|
6 سال پیش
رضا رفیع
زمستان در تابستان می چسبد سه شنبه شب، شب ولادت حضرت امام رضاست البته مقارن امیدواریم در فاصله رفتن
!زمستان در تابستان می چسبد
سه شنبه شب، شب ولادت حضرت امام رضاست. و البته مقارن با ولادت با سعادت خودمان(ششم امرداد) که در خدمت شما هستیم. ترسیدم بلند بگویم "یا ثامن الحجج"؛ کسی بشنود، همچین خیال کند که با موسسه مالی - ماستمالی یی دارم صحبت می کنم که پرونده اش به اتهام ۱۳ هزار میلیارد اختلاس ناقابل، در دم و دستگاه قضائی باز شده است و بسته شدنش با خداست.
بگذریم!.... عدل در همچین شبی که خودم مجری گردهمآیی سالانه خراسانی های مقیم تهران هستم(ساعت ۸ شب در سالن همایش های رازی، جنب بیمارستان میلاد و در حاشیه بزرگراه همت)؛ به دو سه محفل ادبی و بی ادبی دیگر(مثل دیدار شاعرانه و طنازانه با وزیر جوان وزارت ارتباطات مشروع!)هم برای حضور به زور دعوت شدم که نمی دانم برسم یا نرسم و همچنان کال باقی بمانم!
دیدن دوباره خانم ژاله علو که از شخصیت های متین و پیشکسوت عرصه بازیگری و از استادان بنام حرفه دوبله و گویندگی است، خودش به اندازه کافی می تواند انگیزه ای باشد که گول بخورم و بروم و حضور یابم در جمع زمستانی های یک کانون شعر و موسیقی؛ اما این که در عمل چه شود، خدا داند و ترافیک و کار و گرفتاری های روزنامه نگاری و منبع موثق تلویزیون و نرخ جدید سکه و ارز و هزار و یک فرض!
آنچه مسلم است این است که "زمستان" در "تابستان" می چسبد. آنهم با جمعی اهل فرهنگ و هنر و ادب و ادبیات و شعر و موسیقی و گاه نیز موسیخی(جاز غیرمجاز!) که هم فال است و هم تماشا! حداقل برای دو سه ساعتی حواسمان از مجادله لفظی آقای روحانی و آقای ترامپ پرت می شود. ترس آن دارم که چیزی به سمت هم پرت کنند(نعلینی، پاره آجری چیزی!) و این وسط، صاف بیفتد روی سر ما که بی کلاه مانده است!
خوشحالم که هر اتفاقی در کشور بیفتد، ما همچنان محافل شعر خود را داریم و به ضرب شعر، خودمان را سر پا نگه می داریم. به خصوص اگر طنز هم قاطیش کنند که دیگر، نور علی نور خواهد شد. اگر نگوییم قوز بالای قوز!...(البته قوزیدن خوب نیست. به خصوص در کانون ادبی زمستان. به اندازه کافی فشار روش هست.)
توصیه من به شما این است که چه در میان شما باشم، چه نباشم؛ شما به رسالت خود عمل کنید و به محفل شاعرانه و موسیقایی کانون ادبی زمستان بروید که بزرگان بسیاری از حوزه شعر و ادب و فرهنگ و هنر حضور دارند و دست خالی از مجلس خارج نمی شوید.
امیدواریم در فاصله رفتن و برگشتن شما نرخ ارز و طلا خیلی بالا نکشد. این روزها تنها چیزی که پایین می کشد، باد فتق توسعه یافته همسایه کارمند ماست که بیچاره هی می گوید:از ماست که بر ماست!
#کانون_ادبی_زمستان
#شعر
#شب_شعر
#رضا_رفیع
#سجاد_عزیزی_آرام
سه شنبه شب، شب ولادت حضرت امام رضاست. و البته مقارن با ولادت با سعادت خودمان(ششم امرداد) که در خدمت شما هستیم. ترسیدم بلند بگویم "یا ثامن الحجج"؛ کسی بشنود، همچین خیال کند که با موسسه مالی - ماستمالی یی دارم صحبت می کنم که پرونده اش به اتهام ۱۳ هزار میلیارد اختلاس ناقابل، در دم و دستگاه قضائی باز شده است و بسته شدنش با خداست.
بگذریم!.... عدل در همچین شبی که خودم مجری گردهمآیی سالانه خراسانی های مقیم تهران هستم(ساعت ۸ شب در سالن همایش های رازی، جنب بیمارستان میلاد و در حاشیه بزرگراه همت)؛ به دو سه محفل ادبی و بی ادبی دیگر(مثل دیدار شاعرانه و طنازانه با وزیر جوان وزارت ارتباطات مشروع!)هم برای حضور به زور دعوت شدم که نمی دانم برسم یا نرسم و همچنان کال باقی بمانم!
دیدن دوباره خانم ژاله علو که از شخصیت های متین و پیشکسوت عرصه بازیگری و از استادان بنام حرفه دوبله و گویندگی است، خودش به اندازه کافی می تواند انگیزه ای باشد که گول بخورم و بروم و حضور یابم در جمع زمستانی های یک کانون شعر و موسیقی؛ اما این که در عمل چه شود، خدا داند و ترافیک و کار و گرفتاری های روزنامه نگاری و منبع موثق تلویزیون و نرخ جدید سکه و ارز و هزار و یک فرض!
آنچه مسلم است این است که "زمستان" در "تابستان" می چسبد. آنهم با جمعی اهل فرهنگ و هنر و ادب و ادبیات و شعر و موسیقی و گاه نیز موسیخی(جاز غیرمجاز!) که هم فال است و هم تماشا! حداقل برای دو سه ساعتی حواسمان از مجادله لفظی آقای روحانی و آقای ترامپ پرت می شود. ترس آن دارم که چیزی به سمت هم پرت کنند(نعلینی، پاره آجری چیزی!) و این وسط، صاف بیفتد روی سر ما که بی کلاه مانده است!
خوشحالم که هر اتفاقی در کشور بیفتد، ما همچنان محافل شعر خود را داریم و به ضرب شعر، خودمان را سر پا نگه می داریم. به خصوص اگر طنز هم قاطیش کنند که دیگر، نور علی نور خواهد شد. اگر نگوییم قوز بالای قوز!...(البته قوزیدن خوب نیست. به خصوص در کانون ادبی زمستان. به اندازه کافی فشار روش هست.)
توصیه من به شما این است که چه در میان شما باشم، چه نباشم؛ شما به رسالت خود عمل کنید و به محفل شاعرانه و موسیقایی کانون ادبی زمستان بروید که بزرگان بسیاری از حوزه شعر و ادب و فرهنگ و هنر حضور دارند و دست خالی از مجلس خارج نمی شوید.
امیدواریم در فاصله رفتن و برگشتن شما نرخ ارز و طلا خیلی بالا نکشد. این روزها تنها چیزی که پایین می کشد، باد فتق توسعه یافته همسایه کارمند ماست که بیچاره هی می گوید:از ماست که بر ماست!
#کانون_ادبی_زمستان
#شعر
#شب_شعر
#رضا_رفیع
#سجاد_عزیزی_آرام
بیشتر...
تبلیغات