|
4 سال پیش
کلبه چوبی ?
چقدر دلم تنگ شده برای زمانی که بچه بودم این شب ها که می رسید گوشه چادر مامان را می گرفتم به سم

چقدر دلم تنگ شده برای زمانی که بچه بودم و این شبها که میرسید گوشهی چادر مامان را میگرفتم و به سمت امامزاده میرفتیم و گرداگرد ضریح مینشستیم. مامان دعا میخواند، من روی پاهاش دراز میکشیدم و زل میزدم به لبهاش و چانههایی که میلرزید و اشکی که فرو میغلطید و بی آنکه علت و فلسفهاش را بپرسم و بدانم؛ بغض میکردم و روسریاش را میکشیدم که "مامان گریه نکن، منم گریه میکنم"... تمام فضای امامزاده پر بود از آوای "الغوث الغوث خلصنا من النار یارب"ی که بابا میخواند و جماعتی که از عمق دل، تکرار میکردند. نگاهم به چلچراغهای زیر گنبد بود و حاجی که از آن سماور آتشی هیئتی، برای همه چای میریخت و مثل همیشه، هربار دلم میخواست بهجای تمام بچههایی باشم که در کمال غرور، بین آدمها قند میچرخاندند... آرامش جوشن کبیر، همه جا را فرا گرفتهبود و حال و هوای صمیمی و خالصانهای که میان خدا و بندههاش جاری بود. دلم لک زده برای همان لحظههایی که با تمام تلاشم برای بیدارماندن و کتابهای دعا را برداشتن و ادای آدم بزرگها را درآوردن؛ خوابم میگرفت و خودم را تا زیر چادر مامان میکشاندم و روی پاهاش خوابم میبرد، به حتم که آن خوابها، جزء شیرینترین خوابهای زندگیام بودهاند... و اگر بهشت را تقسیم کردهباشند، من یکی، قطعا سهم بزرگی از آن را وقتی بچه بودم داشتهام و قدرش را نداشتم.
دلم تنگ شده برایت خدا، انگار که پدرانه آغوشت را باز کردهای و بیهوا ما را به سمت خودت میکشی، مایی که در پیچ و تاب زندگی گم شده و از تو و مهربانیات دور ماندهایم این روزها. بوی آغوشت را حس میکنم، انگار داری لبخند میزنی و با مهربانیِ تمام، آمادهای که تمام کوتاهی وشیطنتهای ما را ببخشی و اوضاعمان را بهتر کنی.
دلم برایت تنگ شده، برای اینکه از نزدیک حست کنم، خودم را توی آغوش امنت بیندازم و آنقدر اشک بریزم و هق هق کنم تا آرام بگیرم و خوابم ببرد.
خدای خوبم، من دوستت دارم، خیلی دوستت دارم... #نرگس_صرافیان_طوفان .
.
.
? نظرتون راجب عکس و کپشن چیه ؟
? از ۱ تا ۲۰ به این پست نمره بدید
? دوستاتون رو تگ کنید
#عشق #عاشقانه #مهربانی #شمال #طبیعت #دلنوشته #موفقیت #شعر #توریست #طبیعت_گردی #هلند #جهانگردی #روانشناسی #اتریش
#tourist #trip #jungle #tree #travel #flower #sea #garden #nature #forest #love #girl #photooftheday #indonesia #usa
دلم تنگ شده برایت خدا، انگار که پدرانه آغوشت را باز کردهای و بیهوا ما را به سمت خودت میکشی، مایی که در پیچ و تاب زندگی گم شده و از تو و مهربانیات دور ماندهایم این روزها. بوی آغوشت را حس میکنم، انگار داری لبخند میزنی و با مهربانیِ تمام، آمادهای که تمام کوتاهی وشیطنتهای ما را ببخشی و اوضاعمان را بهتر کنی.
دلم برایت تنگ شده، برای اینکه از نزدیک حست کنم، خودم را توی آغوش امنت بیندازم و آنقدر اشک بریزم و هق هق کنم تا آرام بگیرم و خوابم ببرد.
خدای خوبم، من دوستت دارم، خیلی دوستت دارم... #نرگس_صرافیان_طوفان .
.
.
? نظرتون راجب عکس و کپشن چیه ؟
? از ۱ تا ۲۰ به این پست نمره بدید
? دوستاتون رو تگ کنید
#عشق #عاشقانه #مهربانی #شمال #طبیعت #دلنوشته #موفقیت #شعر #توریست #طبیعت_گردی #هلند #جهانگردی #روانشناسی #اتریش
#tourist #trip #jungle #tree #travel #flower #sea #garden #nature #forest #love #girl #photooftheday #indonesia #usa
بیشتر...
تبلیغات