به نام پروردگار یکتا دیگه دیدم قابل تحمل نیست ، ماشین ریش تراش رو برداشتم رفتم افتادم به جون کله،

به نام پروردگار یکتا دیگه دیدم قابل تحمل نیست ، ماشین ریش تراش رو برداشتم رفتم افتادم به جون کله،
به نام پروردگار يكتا ؛
.
ديگه ديدم قابل تحمل نيست ، ماشين ريش تراش رو برداشتم رفتم افتادم به جون كله، يادم نمياد آخرين بار كى سرم رو ماشين كرده بودم، هم حال خوبى بود هم ديدم الان تو اين وضعيت قرمز كرونايى ريسك رفتن به سلمونى ،
ميدونم شما هم مراقبت ميكنيد از خودتون و اطرافياتون ،
پس اگر هم قرار شد تشريف ببريد سلمونى مطمئنم نكات ايمنى براى خودتون و عزيزى كه قرار سر و صورتتون رو اصلاح كنه رو رعايت ميفرمائيد.?? مثل دو تا ويدئويى كه تقديم كردم?
.
سرم را سر سرى متراش ، اى استاد سلمانى
كه ما اندر ديار خود ، سرى داريم و سامانى
.
ز وقتت اندكى بگذر ، به روى موى ما سركن
سر ما را مظفر كن ، برادر گر مسلمانى ،
.
.
.
شاعر : جواد معينى?
.
بلا از همگى دور ، دلمون به اميد پر نور ??
.
ياحق?

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط