2 سال پیش
مردانگی سمی تعاریف کلیشه ای از مردانگی که در ذهن عموم رخنه کرده است حقوق نیوز
مردانگی سمی چیست؟
هر چند شاید در زمان صحبت هیچ کدام از ما تردیدی در اهمیت سلامت مردان نداشته باشیم اما در عمل در بسیاری از مواقع چالشهای خاصی را که مردان با آن روبه رو هستند کمتر در نظر داریم.
تاریخچه اصطلاحمردانگی سمیبه دهه 80 و 90 میلادی باز میگردد؛ زمانی کهروانشناسیبه نام «شپرد بلیس» برای اولین بار به این موضوع اشاره کرد اما در سال گذشته میلادی این اصطلاح به نوعی دوباره زاده شد.
در گزارش سال 2018 واژهنامه آکسفورد، آن ها واژه سمی (toxic) را به عنوان پرکاربردترین واژه سال انتخاب و اعلام کردند که یکی از پراستفادهترین قالبهای رایج از این واژه، «مردانگی سمی» بوده است اما منظور از مردانگی سمی چیست؟
«مردانگی سمی» مفهومی است که در بحثهای آکادمیک و رسانهای به انتظارات فرهنگی و معیارهای رفتار پرخاشگرانه مرد اشاره دارد که نه تنها برای زنان و جامعه بلکه برای خود مردان نیز مضر است، این مفهوم در ابتدا توسط نویسندگان مرتبط با جنبش اسطورهای مردان مانند شپرد بلیس (Shepherd Bliss) برای تقابل تصورات کلیشهای از مردانگی با مردانگی «واقعی» یا «عمیق» مورد استفاده قرار گرفت، در واقع اصطلاح مردانگی سمی از جنبش اسطورهای مردان در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ نشأت گرفته و بعد از آن در نوشتن دانشگاهی و عامیانه کاربرد گستردهای پیدا کرده است.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟
مروری بر آمار آسیبهایی چونخشونت،خودکشی، سوءاستفاده از مواد واعتیاد، همگی نشان از این دارند که مردان، قربانیان اصلی این آسیبها هستند.
در زمینه خشونت، آمارپزشکی قانونیو پلیس در ایران نشان میدهد غالب افرادی که دست به خشونت میزنند، مرد هستند و در مقابل غالب قربانیان برخی رفتارهای خشن چون چاقوکشی را نیز مردان تشکیل میدهند. این موضوع البته مختص به ایران نیست و در کشورهای دیگر نیز درگیریهای منجر به خشونت، بیشتر توسط مردان صورت میگیرد.
بسیاری از متخصصان معتقدند که طبیعی انگاشتن رفتارهای خشن در پسران، آنها را به این سمت سوق میدهد. جدای از بحث آسیب زدن به دیگری، موضوع نگرانکننده دیگر بحثخودکشیاست.
باز هم در ایران و کشورهای دیگر غالب افرادی که به علت خودکشی جان خود را از دست میدهند، مردان هستند. امری که به نظر میرسد با این موضوع که مردان نباید دست نیاز به سمت دیگری دراز کنند، مرتبط است. محققان دانشگاه مریلند در 2018 در مطالعات خود نشان دادند این دیدگاهی که از مردان به صورت افراطی و غیرمنصفانهای انتظار دارد تا آنها قوی باشند باعث میشود تا مردان در زمان افسردگی دیرتر کمک بگیرند و همین میتواند به بدتر شدن اوضاع و اقدام به خودکشی دامن بزند، اما موضوع سوم بحث مواد مخدر و اعتیاد است.
برخی ازنویسندگانمرتبط با جنبش اسطورهای مردان میگویند مردان در جامعه مدرن ارتباط خود را از دست دادهاند و فشارهای اجتماعی از جمله رفتارهای خشونت آمیز، رقابتی، مستقل و بدون احساس که بر مردان وارد میشود را به نوعی «سَم» مردانگی میدانند، فشارهایی که در مقابل مردانگی «واقعی» یا «عمیق» قرار میگیرد؛ میتوان گفت صفات سنتی مردانه مانند ارادت به کار، افتخار در برتری در ورزش و تأمین هزینههای خانواده «سمی» محسوب نمیشوند.
