|
4 سال پیش
کتاب رامین

ایوان مخوف هنری ترویا ایوان چهارم واسیلیویچ متولد ۲۵ اوت ۱۵۳۰ در مسکو، درگذشته در ۱۸ مارس ۱۵۸۴ میل

ایوان مخوف هنری ترویا ایوان چهارم واسیلیویچ متولد ۲۵ اوت ۱۵۳۰ در مسکو، درگذشته در ۱۸ مارس ۱۵۸۴ میل
#‌ایوان_مخوف
#‌هنری_ترویا

ایوان چهارم واسیلیویچ متولد ۲۵ اوت ۱۵۳۰ در مسکو، و درگذشته در ۱۸ مارس ۱۵۸۴ میلادی در مسکو یکی از تزاران امپراطوری روسیه بود. به خاطر جنایات بی‌بدیلش در کشور روسیه به او لقب ایوان مخوف داده اند.
او در سال ۱۵۵۳ به شاهزادگی اعظم مسکو رسید . در زبان روسی به او لقب گروزنی داده اند که به معنای توانایی قدرت و سختی است. هر چند که در فارسی امروز آن را مخوف ترجمه نموده اند.ایوان در مقام شاهزادگی اعظم شاهد تغییرات بسیاری بود که او را از زمامداری یک ایالت به کنترل یک امپراتوری کوچک و به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل نمود و در سال ١٥٤٧ به عنوان اولین تزار به مقام تزار تمامی روسیه رسید.
ایوان ٣ ساله بود که پس از مرگ پدرش گراندوک مسکو شد و در سن ۱۶ سالگی با لقب تزار حکومت بر شاهزاده نشین مسکو و قلمروی آن روزگار روسیه را دست گرفت. او خود را جانشین امپراتورهای بیزانس می دانست که یک قرن قبل از این تاریخ امپراتوری آنها توسط عثمانی ها منقرض شده بود. او می خواست کشورش را از زیر سایه اشغال مغولها که موجب عقب ماندگی روسیه شده بود بیرون آورده و به سطح کشورهای غربی برساند.
اما تا زمان مرگش موفق نشد روسیه را به یک کشور پیشرفته تبدیل کند. ایوان چهارم در چندین نبرد تاتارهای ولگا را شکست داد و شهرهای غازان و آستراخان را به خاک روسیه منضم کرد.
پس از مرگ واسیلی سوم، همسرش نیابت سلطنت پسر سه ساله اش «ایوان چهارم» واسیلیویچ را برعهده گرفت. با مرگ نایب السطنه، بایارها سر به شورش برداشتند و هر یک از دسته‌های مخالف ایشان، به نوبت، اندک زمانی زمام امور را در دست گرفتند و با شدت عمل و بیدادگری شهرها را دچار آشوب ساختند و خون موژیکهای (دهقانان روسی) بی پناه را در جنگهای داخلی برزمین ریختند.
فرمانروای بعدی ایوان چهارم، قلمرو ولایت مسکووی را توسعه داد. لقب او، ایوان مخوف، بیانگر این است که این نخستین تزار در تمام روسیه بود که بیشتر از او می‌ترسیدند تا اینکه دوستش داشته باشند.
شکست وی در جنگهای طولانی با لیوونیا، موجب اختلال اعصاب وی در آخر عمر شد!؛ بخصوص که ایوان از ابتدا هم دارای مغز کاملا متعادلی نبود. ایوان نگاهبانان خود را، مانند راهبان، حرقهای بلند و سیاه با آستینهای گشاد و باشلق میپوشاند و خود را رئیس دیر آنها میخواند و هر روز همراهشان مراسم قداس به جای میآورد و در مقابل محراب کلیسا چنان با اشتیاق و التهاب به سجده میرفت که بارها پیشانیش مجروح شد.

ترجمه: #‌مهین_میلانی
چاپ اول 1364
کیفیت عالی
سفارش: دایرکت

#‌ادبیات_روسی#‌ادبیات_روسیه#‌تاریخ_روسیه#‌روسیه#‌معرفی_کتاب#‌معرفی_رمان#‌بیوگرافی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط