یک هفته مونده بود به کنکور سراسری(دقیقن همین حدودا)رفتم سراغ کتاب تستی که تا به اون موقع ی بار شاید اتفاقی نگاش کرده بودم اول هر بخش نوشته شده بود این مباحث رو نمیشه تو ی ماه ی هفته ی روز یاد گرفت(اینا لپ کلامشون بود)همون جا بود که به گفتم کاش بشه فقط ی ماه به عقب برگردم به اوایل خرداد یا اردیبهشت یا حتی خیلی دور تر به اول اسفند و از تک تک لحضه هام استفاده کنم حتی شده این درس بد قلِق(عروض)رو بخونم و یاد بگیرم همون روز چند تست از اون درسو حل کردم و دیدم چقدر خوب میشد از اول تموم کتابارو میخوندمو تست میزدم و از کنار تستای غلط زده شده ساده عبور نمیکردم کاش درسای سختو جدی میگرفتم و بیشتر کار میکردم و کاش و کاش و کاش...این داستان ادامه داشت تا خوده جلسه ی کنکور تمام حرف اطرافیانم راجبه اینک تو درس نمیخونی وساعت مطالعت کمه و هدف نداری ...حرفای مشاور هایی که تو تلویزیون از همین روز برای کسایی که درس و کنکورو جدی نمیگرفتن میگفتن از جلو چشام مثل یه فیلم سینمایی در حال رد شدن بود و همون لحضه از خدا خواستم برگردم کاش به عقب و تموم اشتباهاتمو اصلاح کنم ،الان ۵ ماهی از اون روزا میگذره و من تونستم با یکی از اون درس سختا(عروض)تا حدودی رابطمو خوب کنم هنوز راه زیادی مونده این دفعه منم که سر جلسه یا حتی ی هفته مونده به کنکور میگم دَم خودم گرم که از وقتام درست استفاده کردم رابطه ی منو بعضی از درسا قراره تبدیل به رابطه ی فوق العاده بشه?
درس های بد قلق رو پیدا کنید و مثل من ساده ازش عبور نکنید یا اونو بخاطر ترس از سخت بودنش یا اینکه نمیتونید یادش بگیرید نزارید کنار با این درس سختا باید روبه رو شد من شدم دیدم خیلی ترسناکم نبود من بودم که ترسناکش کرده بودم خدارو چ دیدی شاید این درس سخت شد جز دروس مورد علاقت و درصد بالا مثلن ۱۰۰ رو ازش کسب کردی
پ ن:غیر ممکن برای کسی که بهترینارو میخواد وجود نداره?

#‌من_بهترین_ها_رو_میخوام
#‌غیر_ممکن_وجود_ندارد_برای_من
#‌من_به_اهدافم_میرسم
#‌روزای_خوب_تو_راهن

#‌کنکوری#‌نظام_قدیم#‌عروض#‌ادبیات#‌هدف#‌انگیزه#‌تلاش
#‌شجاعت#‌ریاضی#‌زبان_خارجه#‌انسانیا#‌کنکور_۹۸
#‌پشت_کنکوری_ها