|
4 سال پیش
elin varzaghi

وقتی اسم بابابزرگ میاد یه پیرمردِ مظلومِ مهربون مثل بابا بزرگ خودم میاد تو ذهنم، یه موجودِ بی آزاری

وقتی اسم بابابزرگ میاد یه پیرمردِ مظلومِ مهربون مثل بابا بزرگ خودم میاد تو ذهنم، یه موجودِ بی آزاری
???
وقتی اسم بابابزرگ میاد یه پیرمردِ مظلومِ مهربون مثل بابا بزرگ خودم میاد تو ذهنم، یه موجودِ بی آزاری که حتی صدای بلندش رو تاحالا نشنیده بودم ?
فقط وقتایی که سر به سرش میذاشتیم عصاشو میبرد بالا به نشانه اعتراض، چقدر باهاش شوخی میکردیم و میخندیدیم خودشم عشق میکرد، یادمه یه بار وقتی خیلی کوچولو بودم منو برد پارک سر کوچه که بازی کنم، نشسته بودم روی تاب که داشتم از پشت میفتادم که صداش کردم، با اینکه با عصا راه میرفت زود خودشو به من رسوند که کمکم کنه نیوفتم ولی خودشم افتاد رو من دو تایی افتادیم رو زمین، قشنگ یادمه که چقدر دوتایی خندیدیم و برگشتیم خونه...
الان که دارم مینویسم اشکم بند نمیاد، چه جور میشه این موجودِ دوست داشتنی رو از دست بدی ولی غصه نخوری????
هیچ وقت فکرشم نمیکردم با دستای خودم برات حلوا درست کنم بابابزرگِ مهربونم، همه ازت به خوبی یاد میکنیم چون هیچ خاطره بدی باهات نداشتیم...
پنجشنبه است برای شادی روحِ درگذشتگان علی الخصوص پدر بزرگ عزیزم لطفا فاتحه بخونید ممنون ??? #‌فاتحه#‌حلوا#‌صلوات#‌حلوای_خونگی#‌حلوا_مجلسی#‌پدر#‌پدران_آسمانی#‌پدرم_روحت_شاد#‌پدربزرگ#‌نیمه_شعبان#‌خرما#‌حلوا_زعفرانی#‌خیرات#‌در_خانه_بمانیم#‌درخانه_میمانیم#‌آموزش#‌آموزش_آشپزی#‌شیرینی_پزی#‌شمع#?#‌پدرم_روحت_شاد#

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط