حقوق نیوز |
2 سال پیش

چرا من اینقدر ناراضی هستم 50 چیز کوچکی که پنهانی شما را ناراضی می کند حقوق نیوز

چرا من اینقدر ناراضی هستم؟ 50 چیز کوچکی که پنهانی شما را ناراضی می کند

هرازگاهی ممکن است بپرسید: چرا من اینقدر ناراضی هستم؟

آیا تاریکی عاطفی افراد انتخاب خودشان است؟ یا شرایط زندگی خارج از کنترل آنهاست؟

در حالی که افسردگی و سایر بیماری‌های روان‌شناختی قطعاً یک بیماری بالینی هستند و نباید آنها را دست کم بگیرید، عواملی نیز در ایجاد احساس ناراحتی نقش دارند که می‌توانید بر آنها تأثیر بگذارید.

در اینجا 50 دلیلی که ممکن است ناراضی باشید، و پیشنهاداتی در مورد نحوه باز کردن پرده ذهنی برای بازگرداندن نور خورشید آورده شده است.

1. شما نگران هستید.

نگرانی باعث ایجاد آشفتگی درونی می شود. مثل یک صندلی گهواره ای است که با تب حرکت می کند اما به جایی نمی رسد. نگرانی باعث ایجاد عمل نمی شود، شما را منجمد می کند، بنابراین نمی توانید به وضوح فکر کنید و تغییراتی ایجاد کنید تا مطمئن شوید که نتیجه منفی هرگز اتفاق نمی افتد.

انرژی شما بهتر است برای تغییر چیزهایی که می توانید کنترل کنید و رها کردن بقیه چیزها استفاده شود.

مارک تواین می گوید: من پیرمردی هستم و مشکلات زیادی را می شناسم اما اکثر آنها هرگز اتفاق نیفتاده است.

2. شما به ایده درک شده از کنترل پایبند هستید.

گاهی اوقات به نظر می رسد مردم بر این باورند که مستقیماً از یک کتاب کمیک ابرقهرمانی خارج شده اند.

آنها معتقدند که می توانند همه چیز را به خوبی کنترل کنند و همه چیز دقیقاً همان چیزی است که آنها برنامه ریزی کرده اند. چه باری برای حمل کردن!

مطمئناً برای برداشتن این وزن به نیروی سوپرمن نیاز دارید. با این حال، واقعیت این است که ما توانایی کنترل هیچ چیز دیگری غیر از خود را نداریم. یک بار با این کار صلح کنید، متوجه می شوید که فشار از بین رفته است و می توانید به جای ترسیم غیرممکن ها، از مناظر سفر لذت ببرید.

امانوئل تنی می گوید: همانطور که ایمان شما تقویت می شود، متوجه می شوید که دیگر نیازی به داشتن حس کنترل وجود ندارد، همه چیز همانطور که می خواهد جریان خواهد داشت، و شما با آنها جریان خواهید داشت که بسیار به لذت و نفع شما خواهد بود.»

3- شما کینه دارید.

کینه توزی تقریباً همان منطق نوشیدن زهر و انتظار برای مردن طرف مقابل را دارد. شما با حمل این همه انرژی منفی به خودتان آسیب می رسانید.

بگذار تلخی ها برود... به نفع خودت. کسی که از شما انتقاد کرده است احتمالاً بدون فکر کردن به شما اوقات خوبی را سپری می کند، در حالی که شما زندگی خود را با فرستادن پرتوهای مرگ با ذهن خود تلف می کنید.

مارک تواین می گوید: خشم اسیدی است که بیشتر از هر چیزی که روی آن ریخته می شود به ظرفی که در آن ذخیره می شود آسیب می رساند.

4. شما معتقدید که همه باید طبق قوانین شما بازی کنند.

اگر انتظار دارید دنیا با شما منصف باشد زیرا شما منصف هستید، خود را گول می زنید. این مثل این است که انتظار داشته باشی شیر تو را نخورد چون تو او را نخوردی.»

دنیا بر اساس قوانین شما زندگی نمی کند. هر چه زودتر این را بپذیرید، شادتر خواهید بود.

هیچ کس دیگری یادداشت شما را در مورد نحوه انجام کارها، نحوه رفتار آنها با شما، یا اینکه چگونه زندگی خود را بر اساس معیارها و باورهای شما انجام دهند، دریافت نکرده است.

مردم اغلب به این دلیل عصبانی می شوند که کسی آرمان های عمیق آنها را زیر پا می گذارد. با این حال، تلاش برای انجام یک کار غیرممکن - واداشتن همه برای زندگی بر اساس ایده آل شما - ناامیدی زیادی ایجاد می کند.

افراد را همانگونه که هستند بپذیرید و از طیف رنگارنگ ایده ها و دیدگاه ها قدردانی کنید، به جای اینکه از آنها خشمگین شوید.

5. شما خود را با دیگران مقایسه می کنید.

گفتن اینکه کسی زشت است شما را زیباتر نمی کند.

اکثر مردم بازی مقایسه درونی انجام می دهند. معمولاً، آنها فقط یک بخش کوچک از زندگی آن شخص را بررسی می کنند و می بینند که کجاست.

نگاه کردن به بخش کوچکی از یک فرد و رتبه‌بندی آن بخش در مقابل خود، فعالیتی بی‌معنی است.

شما خیلی بیشتر از این یک تکه از زندگی خود هستید که در حال حاضر زیر میکروسکوپ دارید. این عادت تنها باعث ایجاد نارضایتی در زندگی شما می شود.

اگر به سادگی نمی توانید اندازه گیری چیزها را متوقف کنید، به جای آن یک مقایسه درونی انجام دهید. آیا شما بهتر از دیروز هستید؟

6. شما انتخاب کردید که فقط زمانی شاد باشید که تمام رویاهایتان محقق شوند.

خوشبختی با آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد تعیین نمی شود، بلکه بر اساس آنچه در درون شما اتفاق می افتد تعیین می شود. بیشتر مردم برای به دست آوردن شادی به دیگران وابسته اند، اما حقیقت این است که شادی همیشه از درون می آید.

چه کسی شادتر است، کسی که تصمیم می گیرد: «وقتی 100 میلیون دلار به دست بیاورم خوشحال می شوم» یا کسی که معتقد است: «با یک شام عالی و وقت با خانواده ام خوشحال خواهم شد؟»

داشتن اهداف عالی عالی است. اما وقتی شادی خود را به موفقیت‌های آینده گره می‌زنید که ممکن است اتفاق بیفتند یا نشوند، هرگز در زندگی امروزی شادی پیدا نمی‌کنید.

چیزهایی را بیابید که امروز شما را به وجد می آورد و اجازه دهید فردا شما را شگفت زده کند.

7. شما آدم نیمه خالی لیوان هستید.

شما همان چیزی می شوید که روی آن تمرکز می کنید و افرادی را که با آنها وقت می گذرانید دوست دارید.

اگر فردی بدبین هستید، متوجه تمام بدی های زندگی خود خواهید شد. ادراک شما به واقعیت شما تبدیل می شود.

در عوض، تمرکز خود را بر بهترین افراد، لحظات روشن تر، و زیبایی ها و برکات اطراف خود انتخاب کنید. هر چه بیشتر روی نور خورشید تمرکز کنید، سایه ها کمتر به چشم انداز شما هجوم خواهند آورد.

8. شما تنها هستید.

مادر ترزا می گوید: وحشتناک ترین فقر، تنهایی و احساس بی مهری است.»

ما به طور طبیعی موجوداتی اجتماعی هستیم و پرورش روابط بخش بزرگی از زندگی را تشکیل می دهد.

پیدا کردن روابط دوستانه مطمئناً اشتیاق شما را نسبت به آنچه هر روز به ارمغان می آورد افزایش می دهد.

چگونه دوستان خوبی پیدا می کنید؟ به دنبال محیط های اجتماعی با افرادی باشید که علایق و عقاید مشابهی دارند تا یک پایه مشترک و یک رابطه عالی ایجاد کنید.

لبخند بزنید و به دیگران علاقه واقعی داشته باشید. تعجب خواهید کرد که این کار تا چه حد شما را در ایجاد ارتباطات مادام العمر کمک می کند.

9. شما به دنبال مادی گرایی بر هر چیز دیگری در زندگی هستید.

بسیاری از مردم بسیار فقیر هستند زیرا تنها چیزی که دارند پول است. در حالی که پول مطمئناً یک سود بزرگ در این زندگی است اماخوشبختی نمی آورد.

به این فکر کنید که اگر فردا آخرین روز نفس کشیدن شما باشد چه احساسی خواهید داشت.

آیا واقعاً می خواهید پول بیشتری به دست آورید یا تمرکز شما روی ارتباط با مردم یا داشتن تجربیات خاص است؟

اگر بر اساس ارزش‌های خود زندگی کنید، بیشتر از آنچه مادی‌گرایی می‌توانست به ارمغان بیاورد، کامیابی خواهید یافتو این موتور انگیزشی به شما کمک می‌کند تا ارزش‌هایی را که واقعاً برایتان مهم هستند، کشف کنید.

10. برای چیزهای درست وقت نمی گذارید.

وقتی از تعقیب چیزهای اشتباه دست بردارید، به چیزهای درست فرصت می دهید تا شما را بگیرند.

همه ما گاهی تمرکز خود را از دست می دهیم. با این حال، همسو نگه داشتن فعالیت‌هایتان با ارزش‌هایتان برای حفظ دیدگاه مثبت مفید است.

یکی از تمرین‌های خوب این است که ارزش‌های خود را فهرست کنید و آنها را بر اساس اهمیتی که برای شما دارند رتبه‌بندی کنید. سپس، ببینید چه تعداد از فعالیت های روزانه شما واقعاً با ارزش های شما همسو هستند. آیا قطع ارتباط وجود دارد؟ اگر چنین است، برای تغییر آن چه کاری می توانید انجام دهید؟

اما با این حال، بهترین کار این است که بفهمید چگونه زندگی خود را اولویت بندی کنید و آنچه را که برای شما مهم است انجام دهید.

11. با افراد ناراضی معاشرت می کنید.

وقتی باید شروعبه خطر انداختن خود و اخلاقیات خود برای اطرافیانتان کنید، احتمالاً زمان آن رسیده است که اطرافیانتان را تغییر دهید.

شما مجموع پنج نفری هستید که بیشترین زمان را در اطرافشان می گذرانید. اگر دوستان شما منبع دائمی منفی در زندگی شما هستند، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که افراد مثبت اندیش بیشتری پیدا کنید.

12. شما هدف خود را کشف نکرده اید.

بسیاری از مردم این دروغ را پذیرفته اند که هدف زندگی آنها رسیدن به آخر هفته است. جای تعجب نیست اینهمه ضربه زن بدبخت ساعت در دنیا وجود دارد.

به جای بودن، راهی برای شروع زندگی پیدا کنید!

اشتیاق و هدف خود را بیابید و آنها را دنبال کنید، علیرغم این واقعیت که ممکن است امور پیش پا افتاده را از درون شما را وحشت زده کند.

کشف نقش خود در داستان یکی از بهترین قطعات در ماجراجویی زندگی است!

13. شما بیشتر بازیگر هستید تا نویسنده.

رالف والدو امرسون می گوید: خودت بودن در دنیایی که مدام در تلاش است از تو چیز دیگری بسازد، بزرگترین دستاورد است.

وقتی سعی می کنید کسی باشید که نیستید به دنیا ضرر بزرگی می کنید. معتبر باشید.

بازی در نقشی که قرار نبود آن را بازی کنید تا انتظارات بیرونی را برآورده کنید، فقط درخواست اندوه است. بخشی از شما همیشه می‌داند که از نظر احساسی،خوشحالی خود را از خواندن خطوطی که ننوشته‌اید به خطر می‌اندازید، و بدتر از آن، باور ندارید.

14. شما در گذشته خود گیر کرده اید.

اگر به خواندن آخرین فصل زندگی خود ادامه دهید، نمی توانید فصل بعدی زندگی خود را شروع کنید.

بسیاری از مردم محصول گذشته خود می شوند. آنها قربانیان پشیمانی، اندوه،اگرها و دید پسین هستند.

در حالی که همه ما می توانیم از گذشته خود درس بگیریم، ماندن در آنجا برای زندگی در زمان حال عملی نیست. گذشته را نمی توان تغییر داد یا دوباره زنده کرد. تمرکز مداوم بر روی آن یک چشم انداز سالم از نظر عاطفی ایجاد نمی کند.

15. مدام به آینده خود فکر می کنید و نمی توانید از امروز لذت ببرید.

آنچه امروز انجام می دهید تعیین می کند که فردا چه کسی خواهید بود.

برخی از افراد آنقدر روی ستاره ها تمرکز می کنند که تمام مناظر، تجربیات و درس های آموخته شده از رسیدن به آنجا را از دست می دهند.

در ماجراجویی به اندازه رسیدن به هدف نهایی لذت ببرید. اگر این کار را نکنید، تا زمانی که چشم انداز آینده شما واقعیت پیدا کند، ناامید خواهید شد.

از آنجایی که ممکن است این اتفاق بیفتد یا نشود، چرا خودتان را محدود کنید، زمانی که می توانید به همان اندازه خوشبختی را در جستجو و مقصد پیدا کنید.

16. شما ناسالم هستید.

دیپاک چوپرا می گوید: روشی که فکر می‌کنید، طرز رفتارتان، نوع غذا خوردن شما می‌تواند بین 30 تا 50 سال بر زندگی شما تأثیر بگذارد.»

اینکه شما برای تناسب اندام، تغذیه سالم، کاهش استرس و خواب ارزش قائل هستید، همگی بر میزان شادی شما تأثیر می گذارند. احساسات با بسیاری از خواص فیزیکی در بدن شما مرتبط هستند.

ارتباط ذهن و بدن بسیار واقعی است، و اغلب فقط با اضافه کردن ورزش، نور خورشید، یک رژیم غذایی سالم‌تر می‌توان خلق و خوی شما را فوراً بهبود بخشید.

17. شما یک کمال گرا هستید.

هانا آرنت می گوید: برای ادامه زندگی باید سعی کرد از مرگ ناشی از کمال گرایی فرار کرد.»

سه نوع اصلی کمال گرایی وجود دارد:

کمال گرایی خود - جایی که از خود انتظار کمال دارید. کمال گرایی اجتماعی - جایی که فکر می کنید دیگران از شما انتظار دارند که کامل باشید. و کمال گرایی دیگر - جایی که انتظار دارید دیگران کامل باشند.

هر سه مثال می توانند از بین برنده شادی باشند.

کامل بودن یک هدف غیرواقعی است که نباید برای خود یا دیگران قرار دهید. کوتاه آمدن مداوم از دست نیافتنی ها، مدام شما را آبی نگه می دارد.

18. از شکست می ترسید.

وینستون چرچیل می گوید: موفقیت نهایی نیست، شکست کشنده نیست: این شجاعت ادامه دادن است که مهم است.

برخی از مردم آنقدر از اشتباه کردن می ترسند که هرگز تلاش نمی کنند. فقط تصور کنید زمانی که راه رفتن را یاد می‌گرفتید، چگونه می‌شد! احتمالا هنوز در حال خزیدن بودید.

متأسفانه، ما گاهی اوقات شجاعت خود را در بزرگسالی از دست می دهیم و می ترسیم هر چیزی را امتحان کنیم زیرا ممکن است کارساز نباشد.

اگر این طرز فکر را بپذیرید، هرگز به توانایی های خود عمل نخواهید کرد. این می تواند یک نارضایتی بزرگ در زندگی شما ایجاد کند.

19. شما ناامن هستید

اریکفروم می گوید:وظیفه ای که باید برای خود تعیینمیکنیم این نیست که احساس امنیت کنیم، بلکه بتوانیم ناامنی را تحمل کنیم.

رشد خارج از مناطق راحتی ما اتفاق می افتد. اگر آنقدر ناامن هستید که نمی توانید از چیزهای آشنا بیرون بیایید، هرگز لذت غلبه بر ترس های خود و پیدا کردن بال های خود را نخواهید فهمید.

بالاخره یک پرنده باید در نهایت بپرد تا بفهمد می تواند پرواز کند. شما نمی توانید برای همیشه در لانه بمانید و از تماشای اوج گرفتن دیگران خوشحال باشید.

20. شما بدهکار هستید.

رالف والدو امرسون می گوید: مرد بدهکار عجالتا برده است.

بدهی بیش از حد می تواند باعث استرس، شکست روابط و مشکلات مالی شود. انجام یک برنامه برای رهایی از درد و رنج اغلب می تواند آرامش خاطر را به ارمغان بیاورد.

21. شما به دنبال تأیید اعتبار هستید.

یاد بگیرید که اول خودتان را دوست داشته باشید، به جای اینکه عاشق این ایده باشید که دیگران شما را دوست دارند.

اگر به دنبال دیگران باشید تا ارزش خود را تعیین کنید، همیشه ناامید خواهید شد.

هیچ شخصی جز شما نباید قدرت تعیین شادی یا ارزش شما را داشته باشد.

22. از روابط شخصی غافل می شوید.

کسی را انتخاب نکن که برای دنیا زیباست. کسی را انتخاب کن که دنیایت را زیبا می کند.

اکثر اعترافات در بستر مرگ صرف زمان بیشتر در زنجیر به دفتر یا کسب درآمد نمی شود.

اکثر مردم از روابطی که در پی چیزهایی که به طور ناگهانی اهمیت خود را از دست داده اند نادیده گرفته شده اند پشیمان می شوند.

به یاد داشته باشید، از دوستان و خانواده خود غافل نشوید. عشق آنها در نهایت از هر چیز دیگری ارزشمندتر است.

23. کارها را به تعویق می اندازید.

لرد چسترفیلد می گوید: ارزش واقعی زمان را بدانید؛ هر لحظه آن را قاپید، بگیرید و لذت ببرید. بدون بیکاری، بدون تنبلی، بدون تعلل: هرگز کاری را که امروز می توانید انجام دهید به فردا موکول نکنید.

به تعویق انداختن یک مارپیچ بی پایان به سوی ناامیدی است. هر چه بیشتر این کار را انجام دهید، بار شما سنگین تر می شود. این مانند تلاش برای دویدن ماراتن در حالی است که در طول مسیر سنگ ها را جمع می کنید. در نهایت استرس بیش از حد سنگین می شود.

شما باید پروژه ها را تمام کنید و آن سنگ ها را رها کنید تا سبک بمانید و بتوانید در طول روز مانور دهید بدون اینکه 20 پروژه دیگری را که به تعویق انداخته اید پشت سر بگذارید.

24. شما در حال یادگیری نیستید.

هنری فورد می گوید:هرکسی که از یادگیری دست بکشد پیر است، چه در بیست و چه در هشتاد سالگی. هرکس که یادگیری را ادامه میدهد، جوان میماند. بهترین چیز در زندگی این است که ذهن خود را جوان نگه دارید.

یادگیری چیزهای جدید باعث شادی در کشف پیشرفت می شود. اگر یادگیری را متوقف کرده اید، سرگرمی جدیدی را بپذیرید یا علاقه جدیدی را کشف کنید.

متوجه خواهید شد که هیجان یادگیری بهار اضافی را برای شما به ارمغان می آورد.

25. رویاهای تحقق نیافته دارید.

والت دیزنی می گوید:همه رویاهای ما می توانند محقق شوند، اگر ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم.

ارواح رویاهای مرده می توانند ما را تعقیب کنند. خوشبختانه، شما همیشه می توانید با یافتن شجاعت دنبال کردن امکانات جدید و هیجان انگیز، جان تازه ای به چشم انداز خود بدهید.

هیچ وقت برای انجام کارهایی که دوست دارید دیر نیست. در پایان روز، فقط از کارهایی که انجام نداده اید پشیمان خواهید شد.

26. شما خسته هستید

سوزان سونتاگ می گوید: زندگی انسان خلاق با کسالت هدایت، هدایت و کنترل می شود. اجتناب از کسالت یکی از مهمترین اهداف ماست.

بسیاری از مردم زندگی را بدون چالش می گذرانند و این می تواند منجر به کسالت شود. از این گذشته، امکانات فنی، مقررات ایمنی، و سهولت زندگی مدرن اغلب می‌توانند ماجراجویی را از زندگی دور کنند.

هنوز راه های رام نشده زیادیبرای یافتنوجود دارد فقط باید انجام کارهایی را هدف قرار دهید که به اندازه کافی شما را بترساند و شما را با ماجراهای شگفت انگیز زندگی بیدار کند.

27. شما بیش از حد مشغول هستید.

«نگویید که وقت کافی ندارید. شما دقیقاً همان تعداد ساعتی در روز دارید که به هلن کلر، پاستور، میکائل آنژ، مادر ترزا، لئوناردو داوینچی، توماس جفرسون، آلبرت انیشتین و غیره داده شده است.

اگر به جای تمرکز بر روی چیزهایی که به شما احساس سرزندگی می‌دهند، وقت خود را صرف مشغول بودن می‌کنید، خوشبختی را به‌عنوان یک جست‌وجوی گریزان خواهید یافت.

به جای اینکه فقط مشغول باشید، یاد بگیرید زمان خود را مجدداً متمرکز کنید تا مؤثر باشید و وقت خود را برای چیزهایی تلف نکنید که به بهترین زندگی کمک نمی کنند.

به هر حال، می توانید چیزهای زیادی پیدا کنید که وقت شما را می گیرد، اما شما را به جایی نمی برد.

28. شما به اندازه کافی نمی خوابید.

ارنست همینگوی می گوید: من عاشق خوابم. وقتی بیدار هستم، زندگی من این تمایل دارد که از هم بپاشد، می دانید؟

افرادی که از بی خوابی رنج می برند در مقایسه با افرادی که خوب می خوابند، 10 برابر احتمال ابتلا به افسردگی را دارند.

مشکلات خواب با بسیاری از مشکلات سلامتی دیگر نیز مرتبط است.

بنابراین، اگر خوب نمی‌خوابید، وقت آن است که این مشکل را برطرف کنید.

29. شما زمان کافی را به تنهایی نمی گذرانید.

مارتین بوبر می گوید: تنهایی محل تطهیر است.

گاهی وقت نمی گذاریم خودمان را از هیاهوی زندگی جدا کنیم و فقط ذهن خود را جوان کنیم و بردرون تمرکز کنیم.

اشکالی ندارد که زمانی را به تنهایی اختصاص دهید تا به شما آرامش دهد. چه نوشیدن یک قهوه روی نیمکت پارک زیر درخت یا یک سفر یک هفته ای کوله پشتی در میان کوه ها.

هر قدر که لحظات تنهایی خود را سپری می کنید، فراموش نکنید که زمانی را برای دور شدن از همه جنون های زندگی و تمرکز مجدد اختصاص دهید. موج ذهنی شما از شما تشکر خواهد کرد.

30. برای تعیین اهداف وقت نمی گذارید.

تونی رابینز می گوید: تعیین اهداف اولین قدم در تبدیل چیزهای نامرئی به مرئی است.

زندگی بی هدف منشأ ناامیدی و سرخوردگی در زندگی است.

به جای اینکه فقط اجازه دهید همه چیز برای شما اتفاق بیفتد و سعی کنید به آن ادامه دهید، آینده خود را با تعیین اهداف و دنبال کردن آنها بسازید. یکی از بزرگترین لذت های زندگی دیدن به ثمر رسیدن یک هدف است.

31. شما وابسته هستید.

دنیس ویتلی می گوید: بزرگترین هدایایی که می توانید به فرزندان خود بدهید، ریشه های مسئولیت پذیری و بال های استقلال است.

در حالی که ممکن است وابستگی به دیگران آسان تر باشد، مستقل شدن یکی از ویژگی های بزرگسالی است. کسانی که بدون هیچ برنامه ای برای رهایی به دیگران می چسبند، اغلب با عزت نفس دست و پنجه نرم می کنند

پیدا کردن بال های خود زمانی که توسط برنامه های دیگران سنگین می شود، سخت است.

32. فکر نمی کنید لایق خوشبختی باشید.

مری گوردون می گوید: ما سزاوار خوشبختی هستیم یا هیچ یک از ما شایسته خوشبختی نیستیم.

برخی از مردم این تصور را دارند که سزاوار خوشبختی نیستند. آنها ممکن است نسبت به گذشته خود احساس گناه داشته باشند و احساس کنند باید مجازات شوند یااحساس نمی کنند که شایسته چنین احساسی هستند.

خوشبختی چیزی است که همه باید تجربه کنند. اگر احساس نمی کنید که شایسته آن هستید، وقت آن است که دیدگاه خود را مجدداً تنظیم کنید. به خودتان اجازه دهید مکان شادتان را پیدا کنید.

33. شما همیشه یک قدمبا راضی بودن فاصله دارید.

اریکفروم می گوید: طمع گودالی است بی انتها که انسان را در تلاشی بی پایان برای ارضای نیاز بدون رسیدن به ارضاخسته می کند.

اگر شما فردی هستید که همیشه یک قدم با راضی بودن فاصله دارید، ممکن است به شانس شما برای خوشبختی لطمه بزند.

اگر همیشه چیزی وجود داشته باشد که شما نیاز دارید تا زندگی خود را پر کنید، این چه زمانی به پایان می رسد؟ اکثر افرادی که اینگونه فکر می کنند متوجه نیستند که هرگز نمی توانند هیولای حرص و طمع درون خود را راضی کنند. آنها واقعاً باور دارند که خودشان دروغ می گویند که اگر این آخرین چیز را داشته باشند، خوشبختی آنها را پیدا خواهد کرد.

کسانی که یاد می گیرند لذت لحظه را در آغوش بگیرند، به جای موکول کردن آن به آینده ای دور که هرگز اتفاق نخواهد افتاد، متوجه می شوند که زندگی را بسیار بیشتر از کسانی که همیشه سعی در پر کردن گودال بی انتها دارند، دوست دارند.

34. فرصت ها را نادیده می گیرید.

توماس جفرسون می گوید: بیشتر مردم فرصت را از دست می دهند، زیرا لباس هایی به تن دارند و شبیه کار هستند

گاهی اوقات، وقتی فرصتی برای زدن در پیش می آید، مردم فقط تصمیم می گیرند تلویزیون را روشن نگه دارند و در را پاسخ ندهند.

وقتی نمی توانید چیزهای خوبی را که برایتان پیش می آید نگه دارید، خوشحال بودن سخت است. ریسک کنید و بپرید. ممکن است تعجب کنید که چقدر زندگی شما را برای بهتر شدن تغییر می دهد

35. شما از تن آسا هستید.

تن آسا شدن بسیار آسان است. با این حال، هر زمانی که بخواهید به جای شناور شدن به هر کجا که آب شما را می برد، می توانید این هیولا را ترک کنید و به سمت آینده ای بهتر شنا کنید.

لذتی در مبارزه وجود دارد که هرگز در وجود منفعل آن را تجربه نخواهید کرد.

36. از شغل خود متنفر هستید.

مارتین لوتر کینگ جونیور می گوید: کار زندگی شما هر چه هست، آن را به خوبی انجام دهید. انسان باید آنقدر کارش را خوب انجام دهد که زنده، مرده و متولد نشده بهتر از این نتوانند آن را انجام دهند.

شما بیشتر عمر خود را صرف کار می کنید. بنابراین، اگر در شغلی هستید که از آن متنفر هستید، حفظ دیدگاه شاد واقعاً سخت است.

بهترین راه برای تغییر زندگی این است که شروع به کار در جهت علاقه خود کنید، نه فقط یک چک حقوق.

37. چیزهای اشتباه را تعقیب می کنید.

وقتی از تعقیب چیزهای اشتباه دست بردارید، به چیزهای درست فرصت می دهید تا شما را بگیرند.

گاهی اوقات ما در مورد آنچه واقعا برای ما مهم است گیج می شویم.

یک فرو رفتن عمیق در درون خود انجام دهید تا بفهمید چه چیزی برای شما ارزش بیشتری دارد. سپس، زندگی خود را در تعقیب چیزهایی که واقعاً مهم نیستند تلف نکنید.

38. شما زندگی معنوی ندارید.

بسیاری از مطالعات ارتباط بین معنویت و افزایش شادی را نشان داده اند. عضوی از گروهی از افراد همفکر باشید که بر کمک به دیگران تمرکز می‌کنند و بدون قید و شرط به افراد عشق می‌ورزند، مطمئناً به شما کمک می‌کند تا در زندگی احساس رضایت کنید.

همچنین، بسیاری از مردم دعا و مراقبه را بسیار آرام بخش و برای سلامت عاطفی خود مفید می دانند. همه این عوامل، و همچنین بسیاری از عوامل دیگر، به یک دیدگاه ذهنی بهتر از افرادی که به قلمرو معنوی متصل هستند کمک می کند.

39. شما هیچ دوست واقعی ندارید.

پیدا کردن صد دوست معجزه نیست. معجزه این است که یک دوست پیدا کنی که در کنارت بایستد حتی وقتی صدها نفر مخالفت کنند.

در حالی که ممکن است دنیای شما پر از آشنایان باشد، اگر چند دوست صمیمی نداشته باشید که هر چقدر هم که طوفان سخت باشد به شما کمک کنند، خود را در حالت غمگینی خواهید دید.

زندگی ارتباط با مردم است، و اگر مطمئن نیستید که چقدر قوی هستید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که دوستانی پیدا کنید که همیشه آنجا باشند.

با دانستن اینکه همیشه حمایت خواهید داشت، نسبت به آینده خود اطمینان بیشتری خواهید داشت.

40. شما از خود می ترسید.

مطمئنم از موفقیت نمی ترسم و یاد گرفته ام که از شکست نترسم. تنها چیزی که اکنون از آن می ترسم این است که کسی باشم که خیلی دوستش ندارم.

اگرچه عجیب به نظر می رسد، بسیاری از مردم از خودشان می ترسند و به غرایز خود اعتماد ندارند. در حالی که هیچ کس کامل نیست، اگر نمی توانید به خودتان اعتماد کنید، به چه کسی می توانید اعتماد کنید؟

یادگیری اینکه به تصمیمات و مسیر زندگی خود ایمان داشته باشید، سفری بسیار رضایت بخش تر از شک کردن دائمی به خودتان ایجاد می کند.

41. شما بیش از حد به آنچه دیگران فکر می کنند اهمیت می دهید.

بسیاری از مردم چیزهایی را می خرند که به آنها نیاز ندارند، با پولی که ندارند، تا افرادی را که نمی شناسند تحت تاثیر قرار دهند.

زمانی که مردم در نهایت این واقعیت را بپذیرند که نمی‌توانید همه را راضی کنید، زندگی بسیار آسان‌تر می‌شود.

در واقع، داشتن هدف برای راضی نگه داشتن همه به سادگی شما را دیوانه می کند. دلیلی وجود ندارد که انگیزه ها و افکار دیگران در گوش شما زمزمه کند.

از چرخه خوشایند مردم رها شوید و یاد بگیرید که خودتان زندگی کنید.

42. آرام نمی گیرید.

ایمان داشتن اعتماد به آب است وقتی شنا می کنید، آب را نمی گیرید زیرا اگر این کار را بکنید فرو می روید و غرق خواهید شد. در عوض آرام می گیرید و شناور می شوید.

فقط کار بدون هیچ بازی همه شادی را دور می کند. همه ما به زمان استراحت نیاز داریم. بیاموزید که اولویت بیشتری برای یادگیری کاهش استرس قائل شوید. اگر یاد بگیرید که برای استراحت و تجدید قوا وقت بگذارید، سلامت روحی و جسمی شما به طرز چشمگیری بهبود می یابد.

43. شما ریسک نمی کنید.

بسیاری از مردم زندگی خود را به محدودیت ها نمی رسانند. اگر کمی احساس می کنید که چالشی نیست و تغییری نکرده اید شاید زمان آن رسیده است که برخی از خطرات را دوباره مرور کنید و خود را کمی جلوتر ببرید.

ممکن است متوجه شوید که در حال کاوش در قلمروی ناشناخته هستید در حالی که دوستانتان به آغوش صندلی راحتی افراد آشنا باز می گردند. هیجان غلبه بر محدودیت های قبلی، وجودی فریبنده ایجاد می کند.

44. شما بی تاب هستید.

رابرت شولر می گوید: هرگز در زمستان درختی را قطع نکنید. هرگز در زمان کم تصمیم منفی نگیرید. وقتی در بدترین حالت خود هستید، هرگز مهمترین تصمیمات خود را نگیرید. صبر کن. صبور باش. طوفان خواهد گذشت. بهار خواهد آمد.»

من همیشه با صبر مبارزه کردم. صبر کردن بسیار سخت است، اما گاهی اوقات این تنها کاری است که می توانید انجام دهید.

هنگامی که یاد می گیرید به زمان هایی نزدیک شوید که شرایط شما را مجبور به کاهش سرعت می کند، سعی کنید دیدگاه مثبتی نسبت به موقعیت داشته باشید.

ه هر حال، زمان به هر طریق خواهد گذشت. شما می توانید آرام باشید و زمان خود را برای گرفتن بهترین تصمیم اختصاص دهید، یا می توانید یک چرخش عجولانه انجام دهید که شما را به مسیری بسیار بدتر می برد.

45. شما از اشتباهات خود درس نمی گیرید.

شما نمی توانید چیزی را که با آن مخالفت می کنید تغییر دهید.

آیا تا به حال توجه کرده اید که چگونه به نظر می رسد برخی افراد هرگز یاد نمی گیرند؟ با وجود اینکه همیشه به نتایج وحشتناکی می رسند، با همان الگوی خود تخریبی ادامه می دهند.

در حالی که دیدن این اتفاق برای دیگران آسان است، تشخیص آن در خودمان بسیار سخت تر است. اگر مشکلی پیش بیاید، هر چقدر هم که ممکن است وسوسه انگیز باشد که فقط حافظه را مسدود کنید، بهتر است به این فکر کنید که چگونه نتیجه منفی رخ داده است و چگونه می توانید از تکرار آن در آینده جلوگیری کنید.

اشتباهات ما در خدمت هدفی هستند، مهم نیست چقدر دردناک است، باید از آنها درس بگیریم.

46. شما سگ ندارید.

درمان با حیوانات خانگی بسیار موثر است، به طوری که توسط بیمارستان ها، خانه های سالمندان، و آژانس های امدادرسانی در بلایای طبیعی استفاده می شود. مطالعات نشان می دهد که نوازش حیوانات باعث ترشح اکسی توسین، یک هورمون احساس خوب، هم در سگ و هم در انسان می شود.

این کاملاً منطقی است که داشتن یک درمانگر حیوان خانگی زنده با دم تکان دهنده و چشمان سگی به شما لبخند می‌زند و روزتان را درخشان می‌کند.

47. راحتی را با شادی یکی می دانید.

فقط به این دلیل که در زندگی و شغل خود راحت هستید، به این معنی نیست که لزوماً خوشحال هستید.

یاد بگیرید که بین این دو احساس تمایز قائل شوید. ممکن است متوجه شوید که اگرچه زندگی آرامی دارید، اما با افسردگی دست و پنجه نرم می کنید.

اگر چنین است، آنچه را که شما را خوشحال می کند، پیدا کنید و حتی به قیمت آسایش خود، آن را دنبال کنید.

48. شما خودتان را دوست ندارید.

یافتن خوشبختی غیرممکن است اگر آنقدر خودتان را دوست نداشته باشید که آن را دنبال کنید. در حالی که ممکن است بیرون آمدن از رینگ بوکس سخت باشد، زمان آن رسیده است که دست از ضرب و شتم خود بردارید و یاد بگیرید که فردی را در آینه دوست داشته باشید.

49. شما کارت قربانی بازی می کنید.

اگر زندگی خود را به عنوان قربانی زندگی می کنید، این دروغ را نیز باور می کنید که قدرت تغییر آن را ندارید. این راهی برای پذیرش وجودی معنادار نیست.

در عوض، سیستم باورهای معیوب خود را تغییر دهید و به خود قدرت دهید تا مسئولیت اعمال خود و واکنش های مربوط به آن را بپذیرید.

هرگز قدرت خود را به کسی ندهید.

50. شما به خود اجازه نمی دهید که خوشحال باشید.

چه چیزی را در دست گرفته اید که شما را ناراحت می کند؟ این یک سوال منصفانه است که از خود بپرسید.

گاهی اوقات، ما آگاهانه ناراحتی را انتخاب می کنیم، زیرا نمی توانیم آن را رها کنیم. یا، ناآگاهانه آن را انتخاب کردیم، زیرا نگاهی دقیق و خوب به زندگی خود نداشته ایم و کشف نکرده ایم که چه چیزی را باید حذف کنیم.

انتخاب شاد بودن در نهایت در دستان شماست. شادی لازم نیست دست نیافتنی باشد. گاهی اوقات، تنها کاری که باید انجام دهید این است که دری را به روی فرصت های هیجان انگیز پیش روی خود باز کنید



#‌روانشناسی #‌روانشناسان منبع: حقوق نیوز

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط

اختلال اضطراب فراگیر (GAD) چیست؟ علائم و نشانه های GAD، درمان اختلال اضطراب فراگیر، دارودرمانی برای اضطراب

5 ماه پیش

اضطراب جدایی چیست؟ طبیعی است که فرزند خردسال شما هنگام جدایی از شما احساس اضطراب کند. در اوایل کودکی، گریه کردن، عصبانیت، یا چسبیدن (همه نشانه‌های اضطراب جدایی) واکنش‌های سالم به جدایی و مرحله طبیعی رشد هستند. ممکن است از تولد کودک شروع شود و ممکن است تا سن چهار سالگی دوباره تکرار شود. در […]

5 ماه پیش

این یک باور کلیشه ای است که بزرگترین مشکلات در ازدواج حول محور پول و رابطه جنسی می چرخد. اما این ها تنها مشکلاتی نیستند که می توانند یک رابطه طولانی مدت را ایجاد یا از بین ببرند. مجموعه ای از…

6 ماه پیش

اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی مزمن است که باعث تغییرات شدید در خلق و خو، سطح انرژی و رفتار می شود. دوره‌های شیدایی و هیپومانیک نشانه اصلی این بیماری هستند و اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دوره‌های افسردگی نیز دارند. این بیماری با داروها، رواندرمانی، تغییر شیوه زندگی و سایر درمان ها قابل کنترل […]

5 ماه پیش

خانواده اولین و مهم‌ترین بافت اجتماعی را برای رشد فرد فراهم می‌سازد. روش‌هایی كه والدین در تربیت فرزندان خود به كار می‌گیرند، نقشی اساسی در تأمین سلامت روانی فرزندان آنها خواهد داشت به‌طوریکه اکثر مشکلات رفتاری کودکان منعکس کننده‌ی رفتارهای است.

6 ماه پیش

کتاب صوتی پورنوگرافی لذت ممنوعه را می توانید از طریق فروشگاه سایت دکتر سنایی تهیه کنید. همچنین از طریق شماره واتس آپ 00989034733009 نیز می توانید سفارش...

6 ماه پیش

کتاب خودیاری برای درمان وسواس فکری عملی به زبان ساده توسط دکتر کامیار سنایی مرداد ماه سال ۱۳۹۹ نگاشته‌شد. بهنرین کتاب برای کمک به درمان وسواس فکری عملی...

6 ماه پیش

ترس از مجازات، آبرو و یا مورد بازخواست قرار گرفتن باعث می شود تا کودک و نوجوان از گفتن حقایق سر باز زند و گرایش به دروغگویی در آن ها شدت می یابد.

6 ماه پیش

دروغ در وافع سخن و مطلبی است که مطابق با واقع و حقیقت نیست یعنی بین آنچه که توسط فرد بیان می شود و آنچه در جهان خارج وجود دارد رابطه ای منطقی و صحیحی وجود ندارد.

6 ماه پیش

بیشتر...