به گفته مایکل فلود جامعه شناس «اینکه از پسران انتظار داریم که فعال، پرخاشگر، سخت، جسور و مسلط باشند نمونهای از انتظارات سمی است»، در فرهنگ مردانگی سمی، مردان اجازهٔ گریه کردن ندارند، اما در عوض در بروز خشم آزاد هستند و احساساتی که سرکوب شده است به شکل خشم اجازهٔ بروز پیدا میکند. اولین کسانی که قربانی این خشم میشوند نیز زنان اطراف آنها هستند، اینگونه است که خشونت علیه زنان در وجود مردان جامعهٔ مرد سالار ریشه میدواند.
در پژوهشهای مختلفمردانگی سمیرا به جعبهای باریک تشبیه میکنند که مرد در آن قرار میگیرد، در واقع مردانگی سمی جعبهای تنگ و انعطافناپذیر است که مردان تلاش میکنند به هر قیمتی که شده در آن جای بگیرند، وقتی مرد وارد این جعبه میشود باید احساسات خود را مخفی کند تا به داشتن احساسات زنانه متهم نشود، در واقع در مردانگی سمی مرد نمیتواند نزد دیگران بگویدکه فلان نوزاد چقدر بانمک است، نمیتواند بگوید که دلش هوس بیسکویت کرده و نمیتواند در کافه پنکیک میوهای سفارش دهد چون او یک مرد است نه یک زن!
اگر مردی نتواند وارد این جعبه شود از سوی بقیهٔ مردان نادیده گرفته خواهد شد و به خاطر رفتارهایش به سخره گرفته میشود، در واقع مردان قربانی مردانگی سمی باید درد و رنج را در سکوت تحمل کنند، به چیزی نیاز نداشته باشند، هرگز چیزی را از دست ندهند، به غیر از خشم و شجاعت ظاهری حس و هیجان دیگری را به نمایش نگذارند، به هیچکس وابسته نباشند و کاری انجام ندهند که بقیه آن را به عنوان ضعف تلقی کنند.
شاید تصور کنید این ویژگی مردان جامعه سنتی است اما باید توجه داشت که بین مردانگی سنتی ومردانگی سمیتفاوت وجود دارد، تلاش برای موفقیت در کار و تأمین نیازهای خانواده، برنده شدن در رقابتهای ورزشی و وفاداری به دوستان همگی جزو معیارهای سنتی مردانگی به حساب میآیند که سمی نیستند، مهمتر از همه این که نیاز مورد احترام واقع شدن ابداً سمی نیست، همهٔ انسانها میخواهند مورد احترام دیگران قرار بگیرند اما تلاش افراطی برای وادار کردن دیگران به نشان دادن احترام (با اعمال زور و تهدید) کاملاً در داخل مرزهایمردانگی سمیقرار میگیرد.
نفی مردانگی سمی به این معنا نیست که مرد نباید قدرت داشته باشد و خود را مسلط بداند، بلکه مردانگی سمی به شکل شدید مجموعه خاصی از صفات و رفتارها گفته میشود که از نظر فرهنگی برای مردانگی مناسب تلقی میشود در بسیاری از موقعیتها، بیان معتدل این صفات، همراه با دیگر آرمانهای مردانه، کاملاً سالم و سودمند از هر جنسیتی است اما در مردانگی سمی شاهد بروز افراطی آن هستیم.
وقتی ما مردان را به سمتمردانگی سمیسوق میدهیم نمیدانیم که عوارض آن بر ما نیز حاکم میشود، اگر به آمار ارائه شده توسط مسئولین نگاه کنیم در زمینه خشونت، آمار پزشکی قانونی و پلیس نشان میدهد غالب افرادی که دست به خشونت میزنند، مرد هستند و در مقابل غالب قربانیان برخی رفتارهای خشن چون چاقوکشی را نیز مردان تشکیل میدهند.
در واقع این موضوع مختص ایران نیست و در کشورهای دیگر نیز درگیریهای منجر به خشونت، بیشتر توسط مردان صورت میگیرد، بسیاری از متخصصان معتقدند که طبیعی انگاشتن رفتارهای خشن در پسران، آنها را به این سمت سوق میدهد.
همانطور که پیش از آن گفته شدمردانگی سمیسبب میشود که مردان به دلیل پذیرفته شدن در جمع دوستان و قوی بودن از نظر زنان اغلب احساسات خود را بروز نمیدهند چرا که فرهنگ سنتی این موضوع را دامن زده است که پسران برای مورد تأیید قرار گرفتن باید عاری از احساسات و سرشار از خشونت و قدرت باشند، سرکوب کردن احساسات و عدم ابراز آن سبب پدیدههایی مانند خودکشی میشود.
طبق آماری که ارائه میشود مشاهده میکنیم که غالب افرادی که به علت خودکشی جان خود را از دست میدهند، مردان هستند چرا که معتقدند مردان نباید دست نیاز به سمت دیگری دراز کنند، مطالعات محققان دانشگاه مریلند در سال ۲۰۱۸ نشان داد این دیدگاهی که از مردان به صورت افراطی و غیرمنصفانهای انتظار دارد تا آنها قوی باشند باعث میشود تا مردان در زمان افسردگی دیرتر کمک بگیرند و همین میتواند به بدتر شدن اوضاع و اقدام به خودکشی دامن بزند.
موضوع دیگری که ازمردانگی سمینشئت میگیرد نیز مسئله مواد مخدر و اعتیاد است، همانطور که میدانیم تعداد بالایی از مصرف کنندگان و روی آورندگان به مواد مخدر را نیز مردان تشکیل میدهند، از طرفی عدم بروز احساسات در مردان سبب میشود که زندگی خانوادگی نیز تحت تأثیر قرار بگیرد.
وقتی مرد از بیان احساسات نهی شده است در طولانی مدت رابطه عاطفی پدران با فرزندان در خانواده دچار مشکل میشود، به اطراف خود نگاه کنید چند پدر میشناسید که توان برقراری رابطه عاطفی مستحکمی را با فرزند نوجوانش دارد؟ رابطه عاطفی بسیاری از پدران با ورود کودکانشان به فضای مدرسه، کم رنگ میشود و توان بروز عواطف خود را از دست میدهند چرا که آموزههای غلط او را به سمتمردانگی سمیسوق داده است از سویی زمانی که پدران میخواهند حتی درخصوص دغدغههای خود با فرزندانشان صحبت کنند، بسیار زودتر از مادران، فضای گفتوگوی آنها به سمت خشونت میرود و توان بیان کلامی مناسب را از دست میدهند.
میتوان گفت که این تفکرات به حذف نقش تربیتی پدران دامن زده است. پدری که با کودکش به ویژه اگر دختر باشد، کمتر بازی و گفتوگو میکند و با او وقت چندانی صرف نمیکند و در مقابل با فرزند پسرش، به تصور این که نباید پسری احساساتی تربیت کند، کمتر درباره احساسات او و البته احساسات خود به گفتوگو مینشیند، آرام آرام ارتباط خود را با آنها از دست خواهد داد.
ما ضد مرد نیستیم و نمیخواهیم قدرت مردان را از آنها بگیریم بلکه هدف ما کمک به سالم بودن مردان و کمک به موفقیت و کمک برای هدایت در شرایط دشوار زندگی است، اما چگونه میتوانیممردانگی سمیرا در سن بلوغ به هم بزنیم؟ بیایید با حذف برخی عبارات از خانه و جامعه خود شروع کنیم.
به این مثال توجه کنید: من با دختر کوچکم در زمین بازی هستم. پسری غریبه وسایل بازی او را به هم می زند و بچه من گریه میکند. به فرزندم می گویم «بیخیال پسر است دیگر» مادر او هم به بهانه این که پسر بچه و شیطان است از درخواست پسرش برای عذرخواهی از فرزند من غفلت میکند و هر دو زمینهمردانگی سمیرا فراهم آوردیم.
همه ما بارها این جمله را به کار بردیم «او پسر است»؛ «ذات مردان همین است»، «شیطنت ویژگی پسران است» و اغلب هنگام بحث درباره رفتار یک پسر بروز خشونت و شیطنت فراوان را امری طبیعی جلوه دادهایم همانطور که اجازه ندادهایم زمانی که زمین خوردند گریه کنند اما توجه داشته باشیم آنچه از پسرانمان انتظار داریم، به خصوص در مورد پرخاشگری، ماندگار است.
بنابراین اولین گام برای مقابله بامردانگی سمیاین است که فرهنگ غلطی که میگوید پسران از نظر بیولوژیکی برای خشونت و متزلزل بودن ساخته شدند را فراموش کنیم، ما باید با حذف عبارات «پسران طبعیتشان این است» «او این کار را میکند چون دوست دارد» از مکالماتمان به پسران اعتبار بیشتری دهیم.
در گام بعدی باید احساسات مردان و پسران را به رسمیت بشناسیم و به آنها اجازه بروز دهیم، طبق نظریه یادگیری اجتماعی، آموزش پسران برای سرکوب احساسات آسیب پذیر است، همانطور که در جمله «پسران بزرگ گریه نمیکنند»، بخش قابل توجهی از جامعه پذیری جنسیتی وجود دارد، ما باید احساسات مردان را به رسمیت بشناسیم.
مرد واقعی بودن کاریکاتور مردانه خشن نیست و مشخصاتی که معمولاً به عنوان ضعف تعریف میشود قسمتی از کل یک مرد سالم است، بی سوادی احساسی و تفکر گروهی به مردان ما اجازه میدهد به قربانی کردن دیگران به علاوه خودشان ادامه دهند، اگر مردان احساس میکنند باید مردانگی خود را تأیید کنند، آنها را تشویق کنید که این کار را به روشهایی انجام دهند که خود را رشد دهند بدون اینکه دیگران را از بین ببرند.
وقتی مردان نقشهای خود را گسترش دهند، همه سود میبرند به عنوان مثال کودکانی که با پدر خود وقت میگذرانند و از آنها حمایت عاطفی میگیرند، بزهکاری پایینتر،افسردگیکمتر و حتی رضایت بیشتری از زندگی دارند وقتی مردان با خانواده، دوستان و اجتماع ارتباط قوی برقرار میکنند، همه برنده میشوند.
مردانگی سمیبه همه ما آسیب میزند پس باید جعبهمردانگی سمیرا نادیده بگیریم، پسران در خانهها و کلاسهای درس ما شایسته بهترینها هستند و ما به عنوان بزرگسالان زندگی آنها، باید برای از بین بردن پیامهای فرهنگی و ساختارهای اجتماعی کهمردانگی سمیرا تقویت میکنند تلاش کنیم، ما کارهای زیادی پیش رو داریم، اما میتوانیم با حذف یک عبارت شروع کنیم، پس بیایید عبارت «مرد گریه نمیکند» را برای همیشه از زندگیمان حذف کنیم.
#روانشناسی #روانشناسان منبع: حقوق نیوز
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی مزمن است که باعث تغییرات شدید در خلق و خو، سطح انرژی و رفتار می شود. دورههای شیدایی و هیپومانیک نشانه اصلی این بیماری هستند و اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دورههای افسردگی نیز دارند. این بیماری با داروها، رواندرمانی، تغییر شیوه زندگی و سایر درمان ها قابل کنترل […]
5 ماه پیش
آگورافوبیا یک وضعیت روانشناختی است که باعث ترس بیش از حد از موقعیت های خاص می شود. برخی از افراد حتی ممکن است از ترک خانه خود اجتناب کنند. آگورافوبیا با درمان قابل کنترل است که شامل دارو درمانی، درمان شناختی رفتاری و تغییر سبک زندگی است. هر چه زودتر تشخیص و درمان را دریافت […]
5 ماه پیش
کتاب خودیاری برای درمان وسواس فکری عملی به زبان ساده توسط دکتر کامیار سنایی مرداد ماه سال ۱۳۹۹ نگاشتهشد. بهنرین کتاب برای کمک به درمان وسواس فکری عملی...
6 ماه پیش
دروغ در وافع سخن و مطلبی است که مطابق با واقع و حقیقت نیست یعنی بین آنچه که توسط فرد بیان می شود و آنچه در جهان خارج وجود دارد رابطه ای منطقی و صحیحی وجود ندارد.
6 ماه پیش
کتاب صوتی پورنوگرافی لذت ممنوعه را می توانید از طریق فروشگاه سایت دکتر سنایی تهیه کنید. همچنین از طریق شماره واتس آپ 00989034733009 نیز می توانید سفارش...
6 ماه پیش
اختلال اضطراب فراگیر (GAD) چیست؟ علائم و نشانه های GAD، درمان اختلال اضطراب فراگیر، دارودرمانی برای اضطراب
5 ماه پیش
خانواده اولین و مهمترین بافت اجتماعی را برای رشد فرد فراهم میسازد. روشهایی كه والدین در تربیت فرزندان خود به كار میگیرند، نقشی اساسی در تأمین سلامت روانی فرزندان آنها خواهد داشت بهطوریکه اکثر مشکلات رفتاری کودکان منعکس کنندهی رفتارهای است.
6 ماه پیش
این یک باور کلیشه ای است که بزرگترین مشکلات در ازدواج حول محور پول و رابطه جنسی می چرخد. اما این ها تنها مشکلاتی نیستند که می توانند یک رابطه طولانی مدت را ایجاد یا از بین ببرند. مجموعه ای از…
6 ماه پیش
فرزندپروری مبتنی بر ترس می تواند بر رشد، سلامت روان و رابطه شما با فرزند شما تأثیر بگذارد.
6 ماه پیش
بیشتر...