|
3 سال پیش
???????? ???? ??????

.میخواستم بهش بگم گفتنش سخت بود اما دوست داشتم بهش بگم یهو برم وسط جمع میخ شم تو چشماش بهش بگم یا

.میخواستم بهش بگم گفتنش سخت بود اما دوست داشتم بهش بگم یهو برم وسط جمع میخ شم تو چشماش بهش بگم یا
.
(میخواستم بهش بگم)
گفتنش سخت بود اما‌دوست داشتم‌بهش بگم.
یهو‌برم‌ وسط جمع میخ شم‌تو چشماش بهش بگم
یا همینطور که گیلاس نوشیدنی به دست دارم و آروم قدم میزنم، از پشت بهش نزدیک بشم، تو گوشش نجوا کنان بهش بگم.
ولی انقدر صدا بالاست که از نزدیک ترین فاصله هم صدا به صدا نمیرسه.
انگار من صدایی جز صدای بهم خوردن مژه هاش رو نمی‌شنوم
دلم می‌خواد بجای اینکه چند ثانیه یبار بهش نگاه کنم
چند ثانیه یبار از میخ شدن تو چشاش، تنها پلک بزنم.
خوردن تنقلات رو بهانه میکنم میزم رو عوض کنم،
میرم جایی رو پیدا میکنم که اگه یکی به نگاه های بی وقفهٔ من شک کرد نقل نظر کردنم از چشاش تا آقای نوازنده تنها یک ثانیه باشه...
(شروع حادثه)
پایان قسمت اول
«محمدرضا ژاله»
با سپاس:
@set.men
عکاس:
@ali.undead

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط