|
4 سال پیش
H(ح)
.به آوازِ باد گوش بسپار اولین رمانِ هاروکی موراکامی هست که تقریباً چهل یک سال پیش نوشت بعد از او
.
«به آوازِ باد گوش بسپار» اولین رمانِ #هاروکی_موراکامی هست که تقریباً چهل و یک سال پیش نوشت. بعد از اون «پینبال ۱۹۷۳» و بعد «تعقیبِ گوسفندِ وحشی»... این سه تا رمان با اینکه به صورتِ مجزا هم قابلِ فهمن اما در اصل ادامهدارن و شخصیتهاشون یکیه... تو دو تا رمانِ اول شخصیتهای گنگ و گمشدهای رو میبینیم که روابطشون هم چیزی تو همین مایههاست، دو تا دوستِ خیلی صمیمی که شاید واقعاً اونقدرها هم چیزی از هم نمیدونن. و در رمانِ سوم، تخیل و فضاهای عجیب و مرزی بینِ واقعیت و خیال هم (که بعدها یه بخشِ اصلی از کتابهای موراکامی میشه و اون رو از خیلی از نویسندهها جدا میکنه) به داستان اضافه میشه...
معمولاً تو داستانهای موراکامی، آدمها احساسِ کَندهشدگی از دنیا رو دارن و انگار یه چیزی رو گم کردن.
به هر حال شاید اگه شما تازه شروع به خوندنِ کتابهای موراکامی کردین، به ترتیب خوندنِ کتابهاش بهتر باشه...
و البته بگم که به نظرِ من موراکامی تو داستان کوتاهاش هم فوقالعادهس...
.
.
«به آوازِ باد گوش بسپار» اولین رمانِ #هاروکی_موراکامی هست که تقریباً چهل و یک سال پیش نوشت. بعد از اون «پینبال ۱۹۷۳» و بعد «تعقیبِ گوسفندِ وحشی»... این سه تا رمان با اینکه به صورتِ مجزا هم قابلِ فهمن اما در اصل ادامهدارن و شخصیتهاشون یکیه... تو دو تا رمانِ اول شخصیتهای گنگ و گمشدهای رو میبینیم که روابطشون هم چیزی تو همین مایههاست، دو تا دوستِ خیلی صمیمی که شاید واقعاً اونقدرها هم چیزی از هم نمیدونن. و در رمانِ سوم، تخیل و فضاهای عجیب و مرزی بینِ واقعیت و خیال هم (که بعدها یه بخشِ اصلی از کتابهای موراکامی میشه و اون رو از خیلی از نویسندهها جدا میکنه) به داستان اضافه میشه...
معمولاً تو داستانهای موراکامی، آدمها احساسِ کَندهشدگی از دنیا رو دارن و انگار یه چیزی رو گم کردن.
به هر حال شاید اگه شما تازه شروع به خوندنِ کتابهای موراکامی کردین، به ترتیب خوندنِ کتابهاش بهتر باشه...
و البته بگم که به نظرِ من موراکامی تو داستان کوتاهاش هم فوقالعادهس...
.
.
بیشتر...
تبلیغات