که همنام یکی از اصول گشتالتی است به طراحان امکان میدهد هنگام طراحی یک اثر، جزئیات را بهگونهای کنار هم قرار دهند که ما آنها را بهعنوان یک کل ببینیم.
آموزههای گشتالت نه فقط در طراحی پوستر و بروشور و کاتالوگ، بلکه در طراحی وبسایتها و برنامههای کاربردی تلفن همراه نیز کاربرد دارند.
مصرفکنندگان نیز ناخودآگاه به ظاهر محصول بر اساس اصول گشتالتی توجه میکنند. طراحان محصول به این موضوع آگاه هستند. به همین دلیل آنها از اصولی مانند مجاورت، همانندی و پیوستگی برای طراحی ظاهر محصول بهره میبرند.
۳. آموزش و یادگیری
نظریه گشتالت در یادگیری بر اصل سادگی (Simplicity) استوار است. این اصل بیان میکند که ما چیزهای مختلف را به سادهترین (کلیترین) شکل ممکن میآموزیم و به حافظه میسپاریم.
طبق این نظریه، ما از حواس و تجربیات گذشته استفاده میکنیم تا جهان اطراف خود را درک کنیم. این نظریه همچنین نوع روش یادگیری را بر یادگیری مؤثر میداند. ما همان طوری که به ما آموزش میدهند، میآموزیم. بر همین اساس، معلمان باید محتوای آموزشی را کلی به فراگیران ارائه کنند. سپس به آنها اجازه دهند که وارد جزئیات شوند و روابط بین مفاهیم را کشف کنند. یکی از روشهایی که نظریه یادگیری گشتالت پیشنهاد میکند، آموزش مسئلهمحور است. در این روش، فراگیران ابتدا با کلیت مسئله مواجه میشوند و پس از درک آن، سراغ بررسی اجزا و روابط کوچکتر میروند.
کاربرد نظریه گشتالت در یادگیری، واکنشی به نظریه رفتارگرایی بود که فرایند یادگیری را به محرک و واکنش سادهسازی میکرد.
۴. بازاریابی
در بازاریابی نیز اصول گشتالت کاربرد خود را در طراحی بصریتبلیغات، بستهبندی و حتی نحوه چینش فروشگاهها پیدا کردهاند. محققان نحوه درک مصرفکنندگان از محصول هنگام خریدکردن را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که آنها اغلب دادههای تصویری مشاهدهشده را با ارزیابی خود از محصول ترکیب میکنند. بنابراین استفاده از اصول گشتالتی میتواند به طراحان فروشگاهها و متخصصان بازاریابی کمک کند که طرحهای تأثیرگذارتری به مصرفکنندگان ارائه کنند.
میراث مکتب گشتالت
امروزه آموزههای گشتالت اغلب زیرمجموعهای از مکاتب و نظریات جدیدتر روانشناسی شدهاند. اکثر بنیانگذاران این مکتب در دهه ۴۰ میلادی مردند. از سوی دیگر آنها پس از مهاجرت از آلمان، هرچند امکان تحقیق داشتند، نمیتوانستند شاگردان دانشگاهی تربیت کنند. دلیل دیگری که باعث افول نظریات گشتالتی شد، ظهور حوزههای جدیدی مانند علم عصبشناسی بود. این علوم با کمک فناوریهای پیشرفتهتر، چهارچوب دقیقتر و کاملتری درباره ادراک انسان ارائه کردند. مثلا این علوم نظریه میدان الکتریکی کهلر دربارهعملکرد مغزرا کاملا رد کردند.
بااینحال، افول این مکتب باعث نابودی آن نشد. هنوز میتوان در کتب درسی روانشناسی، دستکم ۱ فصل درباره گشتالت یافت. همچنین برخی رواندرمانگران و مشاوران گشتالت درمانی را در ترکیب با روشهای جدیدتر انجام میدهند.
پرسشهای رایج
– چه کسی مکتب گشتالت را بنیان گذاشت؟
مکس ورتهایمر روانشناسی گشتالت را بر اساس آزمایشهایش پایهریزی کرد. در کنار او، افرادی مانند وولفگانگ کهلر و کورت کافکا نیز نقش مهمی در شکلگیری و توسعه این مکتب داشتند.
– اصول روانشناسی گشتالت کداماند؟
اصول این نظریه اغلب توضیح میدهند که ما چگونه چیزهای مختلف را دستهبندی میکنیم. ما این دستهبندیها را بر اساس اصولی مانند همانندی، پیوستگی، بستار و پراگنانز انجام میدهیم. این اصول بر این تعریف استوارند که ما انسانها پدیدههای مختلف را بهعنوان یک کل درک میکنیم.
– اهمیت مکتب گشتالت در چیست؟
نظریه روانشناسی گشتالت در دوران خود خط فکری جدیدی به وجود آورد. این مکتب روشی برای مطالعه شیوه ادراک و فهم احساسات ما ارائه کرد. آموزههای روانشناسی گشتالت بهسرعت به حوزههای مختلف مانند طراحی، یادگیری و رواندرمانی وارد شدند و تا به امروز اثر قابلتوجهی بر این حوزهها گذاشتهاند.
– شیوههای گشتالت درمانی چگونه است؟
گشتالت درمانی یعنی استفاده از آموزههای این مکتب در رواندرمانی. امروزه برخی از رواندرمانگران از این شیوه برای درمان علائم افسردگی و اضطراب استفاده میکنند. این شیوه بر این اصل استوار است که مراجع به خود و احساساتش آگاه شود و بتواند از طریق این آگاهی راهی بهسوی بهترشدن بسازد.
#روانشناسی منبع: چطور
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
حل تعارض زوجین مهارتی است که همه باید یاد بگیرند، چرا که این تعارضات حتی بر خوشبخت ترین زوج ها هم تأثیر می گذارد. اما چگونه می توان یک بحث یا تعارض را حل کرد؟ وقتی احساس می کنید که شریک زندگی تان به شما گوش نمی دهد، می تواند کاملاً خسته کننده باشد. بسیاری […]
۳ هفته پیش
گاموفوبیا که به عنوان ترس از تعهد یا ترس از ازدواج شناخته میشود، میتواند مانع لذت بردن شما از روابط معنادار شود.
3 ماه پیش
ما معمولاً اضطراب عملکرد را فقط در ورزش می دانیم: مثلا ناتوانی در زدن ضربه در پلی آف نهایی. با این حال، اضطراب عملکردی می تواند در هر جایی رخ دهد، از اتاق هیئت مدیره تا اتاق خواب (بیسوال و سریواستاوا، 2022؛ کوچنور و گریفیث، 2020). اضطراب عملکرد میتواند قبل از هر موقعیتی که در […]
دیروز
اختلال تریکوتیلومانیا یا اختلال موکنی تمایل غیرقابل مقاومت برای کندن مو از پوست سر، ابروها یا سایر نواحی بدن است. درمان قطعی تریکوتیلومانیا
3 ماه پیش
رقص درمانی چیست؟ رقص درمانی یا DMT درمان از طریق حرکات موزون است. به بررسی فواید حرکات موزون یا حرکت درمانی و تکنیک ها می پردازیم.
۲ هفته پیش
زمانی که اختلال شخصیت دوری گزین (AVPD) دارید، ممکن است داشتن یک زندگی کامل و رضایتبخش سخت باشد. این اختلال شخصیت
3 ماه پیش
اگر خیالبافی شما در فعالیتهای روزانهتان اختلال ایجاد میکند، ممکن است نشانه آن باشد که باید تمرکز خود را بهبود ببخشید و خیالبافی خود
3 ماه پیش
یک مکان امن در ذهن، پناهگاه ذهن یا مکان شاد، مکانی ذهنی است که برای تقویت مراقبه و کاهش استرس خود تجسم میکنید.
3 ماه پیش
قدم اول برای اینکه کسی که دوست دارید را فراموش کنید، حذف شخص مورد نظر به همراه شماره تماسش و چیزهایی که او را برای شما یادآوری میکنند
3 ماه پیش
بیشتر...