تغییر زندگی من دقیقا پنج سال پیش بود ، چند ماهی مونده بود به عید ، عصر شده بود تقریبا تمام کارای

تغییر زندگی من دقیقا پنج سال پیش بود ، چند ماهی مونده بود به عید ، عصر شده بود تقریبا تمام کارای
?

تغییر زندگی من

?دقیقا پنج سال پیش بود ، چند ماهی مونده بود به عید ، عصر شده بود و تقریبا تمام کارای خونه رو انجام داده بود ( شام آماده ، خونه تمیز ، کارای عقب مونده رو هم ردیف کرده بودم و برنامه ریزی درسی عرفانم چیده بودم ) اصولا عصرا سرم خلوت میشد و وقت آزادم بود که برای کتاب خوندن یا سرگرمیام و کارای شخصیم صرف میشد .
نا گفته نمونه که من چند وقتی بود که ذهنم درگیر بود. اینکه چند سال گذشته و چه کارایی کردم و چند سال دیگه مونده و میخوام چه کارایی انجام بدم !؟
همیشه راضی بودم و خدارو شکر میکردم چون یه زندگی معمولی آروم ویه پسر باهوش داشتم که تمام وقتمو براش گذاشته بودمو کلی براش برنامه ریخته بودم تا سری بشه تو سرررا ?
از زندگیو تمیزی و سلیقه ام که کلی تعریفمو میکردن . امااا یهو با شنیدن صدای تلویزیون همه چی عوض شد !!
یادم نیست دقیقا چی گفت و کدوم برنامه بود ، تنها چیزی که یادمه و منو به فکر انداخت ؛ این بود که اینهمه به همه سرویس دادی برای خودت چی کار کردی ؟؟

❗️دیدم راس میگه ها ، پسرم فلان ، همسرم بهمان ، زندگیم .. انگار این وسط خودمو برای دیگران تقسیم کرده بودم . اگر تمام اینا رو ازم بگیرنو من تنها باشم ، چی میشه !؟ دیدم هیچی یه زن خانه دارم که هیچ کاریو حرفه ای بلد نیستم (ورزش و کلاسای هنری رفته بودم )تا بتونم حرفی واسه گفتن داشته باشم !!

?اولش دلم گرفت ولی سریع خودمو جمع کردم و یه دفتر گذاشتم جلوم تو نت دنبال کلاسهای آموزشی رشد و کتاب گشتم .
گشتمو گشتم تا شب شدو ذهنم همچنان مشغول که چی کار کنم و از کجا شروع کنم .
شب به طور اتفاقی یکی از دوستان یه کانالی ( انگیزشی ) رو تو گروهمون گذاشت که همون شد سرچشمه راهم ?

باورتون نمیشه همون شب کل فیلمای آموزشی ( خود شناسی و باور ) کانالشو دیدم اونقدر مشتاق یادگیریش شدم که نفهمیدم ساعت ۱ نصفه شب شده و من هنوز بیدارم !!! کلی کتاب نوشته بودمو باید میخریدم . خواب تعطیل شد و از ۷ صبح فایلای آموزشیو همراه کارای خونه گوش میدادم تا خود شب !! بعدشم رفتم کلی کتاب خریدم تا بفهمم چی کار کنم . آخه میدونین من یه لیستی از چیزایی که میخواستمو نوشته بودم و برای به دست آوردنشون باید خودمو تربیت میکردم و عادتهامو تغییر میدادم ( آخه خیلی از خواسته هام با پول عملی میشد )

تصمیممو گرفته بودم و باید به علاقه هام میرسیدم ؛ آشپزی و آرایشگری❤️

?اول علاقمو پیدا کردم ، بعد برای رسیدن بهش برنامه ریزی کردم ، وقت گذاشتمو ناامید نشدم ، کنترل شدید و تغییر روی رفتارم انجام دادم ، خدا هم کمکم کرد تا موفق شدم?

#‌زندگی_موفق #‌موفقیت

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط