|
3 سال پیش
?Just for baniipal shoomoon?ها را تماشا کنید بانیپال شومون در کرگدن خسرو نقیبی: درباره هفت نقش فرینی غافل گیرکننده
?
آن ها را تماشا کنید / بانیپال شومون در «کرگدن»
.
خسرو نقیبی: درباره هفت نقشآفرینی غافلگیرکننده از خلال مشاهدات چندماه اخیرم که در مناسبات رسانهای سینمای ایران چندان به آنها پرداخته نشده و نخواهد شد.
.
از صحنهی تئاتر و حضورهای کوتاه تلویزیونی و سینمایی راهی طولانی برای ایستادن در نقش محوری یک سریال غیرتلویزیونی پربازیگر طی کرد. وقتی چندسال قبل برای اولینبار در تمرینهای نمایشی نافرجام دیدمش، اولین چیزی که در بانیپال شومون توجهم را جلب کرد استانداردهایی بود که بهطور معمول یک بازیگر باید داشته باشد اما در ایران چندان توجهی به آنها نمیشود: بدن ورزیده، تن صدای ویژه و توانایی آوازخوانی و حرکت فرم.به اینها چهرهاش را هم باید بیفزایید که شرقیست و در ذهن میماند.
.
تصور دوری نبود اینکه راهش را باز کند و جایی که باید، میخش را بکوبد. آن اتفاق در «کرگدن» افتاد. در سریالی که برخلاف دیگر آثار شبکهی نمایش خانهگی صف فوقستاره نداشت و در اکثر نقشها از بازیگران تئاتری یا بازیگران مکمل آثار تصویری استفاده کرده بود، بانیپال در نقش یکی از پنج پیشبرندهی مثبت داستان، حضور چشمگیری داشت. در نقشی که به بخش عمدهای از آن تواناییها که بهش اشاره کردم، نیاز بود: ورزشکاربودنش، آوازهخوان بودنش و چهرهای ویژه داشتنش. این جایی بود که باید تماشاگر سینمای ایران توجهش به بانیپال شومون جلب میشد، و بهنظرم، او از این فرصت نهایت استفاده را کرد.
.
اگر کنار «کرگدن» به دو بازی دیگر متأخرش هم نگاهی بیندازیم، قدری معادلهی یافتن و درک تواناییهای او سادهتر میشود. نخست بازیاش در نقش رقیب تختی (که خیلیها معتقد بودند امامعلی حبیبیست) در «غلامرضا تختیِ» بهرام توکلی و بعد حضورش در نقش اصلی کمدی متفاوت و هنوز اکراننشده «پالتوشتری»؛ که دو سوی کاملن متفاوت از تواناییهای بازیگری بانیپال را به رخ میکشند. یک طرف استفاده از ظاهر خشن و مردانهی ذاتیاش و سمت دیگر برداشتن ماسک رویی و بیرونکشیدن ور طنازانه و مستعدی که میتواند برای سینمای کمدی هم یک وزنه باشد.
.
#فیلم_نیوز۹۹
#وجودت_خیلی_واسمون_افتخاره_ها??
#بانیپال_شومون_دلبر_خفن_بازیگر_ایرانی
?
.
.
.
.
@baniipal??
آن ها را تماشا کنید / بانیپال شومون در «کرگدن»
.
خسرو نقیبی: درباره هفت نقشآفرینی غافلگیرکننده از خلال مشاهدات چندماه اخیرم که در مناسبات رسانهای سینمای ایران چندان به آنها پرداخته نشده و نخواهد شد.
.
از صحنهی تئاتر و حضورهای کوتاه تلویزیونی و سینمایی راهی طولانی برای ایستادن در نقش محوری یک سریال غیرتلویزیونی پربازیگر طی کرد. وقتی چندسال قبل برای اولینبار در تمرینهای نمایشی نافرجام دیدمش، اولین چیزی که در بانیپال شومون توجهم را جلب کرد استانداردهایی بود که بهطور معمول یک بازیگر باید داشته باشد اما در ایران چندان توجهی به آنها نمیشود: بدن ورزیده، تن صدای ویژه و توانایی آوازخوانی و حرکت فرم.به اینها چهرهاش را هم باید بیفزایید که شرقیست و در ذهن میماند.
.
تصور دوری نبود اینکه راهش را باز کند و جایی که باید، میخش را بکوبد. آن اتفاق در «کرگدن» افتاد. در سریالی که برخلاف دیگر آثار شبکهی نمایش خانهگی صف فوقستاره نداشت و در اکثر نقشها از بازیگران تئاتری یا بازیگران مکمل آثار تصویری استفاده کرده بود، بانیپال در نقش یکی از پنج پیشبرندهی مثبت داستان، حضور چشمگیری داشت. در نقشی که به بخش عمدهای از آن تواناییها که بهش اشاره کردم، نیاز بود: ورزشکاربودنش، آوازهخوان بودنش و چهرهای ویژه داشتنش. این جایی بود که باید تماشاگر سینمای ایران توجهش به بانیپال شومون جلب میشد، و بهنظرم، او از این فرصت نهایت استفاده را کرد.
.
اگر کنار «کرگدن» به دو بازی دیگر متأخرش هم نگاهی بیندازیم، قدری معادلهی یافتن و درک تواناییهای او سادهتر میشود. نخست بازیاش در نقش رقیب تختی (که خیلیها معتقد بودند امامعلی حبیبیست) در «غلامرضا تختیِ» بهرام توکلی و بعد حضورش در نقش اصلی کمدی متفاوت و هنوز اکراننشده «پالتوشتری»؛ که دو سوی کاملن متفاوت از تواناییهای بازیگری بانیپال را به رخ میکشند. یک طرف استفاده از ظاهر خشن و مردانهی ذاتیاش و سمت دیگر برداشتن ماسک رویی و بیرونکشیدن ور طنازانه و مستعدی که میتواند برای سینمای کمدی هم یک وزنه باشد.
.
#فیلم_نیوز۹۹
#وجودت_خیلی_واسمون_افتخاره_ها??
#بانیپال_شومون_دلبر_خفن_بازیگر_ایرانی
?
.
.
.
.
@baniipal??
بیشتر...