| 6 سال پیش رضا رفیع

ژن خوب علیمردان خان علیمردان خان، سمبل نماد بچه های لوس ننر عزیز دردانه ای است که به علت نوازش

ژن خوب علیمردان خان علیمردان خان، سمبل نماد بچه های لوس ننر عزیز دردانه ای است که به علت نوازش
!ژن خوب علیمردان خان

علیمردان خان، سمبل و نماد بچه های لوس و ننر و عزیز دردانه ای است که به علت نوازش بیش از حد پدر و مادر، بی تربیت و از خودراضی بار می آیند. معتقدند که این آنها هستند که دارای ژن برترند و شایسته انواع اکرام و اعزازها. همه چی را برای خودشان می خواهند و به دیگران به چشم نوکر خود می نگرند. انگار طلب پدرشان را دارند.
و ایرج میرزای شاعر و ادیب و منتقد، حالش از این بچه ها و آدمها به هم می خورد. شخصیت نابهنجار و بی اخلاق بچه ای به نام علیمردان را با زبان دلنشین آمیخته به طنز، به تصویر می کشاند تا به در بگوید، بلکه دیوار بشنود.
داشت عباسقلی خان پسری/ پسر بی ادب و بی هنری/اسم او بود علی مردان خان/کُلفت خانه زِ دَستش به اَمان/پشت کالسکه مردم می جَست/دل کالسکه نشین رامی خَست/هر سَحرگه دم در بر لب جو/بودچون کرم به گِل رفته فرو/بس که بود آن پسره خیره و بد/همه از او بَدشان می آمد..../ای پسرجان من،این قصه بخوان/تو مشومثل علیمردان خان....
#
به پیشنهاد و به دعوت دوستان خوب و هنرمندم الهام جعفرنژاد(بازیگر خوب سینما و تئاتر و تلویزیون) و اردشیر منظم(گوینده، دوبلور و بازیگر) به تماشای یک نمایشنامه خوانی دعوت می شوم به کارگردانی یک هنرمند کاربلد، نویسنده و دوبلور که با گردهم آوردن جمعی از خوبان و چیره دستان گویندگی و دوبله و بازیگری، داستان شکل گرفتن نوستالژیک یک نوار قصه قدیمی با عنوان"علیمردان خان" را به روایت نشسته اند.
قصه ای که در روزگار کودکی مان به شکل نوار کاست های عهد اعلیحضرت همایونی، داخل ضبط قرار می گرفت و ما را به دنیایی سرشار از خیال و خاطره و تعلیم و تربیت می برد.‌
از دیدن استاد عرصه دوبله، جناب ناصرخان ممدوح در این نمایشنامه خوانی و در نقش عباسقلی خان، بسیار خوشحال شدم. قبل نمایش که در کافی شاپ نشسته بودیم، به استاد گفتم: شما همچنان کهبا من صحبت می کنید، صدای گرم و پخته شما مرا به دوردست های خاطرات نوجوانی ام می برد. حتی سر از کشتی کاپیتان نیمو درمی آورم در بیست هزار فرسنگ زیر دریای ژول ورن که به همراه کشتی بزرگش در اعماق اقیانوس فرو رفت و افزایش وحشتناک قیمت دلار را ندید!
کارگردان محترم و ایفاگر نقش علیمردان خان(حامد رحیمی نصر) وقتی که داشت آخر داستان را روایت می کرد و از آرزوهای علیمردان خان پشیمان و متنبه شده سخن می گفت و از زبان او می گفت که دوست دارم برای خودم ادیسون شوم، طبب شوم، حکیم شوم، دانشمند شوم، و........ به ناگاه به حقیر نگریست و به شوخی گفت: دوست دارم رضا رفیع شوم!....(و من اینجا بود که خنده ام گرفت!)
#‌علیمردان_خان
#‌رضا_رفیع

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط