|
3 سال پیش
انتشارات ناهیدبیرق انگلیس ایمره کرتیس، برنده نوبل ادبی ۲۰۰۲ ترجمه پویا رفویی معرفی کتاب بیرق انگلیس در روزنامه آرم
بیرق انگلیس
ایمره کرتیس، برنده نوبل ادبی ۲۰۰۲
ترجمه پویا رفویی
?
معرفی کتاب بیرق انگلیس در روزنامه آرمان
زیباییشناسی مصیبت
فرزانه محمدیخانقشلاقی
.
. «بیرق انگلیس» از ایمره کرتیس، نویسنده مجارستانی برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۰۲، روزنامهنگار و مترجم، غلافی نحیف و موجز و در همانحال فربه از محتوایی فلسفی، اجتماعی، تاریخی و انسانی است. فشردگیای که احتمال قریب به یقین یکی از اصلیترین عرصههای مجالیافتن آن ادبیات است. از اینرو «بیرق انگلیس» علاوه بر اینکه محتوایش است، ادبیات است. ادبیات است بهمعنای امکانمندی ادبیات برای محاکات و همزمان شکلدادن به تجربههای انسانی، خواه فردی و خواه اجتماعی. بدنه اصلی «بیرق انگلیس» در ظاهر امر، تلاش راوی بینامی است برای مکتوبساختن داستان مواجههاش با ماشینی ملبس به پرچم انگلیس در جریان انقلاب و کودتای ۱۹۵۶ مجارستان در زمان جوانیاش در بیستوچند سالگی. در صفحات نخست کتاب، راوی بینام مینویسد که چندی پیش، چند روز یا چند ماه پیش، در جشن تولد شصتوچند سالگیاش دانشجویان سابقش از او خواستهاند که داستان بیرق انگلیس را برایشان تعریف کند، اما گویی تجربه حکایت شفاهی نیمهموفق یا ناموفق راوی بعد از آن جمع، الزامی را، «خارخاری» را، برای مکتوبکردن این روایت فراهم آورده است.
راوی به قصد نقل ماجرای بیرق انگلیس میآغازد و بارها، گویی بیش از ده وعده، خاطرنشان میسازد که مجاب شده تا داستان را بازگو کند، اما ذکر آن را تا چند برگ پایانی کتاب با روایتی ظریفبافت و پیچیده به تاخیر میاندازد. آنچه راوی قبل از داستان بیرق انگلیس برای دانشجویان سابقش، مخاطبان نوشتهاش و درنهایت مخاطبان کرتیس، یعنی ما فراهم آورده، زیستجهان نویسنده است، سرتاپا آغشته به محدوده تاریخی وجود زیسته نویسنده، که درنهایت، در لحظاتی، فرصتی پدید میآورد برای یافتن راهی به گوهر مصیبت خواستنی حیات، از منظری که شاید کلیتر از آن امکانپذیر نیست. به بیانی آنچه میگوید حوزه تاریخی در حال حرکت وجود زیسته نویسنده است، حرکت بهسوی خودآگاهی متناظر با جهان بیرون. بنابراین خواننده در مواجهه با اثر دچار شبکه درهمتنیدهای است از حرکات رفتوبرگشتی از جهان درون راوی به جهان بیرون و برعکس. روایتگر برای بازگوکردن داستان بیرق انگلیس لازم میداند از خودش بگوید، درنتیجه بهدنبال رصدکردن او یا همان خودش بهمثابه تماشای آنچه در فیلمی میبیند سعی دارد تا داستان را به گفت درآورد.
ایمره کرتیس، برنده نوبل ادبی ۲۰۰۲
ترجمه پویا رفویی
?
معرفی کتاب بیرق انگلیس در روزنامه آرمان
زیباییشناسی مصیبت
فرزانه محمدیخانقشلاقی
.
. «بیرق انگلیس» از ایمره کرتیس، نویسنده مجارستانی برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۰۲، روزنامهنگار و مترجم، غلافی نحیف و موجز و در همانحال فربه از محتوایی فلسفی، اجتماعی، تاریخی و انسانی است. فشردگیای که احتمال قریب به یقین یکی از اصلیترین عرصههای مجالیافتن آن ادبیات است. از اینرو «بیرق انگلیس» علاوه بر اینکه محتوایش است، ادبیات است. ادبیات است بهمعنای امکانمندی ادبیات برای محاکات و همزمان شکلدادن به تجربههای انسانی، خواه فردی و خواه اجتماعی. بدنه اصلی «بیرق انگلیس» در ظاهر امر، تلاش راوی بینامی است برای مکتوبساختن داستان مواجههاش با ماشینی ملبس به پرچم انگلیس در جریان انقلاب و کودتای ۱۹۵۶ مجارستان در زمان جوانیاش در بیستوچند سالگی. در صفحات نخست کتاب، راوی بینام مینویسد که چندی پیش، چند روز یا چند ماه پیش، در جشن تولد شصتوچند سالگیاش دانشجویان سابقش از او خواستهاند که داستان بیرق انگلیس را برایشان تعریف کند، اما گویی تجربه حکایت شفاهی نیمهموفق یا ناموفق راوی بعد از آن جمع، الزامی را، «خارخاری» را، برای مکتوبکردن این روایت فراهم آورده است.
راوی به قصد نقل ماجرای بیرق انگلیس میآغازد و بارها، گویی بیش از ده وعده، خاطرنشان میسازد که مجاب شده تا داستان را بازگو کند، اما ذکر آن را تا چند برگ پایانی کتاب با روایتی ظریفبافت و پیچیده به تاخیر میاندازد. آنچه راوی قبل از داستان بیرق انگلیس برای دانشجویان سابقش، مخاطبان نوشتهاش و درنهایت مخاطبان کرتیس، یعنی ما فراهم آورده، زیستجهان نویسنده است، سرتاپا آغشته به محدوده تاریخی وجود زیسته نویسنده، که درنهایت، در لحظاتی، فرصتی پدید میآورد برای یافتن راهی به گوهر مصیبت خواستنی حیات، از منظری که شاید کلیتر از آن امکانپذیر نیست. به بیانی آنچه میگوید حوزه تاریخی در حال حرکت وجود زیسته نویسنده است، حرکت بهسوی خودآگاهی متناظر با جهان بیرون. بنابراین خواننده در مواجهه با اثر دچار شبکه درهمتنیدهای است از حرکات رفتوبرگشتی از جهان درون راوی به جهان بیرون و برعکس. روایتگر برای بازگوکردن داستان بیرق انگلیس لازم میداند از خودش بگوید، درنتیجه بهدنبال رصدکردن او یا همان خودش بهمثابه تماشای آنچه در فیلمی میبیند سعی دارد تا داستان را به گفت درآورد.
بیشتر...