.ولی خدایی سی سالگی زود بود برا پیر شدن...بعضی وقت ها فکر میکنم ماها که از بچگی عادت کردیم پا رو سر

.ولی خدایی سی سالگی زود بود برا پیر شدن...بعضی وقت ها فکر میکنم ماها که از بچگی عادت کردیم پا رو سر
.
ولی خدایی سی سالگی زود بود برا پیر شدن...
بعضی وقت ها فکر میکنم ماها که از بچگی عادت کردیم پا رو سر و کله ی همدیگه بزاریم تا به جایی برسیم،
بعد الان تو جوونی نصفمون بی کاریم،
تو پیری قراره سرِ تختِ بیمارستان دعوا کنیم یا اتاقِ خانه ی سالمندان یا زبونم لال... ای بابا...
.
ولی من حاضرم به نفع جمع برم کنار.خسته شدم از جنگیدن!

پ.ن : جبهه ای در برابر پیری ندارم،حتی دوسش دارم.
ولی اگه امیدی داشته باشیم که موقع ناتوانی و کهولت ، آسایشی برامون بمونه !!! یعنی میمونه!؟ .

پ . ن تر : ممنون از تیم کاردرست و دوست داشتنی و قهرمان طوریِ #‌کلاکت که بودنِ باهاشون همیشه پر از خنده و پیشرفته. ?? این عکس پشت صحنه ی یه پروژه است که به زودی خواهید دید ?
. .
خیلی پ. ن : اگه یه روز صب پاشین ببینین پیرین، دلتون برا چیه این روزای جوونی تنگ میشه!؟
.
#‌سار_و_سرو
#‌ساره_رشیدی
#‌کودک
#‌جوانی
#‌پیری
#‌ستایش ?
#‌گریم

#‌امید

#‌پشت_صحنه

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط